به گزارش نما به نقل از خبرگزاری دانشجو، برخی رخدادها و یا شکلگیری فعال برنامههای تهدید زای امنیتی و نظامی و یا همگراییها صرفاً نباید از جانب نهادها و مؤسسات بخشی و تخصصی با واکنش روبهرو شوند، بلکه نیازمند درک، تحلیل، اراده و اقدام مشترک از سوی تمامی دستگاههای ملی است، تا کارکرد لازم را در چارچوب منافع و امنیت ملی در برداشته باشد.
در چند هفته گذشته حداقل چهار دسته رویکرد و رخدادهای امنیتی خطرناک در محیط پیرامونی ایران ثبت شده که برخی از آنها، ریشه زمانی طولانیتر دارند ولی در شرایط فعلی، به تداوم نزدیک شدهاند.
1. روابط جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی سابقهای بیش از یک دهه دارد و به سرعت به سطح همکاریهای عمیق امنیتی و نظامی و اطلاعاتی رسیده است.
مقامات آذربایجان به دلیل چالشهای نظامی با ارمنستان و نوع همکاریهای خود با غرب و آمریکا شکل خاص و تشویقهایی که با سراب کسب حمایت بیشتر از سوی کشورهای غربی به عمل آورده، مناسبات با رژیم صهیونیستی را توسعه داده و در جریان ترور دانشمندان هستهای ایران نیز به خوبی از این سطح همکاری اطلاعاتی بین صهیونیستها و جمهوری آذربایجان اطلاع یافتیم، به طوری که تیمهای اعزامی ترور و جمعآوری اطلاعات از ایستگاه جمهوری آذربایجان استفاده کرده بودند.
این مناسبات پس از برجام توسعه بیشتری یافته و صهیونیستها به جز، ساماندهی هستههای جاسوسی در برنامه هستهای ایران، بر روی حوزههای دیگری نیز متمرکز شدهاند و سفر یک ماه قبل بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به باکو، نقطه عطف این مناسبات ارزیابی میشود.
مناسبات رژیم صهیونیستی با باکو، به جز تخریب مناسبات باکو با تهران، فروش تسلیحات و تجهیزات جاسوسی به باکو، همکاری در مورد انرژی و انتقال آن به اروپا به ایجاد پایگاههای جاسوسی پیشرفته با امکانات فنی متناسب و مراکز آموزش و عملیات جاسوسی، حداقل دو حوزه جمهوریهای قفقازی روسیه و ایران را هدف قرار داده است.
ارتباط و حمایت پنهان با معارضین چچنی که در سوریه با اسرائیل مرتبط شدهاند، به ظرفیتهای گذشته رژیم صهیونیستی افزوده است.
افسران اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به جز اهداف مستقل در ایران، در کنار برخی چهرههای مشوق تجزیهطلبی در آذربایجان ایران، ظرفیتهای جدیدی برای رژیم صهیونیستی تولید کردهاند.
2. تأسیس دفتر مرکز منطقهای ناتو در کویت، اگرچه سابقهای مرتبط با نشست استانبول و مصوبات آن دارد، ولی همزمان با به قدرت رسیدن ترامپ و رویکردهای مهار دریایی ایران در خلیج فارس و آبراههای مرتبط و مجموعهای از کشورهای حاشیه جنوبی آن، پیام جدیدی را منتقل میکند.
تأسیس پایگاه دریایی جدید انگلیسی در کنار بقیه پایگاههای دریایی و هوایی آمریکا و غربی، حکایت از رویکردهای فعال و متفاوت از گذشته در مرزهای جنوبی ایران دارد.
فروش تجهیزات تجسسی و الکترونیک و پارازیت پیشرفته آمریکایی به عربستان، گامهای جدید آنها است که با هوشمند کردن توپهای لیزری بر روی عرشه ناوهای آمریکایی باید مورد بازبینی قرار گیرند.
3. آمریکای ترامپ، که خود را در عراق و سوریه، به حاشیه رانده شده میبیند، بر تمایل حضور فعال و گسترده در عراق و سوریه، تأکید کرده است که اگر در کنار رویکرد و راهبرد محوری خود ایرانی مورد ارزیابی قرار گیرد، شرایط جدید امنیتی جدیدی در عراق و سوریه و برعلیه ایران را بازگو میکند.
4. همکاریهای نظامی جدید پاکستان با رژیم آل سعود که با بهانه دفاع از عربستان در قبال تجاوز خارجی و پرونده یمن به تازگی شاهد آن هستیم، اگرچه برخلاف اراده پارلمان پاکستان است ولی پیامهای امنیتی ویژهای منتقل میکند.
مسئله همکاری نظامی پاکستان و آلسعود اگر درچارچوب اراده ترامپ برای ایجاد یک ائتلاف فعال ضد ایرانی در نظر گرفته شود، بازبینی روابط با پاکستان را ضروری نشان میدهد ظرفیتهای تاریخی انگلیس در منطقه بلوچستان پاکستان و تمایل مشترک با سعودیها برای ناامنسازی جنوب شرق ایران، حداقل کارکرد این همگرایی جدید پاکستان با رژیم سعودی است.
جمعبندی: بدیهی است که دستگاههای نظامی و امنیتی همه تدابیر تأمین را با نظارت دقیق از روندهای همکاریهای یاد شده در محیط پیرامونی ایران دنبال خواهند کرد ولی دیپلماسی رسانهای، رسمی و اقتصادی و اطلاعاتی، باید در کنار راهبرد و دیپلماسی نظامی کشور، نقش فعال و سناریوهای مرحلهای را به اجرا بگذارند تا ضمن مهار این تهدیدات، به تولید فرصتهای جدید نیز دست یابند.