اين روزها برخي شبهه افكنان با تمركز بر وجوه رحماني رسول مهرباني ها، از خشم مسلمين نسبت به هتك حرمت اشرف مخلوقات انتقاد كرده و آن را خلاف سيره رحمت للعالمين بر مي شمرند. سيره رسول الله (صلي الله عليه و آله) يكي از منابع رجوع مسلمين براي فهم وظيفه خويش است و سيره ايشان گوياي آن است كه رحمت فراگير رسول الله (صلي الله عليه و آله) داراي استثنائاتي نيز بوده است. آنچنان كه پیامبر اسلام (صلی الله وعلیه وآله) بعد از فتح مکه دستور عفو عمومی صادر كردند اما چند نفر را استثناء كردند. براساس اهمیت عفو و مدارا بود که پیامبر اسلامصلی الله وعلیه وآله بعد از فتح مکه دستور عفو عمومی را - صادر نمود و سپاهیان ده هزار نفری مسلمانان، بدون خونریزی شهر مكه را فتح كردند. و هنگامي كه سعد كه پرچمدار بود شعار خشونت را فریاد زد كه: «الیوم یوم الملحمه! الیوم تستحل الحرمه! الیوم اذل الله قریشاً!» یعنی: امروز، روز برخوردهای خونین است! امروز حرمت ها شكسته می شود! امروز خداوند قریش را خوار می كند! پیامبر رحمت در رد شعار انتقام فرمود: «الیوم یوم المرحمه، الیوم اعز الله قریشاً» یعنی، امروز، روز مهر ورزیدن است، امروز خداوند قریش را عزیز می كند. و به اميرالمومنين عليه السلام دستور داد تا پرچم را از سعد بگيرد. چنین سیاست و رویکردی حکایت از آن دارد که پیامبر اسلامصلی الله وعلیه وآله در صدد انتقام نبوده است. اما در همين ميان تعدادي از اين عفو عمومي استثناء شدند. در ميان تعداد استثناشدگان اختلافي است اما در نقلها نام چهار تن ديده مي شود. دو كنيز عبدالله بن خطل، كه با آوازخوانى، پيامبر (ص) و دين اسلام را هجو مىكردند (كه يكى از آنها كشته شد و ديگرى بنا بر قولي فرار كرد و بعدها از پيامبر (ص) امان خواست و حضرت او را امان دادند) نيز حويرث بن نقيذ، كه از استهزاكنندگان پيامبر (ص) و دشنامدهنده به آن حضرت بود و اشعارش ورد زبان مشرکان شده بود. مشرکان شراب می خوردند و می رقصیدند و پیامبر و دين اسلام را با اشعار این شخص مسخره می کردند.
و نيز مـقيس بن صبابه كه از مكه به مدينه آمد و اظهار اسلام كرد وگفت : اى رسـول خـدا آمـده ام تـا ديه برادرم هشام را كه در جنگ بنى مصطلق به خطا كشته شده مـطـالـبـه كنم، رسول خدا فرمود تا ديه برادرش هشام را به او دادند مقيس مدت كوتاهى در مـديـنـه مـاند و سپس بر كشنده برادرش حمله برد و او را كشت و از اسلام هم برگشت و به مكه گـريـخت و در اين باب اشعارى گفت و به اين كه هم ديه برادرش راگرفته و هم كشنده اش را كشته افتخار كرد.
وجه اشتراك اين چهار تن از ميان استثناشدگان از عفو عمومي رسول الله ، استفاده آنها از هنر روز در هجو دين اسلام و پيام آور آن بود. رفتاري كه اثري ژرف بر تحريك مشركان داشت. در آن روز پيامبر حتي از ابوسفيان و همسر پليدش هندجگرخوار نيز گذشتند و حتي خانه ابوسفيان را به عنوان محل امان اعلام كردند اما از اين هتاكان به زبان هنر چشم پوشي نكردند. پیامبر فرمود: "این افراد را گرچه بر پرده کعبه تمسک کرده باشند، به قتل برسانید".
حرمتشكنى از طريق ارتداد و استهزا، شيوهاى است كه يهوديان از دير باز در مبارزه با گسترش دين مبين اسلام و در همان زمان طلوع خورشيد نبوي در پيش گرفتند. قرآن كريم نسبت به رفتار خطرناك آنان، كه بسيار زيركانه صورت مىگرفت، هشدار مىدهد؛ آنجا كه مىفرمايد: «و قالت طائفةُ من اهلِ الكتاب آمنوا بالّذى اُنزل على الّذينَ آمنوا وجه النّهار واكفروا آخره لعلّهم يرجعون» (آل عمران: 72) اينان با اظهار مسلمانى در آغاز روز، و ابزار ندامت در پايان آن، به دنبال ضربه زدن به اسلام و بدبين كردن مردم نسبت به آن و تضعيف باورهاى مسلمانان بودند، به ويژه كه يهوديان در چشم مردم مدينه اهل علم و دانش به شمار مىآمدند.
قرآن كريم در آيات ديگر نيز به مسلمانان هشدار مىدهد كه دشمنان اسلام به صورت پنهانى به دنبال كشاندن آنان به ارتداد هستند. اينان از ضعف ايمان و دنياطلبى برخى مسلمانان سوء استفاده كرده، درصدد بودند كه آنها را به بازگشت از دين وادار كنند.
استهزا و به ريشخند گرفتن نيز شيوه هميشگى مخالفان انبيا عليهمالسلام بوده است؛ قرآن كريم مىفرمايد: «ما يأتيهم من رسولٍ الاّ كانوا به يستهزءون.» (حجر: 11) پيامد اين كار آن بود كه موجب مقابله به مثل مىگرديد و درگيرىهاى مذهبى را در جامعه دامن مىزد. و شايد به همين دليل قرآن كريم از اينكه مسلمانان به خدايان غيرمسلمانان دشنام دهند، نهى كرده است.
اينك در عصر معاصر نيز حلقههای يك زنجیرهی پلید در تلاش براي تقدس زدايي از دين مبين اسلام و هجو آن است. از سلمان رشدی تا كاریكاتوریست دانماركی و كشیشهای امریكایی آتشزنندهی قرآن تا دهها فیلم ضد اسلام ساخته شده در بنگاههای وابسته به سرمایهداران صهیونیست كه وقيح ترين آنها اين روزها قلب مسلمانان را به درد آورده است.
در چنين شرايطي خشم مقدس مسلمين از تكاپوي صهيونيست ها براي مقدس زدايي از اسلام؛ نه تنها خارج از سيره نبوي نيست كه حداقل دو خاصيت دارد. نخست با بالا رفتن هزينه اين توهين ها تكرار آن براي صهيونيستها دشوار خواهد شد و ديگر آنكه وحدت مسلمين در حفظ كيان و قداست دين، مبشر رحمت الهي براي پيروزي هاي بعدي جهان اسلام در عصر بيداري اسلامي خواهد بود.