نفیسه زارعی- شاید سادهترین و درعین حال یکی از پرمحتواترین عبارت واژه خانواده باشد، واژهای که این روزها به واسطه علل و عوامل داخلی و خارجی دستخوش آسیبهای مختلفی شده است، آسیبهایی که اکنون موضوع استحکام خانواده را به عنوان یکی از مهمترین موضوعات روز دنیا در حوزه علوم اجتماعی مطرح کرده است، بررسی این مهم وجایگاه زن در تقویت بنیاد خانواده موضوع گفتگوی ما با دکتر الهه کاشفی کارشناس حوزه زنان و خانواده است که آن را با هم میخوانیم:
پیش از پرداختن به کلیشههای موجود در حوزه تقویت نهاد خانواده، به نظر شما خانواده ایرانی تا چه اندازه دستخوش تغییر و دگرگونی شده است؟
پیش از هرچیز باید در پاسخ به این سؤال و با پرهیز از کلیشههایی که رسیدگی به آنها به اعتقاد من حکم یک مسکن موقت را دارند باید این سؤال مطرح شود که آیا خانواده ایرانی دستخوش تغییر قرار گرفته است یا خیر؟ و این تغییرات عموما ناشی از چیست؟ اما برای پاسخ به این سؤالات باید در وهله اول گفت که بله، خانواده ایرانی دستخوش تغییرات مهمی شده است که ناشی از دلایل گوناگونی است. این دلایل را اگر بخواهیم به صورت مختصر شرح دهیم باید اینطور بگوییم که با تغییر سبک زندگی که ناشی از تغییر در پاردایمهای مختلف فرهنگی است خانوادهها هم دچار تغییر شدند این مهم در بافت ظاهری که میتوان آن را در اموری مثل تعداد فرزندان و یا اصلا تمایل به داشتن فرزند، نوع زندگیهای شهری و روستایی و تغییر در آن و اموری از این دست مشاهده کرد و در این تغییرات هم عوامل مختلفی نقشآفرین بودهاند این عوامل در دو فاکتور مؤلفههای خارجی و داخلی قابل تقسیمبندی است و همین موارد باعث تا خانواده امروز از نخستین روزهای شکلگیری به شکلی شگرف با خانواده در یکی دو دهه قبل متمایز باشد.
در حال حاضر یکی از مهمترین معضلات ما فروپاشی ساده نهاد خانواده است. این موضوع را چگونه میتوان حل کرد؟
برای حل یک معضل اجتماعی که با فرهنگ درهمآمیختگی جدی دارد باید از حوزه فرهنگ وارد شد، مسئله مهم تابآوری اجتماعی که هرچند به شکل سیاسی چندی پیش به شکل یک موج گذرا در کشور مطرح شد در این بین اهمیت زیادی پیدا میکند، این تابآوری در ابتدایی و مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده میتواند آغاز شود اکنون یکی از مهمترین مشکلات ما پایین بودن آستانه تحمل است که سبب از همپاشیدگی خانوادهها میشود، البته باید اعتراف کرد استحکام تنها از طریق دعوا و جدالهای گوناگون دچار خلل نمیشود بلکه مواردی مانند اعتیاد یکی از عمدهترین علتهای جدایی در کشور ما است که با یک تدبیر مناسب و همافزایی بین نهادها و مردم میتوان آن را به نقطه حداقلی رساند البته شناخت عواملی که استحکام خانواده را دستخوش آسیب میکنند در این میان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
نقش و جایگاه ابزارهای نوینی مثل شبکههای اجتماعی در تزلزل بنیان خانواده چیست؟
طبیعتا شبکههای اجتماعی مثل سایر با گستردگی هرچه بیشتر و فقدان موضوع مهم سواد رسانهای یکی از چندین عاملی است که در فروپاشی و یا سست شدن خانوادهها و افزایش میزان طلاق نقش دارد اما نمیتوانیم آن را تنها عامل بدانیم؛ بلکه هر زمان به درک این مقوله نائل شدیم که باید مجموعهای از عوامل را در آسیب اجتماعی و فرهنگی بررسی کنیم آن وقت راهکارهای مناسب براساس این امر مقابل ما قرار میگیرد.
به عنوان سؤال پایانی به نظر شما جایگاه زن در پایداری خانواده کجاست؟
زن در اصول تربیتی اسلامی نقش بیبدیلی دارد، وقتی شما در این حوزه وارد میشوید متوجه خواهید شد که زن در حوزههای گوناگون رکن است زیرا او دو نقش محوری مادری و همسر بودن را به دوش میکشد طبیعی است که او مدیر داخلی خانه است، هرچند این موضوع به حسب پارهای از تفکرات سبب شده اولویت برخی از زنان به جای تمرکز در خانه به بیرون و فعالیتهای اجتماعی متمرکز شود اما باز با این حال زن در کنار شناخت نقشهای خود و بازشناسی ارتباط این نقش با سایر اعضای خانواده میتواند خانه و خانوادهای مستحکم را به جامعه تقدیم نماید و از این طریق سلامت جامعه نیز تضمین شود.