به گزارش نما به نقل از جام جم، این جنایت روز هفتم مردادماه سال 87 در شهرستان نهاوند اتفاق افتاد. آن روز زنی نزد مأموران پلیس رفت و گفت که 2مرد ناشناس شوهرش را ربودهاند. یک روز بعد جسد مرد ربوده شده در درهای واقع در اطراف نهاوند کشف شد اما معلوم نبود او با چه انگیزهای به قتل رسیده است.
در همین حال تحقیق از پسر نوجوان مقتول روند تحقیقات را به سوی دیگری سوق داد. او به مأموران گفت که مادرش با مردی به نام هوشنگ که در نزدیکی خانه شان مغازه خدمات کامپیوتری دارد در ارتباط است. به این ترتیب همسر مقتول بازداشت شد اما هوشنگ گریخته بود. همسر مقتول به رابطه مخفیانه با هوشنگ اعتراف کرد اما گفت که او شوهرش را به قتل رسانده است. اطلاعات به دست آمده حاکی از آن بود که متهم به قتل بعد از این جنایت به عراق گریخته و عضو گروهک تروریستی منافقین شده است.
با این حال مدتی بعد وقتی او به کشور بازگشت دستگیر شد. متهم در اعترافاتش گفت: مدتی بود که با زن جوان در ارتباط بودم تا اینکه شب حادثه وقتی برای دیدن او به پشت بام خانهشان رفته بودم شوهرش صدای ما را از کانال کولر شنید و سراغ مان آمد. من هم با لگد به قفسه سینه اش کوبیدم و او بیهوش شد. سپس جسد را با کمک همسرش به اطراف شهر بردیم و رها کردیم. این مرد در شعبه 71دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد.
همچنین قضات دادگاه همسر مقتول را به اتهام معاونت در قتل به 3 سال حبس محکوم کردند. این در حالی بود که هوشنگ به اتهام عضویت در گروهک منافقین، محاربه و جاسوسی به اعدام و تحمل 7سال حبس محکوم شده بود. درحالی که یکبار قصاص و یک بار اعدام هوشنگ را به آخر خط رسانده بود اولیای دم مقتول او را بخشیدند.
به این ترتیب پرونده او به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده و او دیروز به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد. در این جلسه که در شعبه دوم به ریاست قاضی محسن زالی بوئینی و با حضور دکتر ابراهیماسلامی برگزار شد متهم گفت: من در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شدهام و هر حکمی که برایم صادر شود میپذیرم چرا که قرار است به زودی اعدام شوم. بهدنبال دفاعیات متهم ختم جلسه اعلام شد.