به گزارش نما به نقل از روزنامه شما، تصميم گرفته بودم در كنفرانس مطبوعاتي از خجالت كارلوس كي روش در بيايم. برايم مهم نبود كه برخي از هم قطاران من به خاطر دو تا سفر بيشتر بخواهند سكوت اختيار كنند و تماشاگر كنفرانس مطبوعاتي پس از بازي با لبنان باشند. در سالن كنفرانس ورزشگاه «اسپورت سيتي» لبنان موجي از خوشحالي و تعجب فراوان ديده ميشد. خبرنگاران ايراني مات و مبهوت بودند و خبرنگاران لبناني خوشحال و تا حدي گستاخ! و اين گستاخي ناگهان تأثير عميقي روي نگارنده گذاشت. انگار سئوالات مغرورانه لبنانيها آب سردي روي افكارم پاشيد و همه آن دلخوريها، ناراحتيها و عصبانيت از كي روش و تيم ملي ايران را لحظهاي فراموش كردم.
خبرنگار وقيح لبناني به سرمربي تيم ملي ايران – تأكيد ميكنم تيم ملي ايران – اهانت كرد و گفت: خفه شو! هم شگفتزده شدم و هم خون ايرانيام به جوش آمد. از جاي خود برخاستم،به كي روش و مترجمش اشاره كردم تا آنها هم برخيزند، هر دو بلند شدند اما با اشاره مدير رسانهاي تيم ملي دوباره سرجايشان نشستند و من ميكروفون برنامه «ورزش و مردم» را برداشتم و به احترام نام ايران و در اعتراض به رفتار و گفتار زشت خبرنگار عرب زبان از سالن كنفرانس بيرون رفتم و پشت سر من هم ساير خبرنگاران ايراني يكي يكي سالن را ترك كردند و...
شرايط ويژهاي بود. از يك طرف خوشحال بودم كه از اسم ايران در آن سوي آبها دفاع كردهام و از طرفي ديگر چيزي از مصاحبه دستگيرم نشده بود و از اين بدتر براي يك خبرنگار ممكن نيست. لختي گذشت تا اينكه سروكله سرمربي پرتغالي تيم ملي كشورمان پيدا شد. وقتي از كي روش تقاضاي مصاحبه اختصاصي كردم، با قدرشناسي و روييگشاده پذيرفت و به كمك مترجم تيم ملي دقايقي با يكديگر هم كلام شديم:
آقاي كي روش. غرورمان شكست. از بازي با لبنان برايمان بگوييد؟
قبل از هر چيز بايد تشكر ويژهاي از شما داشته باشم كه در سالن كنفرانس مطبوعاتي بيروت خيلي خوب مرا حمايت كرديد. من سالها در عرصه مربيگري فعاليت كرده و در كنفرانسهاي مطبوعاتي فراواني حضور داشتهام اما هرگز چنين شرايطي را تجربه نكرده بودم. خيلي كم اتفاق ميافتد كه سرمربي يك تيم شكست خورده اين چنين مورد حمايت قرار بگيرد. خبرنگار لبناني حرفهاي گستاخانه ميزد و به من اهانت كرد اما شما به عنوان يك خبرنگار ايراني برخاستيد و از من دفاع كرديد و اين لطف شما را هرگز فراموش نخواهم كرد.
به هر حال اسم ايران وسط بود و شما هم سرمربي تيم كشورمان هستيد و كسي حق ندارد در سالن كنفرانس مطبوعاتي چنين اهانتي انجام دهد و...
به هر صورت وظيفه خودم ميدانم كه از شما و ساير رسانههاي ايراني تشكر كنم.
ولي همين رسانههاي ايراني مدتهاست از سوي بازيكنان شما تحريم شدهاند!
يك سري مشكلات بين رسانهها و ملي پوشان به وجود آمده كه به نفع تيم ملي نيست. اين فضاي نامناسب ميتواند اثرات مخربي داشته باشد و بايد هر چه زودتر مشكلات حل شود. به شخصه تمام تلاش خود را به خرج خواهم داد تا در كوتاهترين زمان ممكن رابطه طرفين دوباره مطلوب شود.
بسيار خوب، برويم سر بازي با لبنان. دليل اصلي شكست ما مقابل اين تيم در بيروت چه بود؟
به نظرم ما بازي خوبي ارائه داديم. خطراتي روي دروازه حريف خلق كرديم اما ظاهراً سوپرمن درون دروازه لبنان ايستاده بود. عباس گلر لبنان روزي افسانهاي را سپري كرد و چند موقعيت مسلم گلزني را از تيم ما گرفت. ضمن آن كه به هر حال اين پيروزي را به لبنانيها تبريك ميگويم، بايد بگويم تيم ايران مستحق اين شكست نبود!
ولي فراموش نكنيد كه ما براي اولين بار در طول تاريخ به لبنان باختيم و كارمان براي صعود به جام جهاني به اما و اگر كشيد.
بله، شرايط كمي سخت شد. الان سه تيم 4 امتيازي در جدول هستند و ازبكستان دو امتيازي هم حضور دارد. راه دشواري پيش روي ماست اما من به شاگردانم اطمينان دارم. ضمن آن كه متأسفانه لبنانيها حداقل 10 دقيقه از وقت بازي را با انداختن خود روي زمين كشتند. داور بازي هم نه وقت اضافه را درست گرفت و نه به بازيكنان حريف اخطار داد و...
اين حرف شما هم باعث اعتراض و اهانت خبرنگار لبناني شد؟
من حرف بدي نزدم. اين حركات ديگر در فوتبال دنيا منسوخ شده اما ظاهراً برخي از تيمهاي آسيايي هنوز به اين شيوه زشت پايبند هستند. همانطور كه گفتم متأسفانه داور بازي هم يك طرفه عليه ما سوت زد و هيچ تذكر و اخطاري به بازيكنان لبناني به دليل وقت كشي نداد.
يكي از انتقادات وارده به شما استفاده از مسعود شجاعي است. بازيكني كه به دليل مصدوميت حدود دو سالي ميشود در هيچ بازي رسمي به ميدان نرفته است!
شما خودتان بهتر از من ميدانيد كه 7 بازيكن تيم ملي را نداشتيم. در ضمن مسعود شجاعي هم مقابل اردن بازي كرد و در يكي دو بازي دوستانه ديگر آمادگياش را نشان داد و بازي كرد.
اما معمولاً رسم بر اين است كه بازيكنان تازه از بند مصدوميت رها شده را 10دقيقه به 10 دقيقه به بازي ميگيرند و به مرور آن بازيكن را وارد تركيب ميكنند، نه اينكه...
گفتم كه 7 بازيكن تيم ملي را نداشتيم و به تجربه مسعود هم نياز داشتيم. هر چند با آن همه وقتكشي لبنانيها اگر پدر بزرگ مسعود شجاعي هم توي زمين بود كاري از دستش ساخته نبود!
در حال حاضر فضاي نوميدي بر جامعه و فوتبالدوستان ايراني حاكم شده است. چه حرفي براي اين مردم داريد؟
نميخواهم حرفهاي كليشهاي بزنم اما شرمنده مردم عزيز ايران هستم كه به دليل وقتكشي يك تيم عربي اين روزها ناراحت و گلهمند هستند اما پيغام من به آنها اين است كه هنوز 5 بازي ديگر باقي مانده است. 5 بازي كه ميتواند 15 امتياز در برداشته باشد و اميدشان را به هيچ وجه از دست ندهند و فقط در زمان بازيهاي تيم ملي ورزشگاه آزادي را پر كنند.
يعني شما قول ميدهيد در بازيهاي رفت و برگشت مقابل كره جنوبي به پيروزي ميرسيم؟
چرا كه نه! ما بازيكنان خوبي در اختيار داريم و اين مهم دور از دسترس نيست. فقط بايد تمركزمان را از دست ندهيم و از اشتباهات بازي با لبنان درس بگيريم. آنگاه توان غلبه بر كره جنوبي را در تهران و حتي سئول خواهيم داشت.
برخي از منتقدان معتقدند تيم ملي نياز به خون تازهاي دارد و ميانگين سني بازيكنان فعلي بالاست. در اين رابطه حرفي نداريد؟
حرف اين دسته از دوستان قابل قبول است. خود من به دقت بازي جوانان ايراني را زير نظر دارم. يعقوب كريم، رضا حقيقي، محسن فروزان، پيام صادقيان، ميلاد غريبي و... زير ذرهبين هستند و بارها هم به تيم ملي دعوت شدهاند و اين يعني من هم دوست دارم به آنها ميدان بدهم، اما قبول كنيد اين تغيير نسل زمان ميخواهد. بازيهاي مقدماتي جام جهاني تجربه ميخواهد و كساني ميتوانند به ما كمك كنند كه دست و پايشان جلوي تماشاگران پر شمار حريف نلرزد. به همين خاطر است كه ميگويم الان زمان آزمايش بازيكنان نيست.
اما برخي از مليپوشان فعلي مقابل لبنان در زمين راه مي رفتند و توان جنگ در زمين مسابقه را نداشتند.
كسي در بيروت كم كاري نكرد و در زمين راه نرفت اما بخش دوم حرف شما را قبول دارم. تيم ملي بازيكن جنگجو ميخواهد و اين مسأله را خودم هم دريافتهام. بازيكنان جوانتر تيم ملي، بايد از نكونام و كريمي ياد بگيرند و در زمين مسابقه از تمام وجودشان مايه بگذارند.
مشكل فني تيم ملي را در كدام منطقه ديدهايد؟
بيشتر خط حمله. ما در گلزني با مشكل مواجه هستيم و تعداد كم گلهايمان در بازيهاي قبلي نگران كننده است. اميدوارم بتوانيم شرايط فعلي را عوض كنيم و با بالا بردن تعداد گلهاي خود، تيم ملي را به شادابي و نشاط برسانيم.
بسيار خوب، اگر حرف ناگفتهاي داريد، در خدمتيم!
بار ديگر از حمايت شما در سالن كنفرانس تشكر ميكنم و از مردم و رسانه هاي ايراني هم ميخواهم بيش از گذشته همراه تيم ملي ايران باشند تا بتوانيم صعود به جام جهاني 2014 برزيل را جشن بگيريم.