نفس راحت سلمان رشدی!

به گزارش نما كیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

شمارش معكوس واشنگتن پست براي سقوط سلطنت آل سعود

محافل آمريكايي معتقدند عربستان هر چند تاكنون از بي ثباتي هاي خاورميانه در امان مانده اما در حال نزديك شدن به نقطه بحراني خود است.
روزنامه واشنگتن پست بحران جانشين شاه 88 ساله، كاهش ذخاير نفتي و چنددستگي در ميان وهابيون را بحران هاي گريبانگير رژيم سعودي توصيف كرد. كارن اليوت هاوس از برندگان جايزه پوليتزر با بيان اينكه «دعواي جانشين سلطنت در راه است، تصريح كرد: عربستان سعودي از شلوغي و بي ثباتي كه مصر، سوريه و يا ليبي را به لرزه درآورد به نظر در امان مانده. اما اين كشور مهم خاورميانه نيز در حال نزديك شدن به نقطه بحراني خودش است. پسران ارشد ملك عبدالعزيز بن سعود، بنيانگذار عربستان سعودي كه پس از مرگ پدرشان در سال 1953 بر اين كشور حكمراني كرده اند به آخر خط نزديك مي شوند و اين به معناي ابهام سرنوشت آينده بازار نفت جهان است.
تحليلگر واشنگتن پست مي نويسد: ملك عبدالله حدود 90 ساله و شاهزاده سلمان، وليعهد عربستان نيز 76 ساله است. خانواده سلطنتي مي تواند سلطنت را به بقيه برادران تني و ناتني بسپارد اما حتي جوانترين آنان اكنون حدود 60 ساله است. هيچ يك از آنان نه وقت و نه حتي انرژي آن را دارد تا با مشكلاتي چون بي سوادي، بيكاري، فساد اداري، مشكلات اقتصادي و جامعه جوان و بي حوصله مواجه شود. به اين ها بايد مشكلات خارجي مثل ناآرامي خاورميانه، بلندپروازي هاي هسته اي ايران و اتحاد دشوار با ايالات متحده را نيز افزود.
اليوت هاوس معتقد است: سه ستون ثبات عربستان سعودي دارد كه ترك برداشته است؛ ذخاير عظيم نفتي در حال كاهش است. گروه هاي وهابي حامي آل سعود دچار چنددستگي شده اند و حالا خانواده سلطنتي در بحران نسل جانشين قدرت است. تا به حال روال سنتي اين گونه بود كه وليعهدي به ترتيب سن از برادر ارشد به برادر جوان تر منتقل مي شد. طبيعتا هر كدام از برادران كه به قدرت مي رسيد پسرانش پست هاي كليدي را مي گرفتند اما پادشاه همواره مي دانست كه تاج نه به پسران، بلكه به برادران جوانترش خواهد رسيد. تفاوت اين نظام با ديگر پادشاهي هاي جهان اين است كه شاهزادگانش اغلب چندبار ازدواج مي كنند و هر كدام ده ها پسر دارند، و شمار شاهزادگان سعودي اكنون حدود 7000 نفر است.
واشنگتن پست نوشت با در نظر گرفتن بي ميلي خانواده سلطنتي سعودي به ريسك، ادامه وضعيت فعلي محتمل ترين گزينه پيش روي خانواده سلطنتي است. اما آنچه كه براي آنان امن و بي خطر است، براي رژيم خطرناك است.
اين روزنامه آمريكايي در پايان مي نويسد: هواپيماي لوكس خاندان سعودي مشكلات فني دارد اگرچه همچنان با هدايت چندين خلبان پرواز مي كند. هواپيما در عين حال اوج نمي گيرد و كم كم سوختش دارد تمام مي شود. بخش فرست كلاس هواپيما يكسره در اختيار مسافراني است كه شاهزاده اند و شهروندان خسته سعودي در بخش اكونومي به سر مي برند. در ميان آنان بنيادگرايان به چشم مي خورند كه مي خواهند اوضاع عوض شود. همچنين تروريست هايي كه هدفشان ربودن هواپيما و بردنش به جايي نامعلوم است. جايي در هواپيما شايد يك گروه پرواز جديد نشسته باشد كه مي تواند هواپيما را به سلامت هدايت كند اما شانس زيادي براي گرفتن كنترل ندارند. پس هواپيما با همين وضع در آسمان مي ماند تا يا ربوده شود و يا سقوط كند.



خرازي: چپ ها باعث شدند حال مردم از اصلاحات به هم بخورد

صادق خرازي اصلاح طلبان و چپ هايي مانند عباس عبدي را متهم به موج سواري و رفتار چوب پنبه اي كرد. او مي گويد آنها از تندروي دهه اول انقلاب به شيفتگي و شيدايي نسبت به غرب رسيده اند.
صادق خرازي در وبسايت ديپلماسي ايراني با بيان اينكه «آقاي عبدي! بپذيريد خيل كثيري از مردم از نظريه پردازي هاي ملوكانه بي پايه منزجر شده اند نوشت: رانت بازي اقتصادي، فرد محوري و پنهانكاري و جبن سياسي جريان موسوم به نوروشنفكراني كه اصلاحات را هم مصادره كردند، مردم را مشمئز كرده است... هدف من نقد كساني است كه روزي و روزگاري چپ زدن و از ديوار سفارت بالا رفتن را مد روز تلقي مي كردند و امروز شيفتگي و شيدايي نسبت به فرهنگ غرب را ملاك اصلاح و پيشرفت مي دانند.
اين ديپلمات سابق مي افزايد: يك پرسش بزرگ در مقابل مشاطه ذهن اهل علم و تحليل وجود دارد، چرا فرايند دولت سازندگي- كه بي نقص هم نبود و هزار نكته باريك تر از موي هم در زواياي آشكار و پنهان آن وجود داشت- به فرايند دولت اصلاحات منجر شد؟ اما در دور بعد، شد همين بساط كه مي بينيم اجازه مي خواهم بگويم وقتي مردم ديدند كساني وارث حماسه دوم خرداد شدند كه هيچ نقشي در آن نداشتند؛ وقتي مردم ديدند كه حضورشان گروگان گرفته مي شود؛ وقتي مردم ديدند كه شعار عبور از خاتمي و خروج از حاكميت به راحتي به بستر پاك انديشه جوانان حقنه مي شود؛ و وقتي مردم ديدند كه نوتئوري سازان به هر حادثه اي كه برايشان پديد مي آيد اين چنين تواب مي شوند و ريسمان و آسمان را براي توجيه خود به هم مي بافند، سراغ گزينه ديگر را گرفتند.
خرازي در ادامه تصريح كرده است: تندروهاي چپ سابق و روشنفكر نمايان لاحق واقعه تاريخي دوم خرداد را به گروگان گرفتند. آنها با ادعاي مذاكره با آمريكا، يا مناظره خودخوانده ازباب مقدمه مذاكره، مي خواهند هميشه روي يك سكه باشند. مثل چوب پنبه همواره روي آب بمانند و همواره همانند درب مخروطي شكل به سر هر بطري بخورند!
وي خاطرنشان كرده است: خوب است سرتان را از برف بيرون كنيد و قضاوت و داوري ديگران را نسبت به خود ببينيد، اين چه داستاني است كه كساني كه داراي تحليل هاي چپ و تندروي آنچناني بودند و روزگاري نان خط امامي را مي خوردند و مسئوليت هاي كليدي امنيتي- سياسي- اقتصادي را كسب يا غصب كرده بودند، يكباره تغيير موضع بدهند، همكار صداي آمريكا، راديو فردا و در حلقه همفكران پنتاگون و تمامي نهادهاي سياسي- امنيتي آمريكا قرار بگيرند! جناب عبدي! آيا اين قابل قبول است كه عده اي رندانه با ارتزاق از آرمان هاي امام و انقلاب نان و نام براي خويش دست و پا كنند و با بالا رفتن از ديوار سفارت آمريكا معجزه بيافرينند و شفا بجويند و روزگاري به گفت وگو با آمريكايي ها روي آورند؟ سؤال من از آقاي عبدي اين است، مواضعي كه عليه نهضت آزادي و دولت مرحوم مهندس بازرگان و شهيد مظلوم آيت الله بهشتي گرفتيد چه بود؟ چه شد كه همان كساني كه از جانب شما موضوع افشاگري بودند، اينك دوستان نزديك شما شده اند و ايشان را به ياران امام و انقلاب ترجيح مي دهيد؟



70 هزار موشك سنگين حزب الله آماده شليك به اسرائيل

حزب الله در جنگ 33 روزه صرفا 4 هزار موشك آن هم از جنس سبك به سوي اسرائيل شليك كرد اما حالا اين گروه 70 هزار موشك پيشرفته و آماده شليك دارد.
كانال 10 تلويزيون رژيم صهيونيستي در تبيين آمادگي رزمي ارتش حزب الله خاطر نشان كرد اگر روزي جنگي با حزب الله درگيرد، جنگ قبلي در قبال جنگ جديد حكم تفريح را دارد. حزب الله در آن جنگ 4 هزار موشك به اسرائيل شليك كرد كه از نوع موشك هاي سبك بود و تا جلوتر از منطقه الخضيره نرسيد اما آنها امروز 70 هزار فروند موشك آماده شليك دارند كه غالبا از نوع سنگين است و مي تواند همه جاي اسرائيل را هدف قرار دهد.
اين شبكه تلويزيوني با تاييد سخنان سيدحسن نصرالله گفت: دبيركل حزب الله مي گويد اين بار در صورت اصابت بمب و موشك به بيروت، تل آويو را آماج حملات موشكي قرار مي دهيم.
از سوي ديگر روزنامه يديعوت آحارونوت با انتشار گزارشي تاكيد كرد: اسرائيل در صورت جنگ با ايران ورشكست خواهد شد.
اين روزنامه صهيونيستي نوشت: روزي كه جنگ با ايران آغاز شود، فاجعه انساني و اقتصادي در اسرائيل به وجود خواهد آمد. آمارهاي رسمي حاكي از آن است كه با توجه به هزينه هاي سنگيني كه اقتصاد ما پس از جنگ 33 روزه متحمل شد به هيچ وجه آسان نيست كه اين بار بتواند از پس هزينه هاي اقتصادي جنگ با ايران برآييم. روزنامه مذكور با مرور هزينه هاي سنگين جنگ 33 روزه مي نويسد: اين در حالي است كه آن جنگ تنها 33 روز به طول انجاميد و تنها مناطق محصوري از شمال را كه تنها 20 درصد از توليد ناخالص داخلي اسرائيل در آن متمركز است، شامل شد. در آن جنگ اسرائيل 700 سرباز خود را از دست داد و نزديك به 8 هزار نفر نيز زخمي شدند. اين همه در حالي است كه اسرائيل در نهايت در آن جنگ شكست خورد. به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه شمار نظاميان آماده به رزم حزب الله در آن جنگ تنها 700 نفر بود و نيروي جنگجو ذخيره آن نيز به 7300 نفر مي رسيد. اما در مورد ايران، اين كشور 550 هزار نيروي آماده به رزم در اختيار دارد كه بيش از 780 برابر نيروي نظامي حزب الله است. شمار نيروهاي ذخيره آن نيز در حدود 8/1 ميليون سرباز است اين ارقام نشان مي دهد كه در صورتي كه اسرائيل بخواهد با ايران وارد جنگ شود هزينه هايي به مراتب سنگين تر از جنگ با حزب الله متحمل خواهد شد.
يديعوت آحارونوت افزود: در عين حال زماني كه اسرائيل با حزب الله در سال 2006 جنگيد از رشد اقتصادي برخوردار بود در حالي كه اسرائيل در وضعيت فعلي از رشد اقتصادي در خور توجهي برخوردار نيست. در حال حاضر دولت اسرائيل در يك بحران اقتصادي تمام عيار به سر مي برد.
وضعيت اقتصادي اسرائيل در حال حاضر شباهت بسياري به وضعيت بحران اقتصادي اش در دهه هفتاد دارد. قطعا چنين جنگي در وضعيت فعلي آن هم با كشور نفت خيزي چون ايران هزينه هاي اسرائيل را بسيار بيشتر از حد تصور خواهد كرد و چه بسا آن را تا مرز ورشكستگي تمام عيار بكشاند.
در همين حال نيويورك تايمز در گزارشي نوشت: طبق نظرسنجي جديد «شوراي شيكاگو در امور عمومي» 70 درصد آمريكايي ها مخالف حمله يك جانبه به ايران هستند و 59 درصد نيز مي گويند اگر اسرائيل جنگي را با ايران به راه اندازد آمريكا نبايد در مقام دفاع از تل آويو وارد ميدان شود.




نفس راحت سلمان رشدي!

شبكه خبري سلطنتي انگلستان (BBC) در اقدامي همسو با انتشار ويدئوي موهن توسط دولت آمريكا، با سلمان رشدي مرتد به مصاحبه نشست. رشدي در اين مصاحبه ضمن اذعان به شرايط سخت زندگي اش پس از فتواي تاريخي حضرت امام خميني(ره)، آن دوران را وحشت بار خواند. بي بي سي در ادامه از قول سلمان رشدي تصريح مي كند كه: «تنها با روي كار آمدن اصلاح طلبان در ايران بود كه او احساس كرد مي تواند به زندگي عادي برگردد.» زماني كه «سيدمحمد خاتمي، رئيس جمهور ايران در مصاحبه اي در ژوئن 2001 گفت كه ماجراي سلمان رشدي از نظر او «موضوعي خاتمه يافته» است.» اين اظهارات مي تواند مدال افتخار(!) ديگري بر سينه اصلاح طلبان باشد تا پس از آنكه شيمون پرز آنها را «بزرگترين سرمايه اسرائيل» خواند؛ اين بار سلمان رشدي مرتد آنان را «دليل آرامش» خود بخواند!




اوباما: هيچ كس در دنيا نتانياهو را عليه ايران همراهي نمي كند

باراك اوباما در جمع خاخام هاي يهودي گفت: هيچ يك از سياستمداران جهان نتانياهو را در ترسيم خط قرمز براي ايران همراهي نخواهند كرد. همزمان ليوني وزير خارجه سابق اسرائيل با انتقاد از مواضع نتانياهو گفت: بزرگ ترين متحدان ما نيز اكنون اسرائيل را در جهان منزوي مي بينند.
رئيس جمهور آمريكا در جمع 1200 خاخام آمريكايي گفت: من در مورد برنامه هاي اتمي ايران خط قرمز تعيين نخواهم كرد زيرا نمي خواهم خود را از نظر امكان عمل و مانور محدود كنم. بايد دست ما باز بماند.
به گزارش جروزالم پست وي همچنين گفته است: شخص بنيامين نتانياهو نيز نمي تواند چنين خط قرمزي را تعيين كند چرا كه هيچ يك از رهبران جهان دراين باره دست به دست او نخواهند داد.
همزمان تزيپي ليوني از سران حزب صهيونيستي كاديما و وزير خارجه سابق اسرائيل گفته است: بزرگترين متحدان اسرائيل كه امنيت اين رژيم را حائز اهميت مي دانند، اكنون اسرائيل را در جهان منزوي مي بينند.
به گزارش آژانس خبري رژيم صهيونيستي، ليوني از نتانياهو به خاطر ايجاد اختلاف با اوباما انتقاد كرد و گفت اگر هم اختلافي وجود داشته باشد بايد پشت درهاي بسته بماند. من آشكارا اعلام مي كنم اختلافات با آمريكا كه نتانياهو مسبب آنها بوده به امنيت اسرائيل لطمه خواهد زد و ريشه در بي مسئوليتي دارد.
وي كه از سفر آمريكا برگشته است، همچنين گفت: مداخله جويي نتانياهو در انتخابات آتي رياست جمهوري آمريكا خشم و اعتراض بسياري را در آن كشور برانگيخته است.
در اين ميان روزنامه واشنگتن پست در تحليلي خاطر نشان كرد اوباما نمي خواهد در منگنه اسرائيل عليه ايران قرار گيرد. اسرائيل حق ندارد شروطي را به آمريكا تحميل كند و آمريكا نمي تواند اختيار جنگ و صلح خود را حتي به بهترين متحدانش اعطا كند.
ديويد ايگتاتيوس تحليلگر واشنگتن پست مي نويسد: واقعا هدف اصلي نتانياهو از اصرار بر ترسيم خط قرمز عليه ايران چيست؟ مهم است كه تمام اين هشدارها براي توقف غني سازي است اما بدبختانه مدت هاست كه ايران از اين مرز عبور كرده و حتي برخي مراكز غني سازي خود را به زير زمين برده است.
نويسنده واشنگتن پست در ادامه افزوده است: بحث هايي كه نتانياهو مطرح مي كند و در اسرائيل هم بسيار داغ است نه تنها رعشه اي بر دل ايران نيفكنده بلكه رهبران اين كشور را نسبت به نيات واقعي وي به ترديد افكنده است و نتانياهو ناخواسته فضايي را خلق كرده است كه از اين پس بايد براي كسب وجهه و آبروي خود تلاش كند.
نويسنده توصيه كرده است: اوباما اكنون وظيفه دارد به نخست وزير اسرائيل كمك كند دست از اين خطابه هاي نامعقول بكشد.

۱۳۹۱/۶/۲۹

اخبار مرتبط