به گزارش نما به نقل از فارس، فوتبال امروز به صنعت بزرگی تبدیل شده است که درآمدهای زیادی را به همراه دارد و میتواند زندگی افراد زیادی را از این رو به آن رو تغییر دهد.فوتبال در کشورمان ایران هم با علاقهمندان زیادی همراه است و به نوعی ورزش نخست محسوب میشود.
با توجه به اینکه لیگ برتر فوتبال عنوان حرفهای بودن را بهدنبال خود یدک میکشد ولی بعد سالیان دراز هنوز هم در برخی موارد نشان از حرفهای بودن در آن یافت نمیشود.
حسن روشن بازیکن ارزشمند و ملیپوش سالهای نهچندان دور فوتبال ایران و فوتبالیست نامآشنای باشگاه استقلال تهران در حاشیه سفر به مازندران در گفتوگو با خبرنگار فارس در مورد فوتبال ایران، وجود دلالان و رابطه آنها با مدیران عامل، عدم علاقهمندی به پیگیری لیگ برتر، بیتوجهی مسؤولان فدراسیون، گم شدن راه صحیح و شیوع سرطان در مسیر فوتبال کشور، لزوم تعطیلی فوتبال، مشکلات این روزهای باشگاه استقلال و اعتصاب بازیکنان این تیم، حرفهای زیادی در میان گذاشت که در ادامه با هم میخوانیم.
چرا بازیهای لیگ برتر فوتبال ایران را دنبال نمیکنید؟
علاقهای به پیگیری و دنبال کردن بازیهای لیگ برتر فوتبال ندارم، چون نمیخواهم در این فوتبال باشم، وقتی لیگ برتر فوتبال را مشاهده کنیم نمیتوان راجع به بازیها و مسائل حواشی نظر نداد و خاموش نشست.
حتی بازیهای تیم استقلال در لیگ برتر را تماشا نمیکنم تا بهانهای دست برخی افراد ندهم که در صورت عدم نتیجهگیری تقصیر را به گردنم بیندازند، چراکه در این فوتبال افراد مدعی زیادی هستند که روند رو به رشد و پیروزی را حاصل تلاش خود میدانند و باختها را به گردن دیگران میاندازند.
وضعیت مدیریت در باشگاه استقلال را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه هماکنون استقلال بعد از چند هفته ناکامی در حال نتیجه گرفتن است؛ هرچند اعلام کردم که اداره باشگاه استقلال جز در مقطعی کوتاه در دیگر مقاطع به دست افرادی سپرده شد که در حد و اندازه آن نیستند و نمیتوانند این تیم را نگه دارند.
همانطور که میدانیم به دست آوردن یک دستاورد مهم سخت است، اما نگهداری آن بسیار سختتر و دشتوارتر است؛ البته طی روزهای گذشته شاهد اعتصاب و تمرین نکردن بازیکنان تیم استقلال بودیم که خواهان مطالبات خود هستند و حق آنها دریافت مطالبات است.
دو باشگاه استقلال و پرسپولیس چه میزان در پرورش استعدادها موفق بودند؟
دو باشگاه پرسپولیس و استقلال از خود بازیکن ندارند و اگر هم داشته باشند تعداد آنها بسیار کم است، اگرچه برخی مدعی هستند که در دو باشگاه پیروزی و استقلال جوانگرایی انجام شده، اما نباید این دو باشگاه از خارج تیم جوان وارد کنند، بلکه باید خودشان سازنده بوده و دست به پرورش و تربیت بازیکنان بزنند.
حدود 10 سال قبل بازیکنانی همانند طالبلو، صادقی، قربانی و حیدری طی مسیری درست رشد یافتند و بسیار مؤثر و توانمند بودند، بازیکنی که از ابتدا در یک تیم ورزشی رشد مییابد خود را از آن تیم دانسته و تمام توان خود را برای ارتقای مجموعه بهکار میبندد البته این مهم باعث میشود تا همان بازیکن با هزینه کمتر به تیم خود خدمت کند و خود را در باشگاهی که برای رشد آن افراد زیادی زحمت کشیدند بدهکار بدانند.
بازیکنان فوتبال طی سختیهای زیاد و سالها تمرین به درآمد میلیاردی میرسند و برای داشتن آیندهای بدون دغدغه نیاز به پول دارند، خوشبختانه این روزها باشگاه پرسپولیس روند خوبی در کسب نتیجه دارد و امید دارم امسال یک تیم تهرانی قهرمان شود، چراکه زمانی که یکی از دو تیم استقلال و پرسپولیس قهرمان شدند به فوتبال ایران کمک شده و مشاهده کردیم که با قهرمانی سپاهان، فولاد و دیگر تیمها تغییری در فوتبال مملکت ایجاد نشد.
باید دو تیم پرسپولیس و استقلال قوی شوند نه اینکه به صورت بیرویه قدرت پیدا کنند، پرسپولیسی که این روزها نتیجه خوبی میگیرد سال دیگر با مشکل مواجه میشود، چراکه توان پرداخت هزینههای مالی بازیکنان خود را ندارند و نمیتواند دست به ساخت بازیکن بزند.
چرا وجود دلالان در پرسپولیس و استقلال بیشتر از دیگر تیمها به چشم میآید؟
همه دعواها امروزه در فوتبال بر سر این است که باشگاههایی مثل سپاهان و تراکتورسازی باشگاه هستند، اما در مقابل استقلال و پرسپولیس تیم هستند و در تیم دلالان و مدیران عامل نقشآفرینی زیادی دارند، معتقدم در تیمها مدیران عامل با دلالان هماهنگ هستند و کسی نمیتواند منکر آن شده و بگوید این ادعا دروغ است.
مردم کشورمان بسیار خوب هستند و به عنوان سرمایه بزرگ تلقی میشوند، چراکه هیچ جای دنیا مردمی همانند ملت ایران مشاهده نشده است، پس نباید مردم را در زمینه ورزشی فریب داد و به وعدههای بیهوده دلخوش کرد.
هماکنون پرسپولیس در مسیر قهرمانی قرار دارد و با قهرمانی این تیم کارها برای مسؤولان و بازیکنان بسیار سخت میشود، چون باید دست به حفظ و نگهداری عنوان کسب شده بزنند که کار بسیار دشواری است، در مقابل وزارت ورزش و جوانان پول لازم برای تزریق به تیمها را ندارد، حتی این وزارتخانه در پرداخت حقوق کارکنان خود با مشکلات زیادی روبهرو است.
آیا فکر نمیکنید عدم توجه به پیشکسوتان باعث شده تا فوتبالیستها هماکنون به فکر پیری باشند؟
بازیکنان فوتبال با توجه به قراردادهای مختلف امروزه درآمد مطلوبی دارند و بازیکنان حاضر در تیم استقلال و دیگر تیمها اگر بهدنبال مطالبات و حقوق خود هستند، منبع درآمدی جز فوتبال ندارند.
نقش رشد استعدادهای فوتبالی از پایه را حتی میتوان در زمان اعتصاب برای دریافت مطالبات هم مشاهده کرد، با توجه به اینکه بازیکنان استقلال زحمت زیادی در تیم میکشند، اما از این تیم نیستند، بلکه از تیمهای دیگر برای یک یا چند فصل به استقلال آمده و حق دارند که برای تأمین زندگی و آینده خود به درآمد و پول فکر کنند.
بازیکنان فوتبال امروزه پیشکسوتان خود را میبینند که از لحاظ مالی و معنوی چیز خاصی ندارند و مجبور هستند چشم امید به افراد مختلف بدوزند بنابراین آنها در باشگاهها به کسب درآمد بهعنوان یکی از مهمترین مسائل توجه دارند.
در صندوق حمایت از پیشکسوتان قهرمانان آسیا، میزان 309 هزار تومان حقوق میگیرند که وزارت ورزش و جوانان این مقدار پول را برای واریز به پیشکسوتان ندارد، البته این میزان با کسر بیمه به حدود 150 هزار تومان میرسد که پرداخت آن هم حدود پنج ماه معوق شده است.
برخی پیشکسوتان ورزش با بیماریهای سخت روبهرو هستند که هزینهای بیش از 23 میلیون تومان برای درمان انجام دادند و کسی از مسؤولان نمیتواند جوابگوی آن باشد، هرچند یکی از یکی از مسؤولان دلسوز هماکنون به فکر رفع برخی از مشکلات پیشکسوتان است.
معتقدم دو کمیته پیشکسوتان و آکادمی پایه در یک باشگاه باید قدرتمند باشد که ستونهای آن را با استحکام تشکیل دهد، این دو کمیته مسؤولیت تولید و احترام گذاشتن را برعهده دارند و بازیکنان تیم با احترام لازم به آینده امیدوار میشوند.
زشت است بازیکنانی که امروزه در باشگاه استقلال بازی میکنند، بینند که پیشکسوتان را در باشگاه راه نمیدهند، با این وجود این افراد به فکر مطالبه پول خود میافتند و به آینده مینگرند به همین خاطر فوتبالمان راه خود را گم کرده و سرطان در فوتبال پیروز شده است.
برای عدم شیوع سرطان فوتبال و هدایت این ورزش در مسیر اصلی باید چه کرد؟
برای هدایت فوتبال به مسیر درست باید به صورت کامل فوتبال را در کشور جمع کرده و تعطیل کرد یا باید این ورزش از نو به صورت اساسی و پایهای درست شود یا اینکه با ادامه این روند، کارها را به دست خدا سپرد.همه افراد حاضر در فوتبال بر این روند آگاهی لازم دارند و راهی برای خروج از آن نمیاندیشند، چراکه خود در آن شریک هستند، با مرور گذشته بهخاطر داریم که در سال 1996 تیم ملی فوتبال ایران در کشور امارات به دیدار تیم فوتبال کره جنوبی رفت و این کشور را با 6 گل شکست داد که در آن علی دایی گل زده و مایلی کهن هم مربی بود، بسیاری از بازیکنان و مسؤولان آن زمان غرق در همان پیروزی با 6 گل بوده و هستند ولی کرهجنوبی با بستن چمدان بازیکنان به مدت 6 سال فوتبال کشورش را تعطیل کرد و این باخت سنگین به آن کمک کرده تا بعد از 6 سال دست به سازندگی بزنند و جوانگرایی کنند، این کشور 6 سال بعد در جام جهانی کره و ژاپن رده چهارم را از آن خود کرد و هماکنون در همه المپیک و جامهای جهانی بهعنوان مدعی حاضر است.
بسیاری از مدیران عامل باشگاههای فرهنگی و ورزشی امروز در زمینه اقدامات فرهنگی دست به ارائه گزارش داده و در تیم ملی نیز برای این اقدام اعلام کردند که در روز عاشورا امسال تیم ملی برای رویایی با ژاپن باند مشکی و سبز به دست بسته و مقابل 80 هزار تماشاگر به سینه زد ولی با دو گل مقابل ژاپن شکست خورد، در حالی که ژاپن جز دروازهبان 10 بازیکن در زمین و 20 تماشاگر روی سکوها نداشت بنابراین خداوند به زحمت و تلاش مزد میدهد و باید بدانیم که با حرکت میتوان به بالندگی و رشد رسید.
امروزه راهی جز تعطیلی فوتبال ایران نمیتواند به کمک فوتبال بیاید زیرا با تعطیلی فوتبال دلال و مدیرعامل دیگر نمیتواند به اهداف خود برسد، با ورود نسل جدید و جوان خیل عظیم فوتبالیستهایی را میتوان مشاهده کرد که با تعداد بسیار زیاد حق انتخاب را خیلی سخت میکنند.
باید قبول کنیم که فوتبال صنعت است، در حالی که بهترین خودرویی که در ایران تولید میشود در خارج کشور هیچ بازاری ندارد، اما بازیکنان فوتبال ایران بیش از یک میلیارد تومان برای مدت محدود در خارج از کشور ارزش دارد.
با تولید و پرورش بازیکن فوتبال میتوان دست به ارتقای یک صنعت بزرگ زد ولی برخی افراد نمیگذارد که فوتبال رشد یابد، دلال امروزه در فوتبالمان نقش اساسی دارد و این افراد حتی رئیس و مسؤولان فدراسیون فوتبال و برنامه ویژه فوتبالی را با نام کوچک صدا میزنند و میگویند که با سفارش بازیکن در ترکیب قرار داده و با مسؤولان فدراسیون رابطه صمیمی دارم.
چه کسی میتواند دست به تعطیلی و نوسازی فوتبال ایران بزند؟
هیچ کس در کشورمان جرأت تعطیلی فوتبال را ندارند جز خداوند که امید داریم فرج در این بین حاصل کند، جوانان مستعد زیادی در ورزش کشورمان به خاطر نداشتن پول و تأمین نمیتوانند به باشگاههای ورزشی راه یابند.
فوتبالیستها از اقشار مرفه جامعه نیستند، چراکه در دنیا فوتبالیست مطرحی را سراغ نداریم که از جمع بچهمایهدارها باشد، همه حرفهای من حرف مردم است زیرا دوست ندارم در فوتبال باشم و در مورد آنها نظری دهم، هماکنون مربی تیم ملی فوتبال ناشنوایان کشور هستم که در آن نه پول وجود دارد و نه قرارداد خاص بلکه همدلی، پاکی و صمیمیت در آن حاکم است که بزرگترین دستاورد برایم محسوب میشود.
افرادی که پول و مال زیادی دارند بسیاری از شخصیتها را در محیط زندگی خود خریداری میکنند جز اینکه طرف مقابل آنها دارای عزت نفس بالا بوده و قابل خریداری با مطاع دنیایی نباشد، همه افراد باید کمک کنند تا دست در دست هم دهیم و فوتبال درست شده و به مسیر واقعی خود هدایت شود، افرادی همانند تاج و کفاشیان از گرفتاریهای فوتبال باخبر هستند.
البته برای شرکت در برنامههای ورزشی و مناظره دعوت شدم ولی در این مناظرهها حاضر نمیشوم زیرا خیلی از مسائل را باید مطرح کنم که کارها را از ریشه خراب میکند، با توجه به اینکه در نظرسنجی پیامکی یکی از برنامههای زنده ورزشی دو گزینه مطرح شده که به نظر شما فدراسیون فوتبال وظیفه دارد تیم ملی را به جام جهانی ببرد و کیروش و برانکو مربیان خارجی را آشتی دهد یا با فساد در ورزش مبارزه کند حدود 75 درصد مردم به گزینه دوم رأی دادند و خواستار ریشهکنی فساد در فوتبال شدند، اما مسؤولان به این مهم توجه ندارند.
دولت برای پرداخت یارانه مردم با هزاران مشکل روبهرو است ولی از پول بیتالمال هزینه هنگفتی برای کیروش میپردازد و 15 میلیارد تومان خرج یک فرد خارجی میکنند.
اگر با کیروش در آینده به جام جهانی رفته و حتی قهرمان دنیا هم شویم این فرد با پایان قراردادش سوار هواپیما شده و ایران را ترک میکند بنابراین از آن زمان باید از نقطه صفر شروع کرد.
پس لازم است مسؤولان از این مربی خارجی برای تربیت مربیان داخلی کمک بگیرند تا در آینده مربی ایرانی در اندازه بسیاری از خارجیها داشته باشیم.