فرصت های همكاری تهران و تفلیس

آن چه در وزارت امور خارجه مورد توجه قرار می گیرد، نگاه به منطقه به عنوان منطقه و نه تك كشوری است. نگاهی كه پیشتر به عنوان نگاه به همسایگی نبوده و اكنون در حال رسیدن به بلوغ است.

به گزارش نما به نقل از دیپلماسی ایرانی: آن چه در وزارت امور خارجه مورد توجه قرار می گیرد، نگاه به منطقه به عنوان منطقه و نه تک کشوری است. نگاهی که پیشتر به عنوان نگاه به همسایگی نبوده و اکنون در حال رسیدن به بلوغ است. در واقع پیش از این سیاستی به عنوان paper policy وجود نداشت. سیاستی که سیاستنامه وزارت امور خارجه برای برخورد با همسایگان باشد. گرچه برای هر کشوری یک میز در وزارت امور خارجه در نظر گرفته شده است.اما تلاش بر این است که منطقه ای مدیریت کنیم.

مساله قفقاز جنوبی یکی از سخت ترین موضوعات در سیاست خارجی ایران است. زیرا سه کشور بلافصل و با یک فاصله به ایران مربوط می شوند. از طرفی هر کدام از این کشورها از دیگری گریزان است. گرجستان با روسیه دچار چالش است؛ ارمنستان و آذربایجان نیز از همه ابزارها علیه یکدیگر استفاده می کنند. این موضوع باعث بسته شدن دست ایران می شود. گرجستان کشوری است دارای ویژگی های خاص خود که جدا شده از بافت منطقه ای که هژمون حاکمش روسیه بوده و هزینه های آن را پرداخت کرده است. اوستیا و آبخازیا به غرب گرده خورده و این کشور در چارچوب همکار ی با ناتو از ایران فاصله گرفته است. موضوعی که در مقابل تاریخ این کشور قرار می گیرد. کشوری که از نظر تاریخی با ایران بسیار نزدیک است. منطقه قفقاز جنوبی از نظر تاریخی در هم تنیده است. گرجستان از دوره صفویه با ایران بسیار نزدیک شد. بخشی از گرجی ها به ایران آمدند و در بخش های مختلفی از ایران در فریدون شهر اصفهان و شمال کشور، حضور دارند. بنابراین سابقه فرهنگی، مردم دو کشور را به هم نزدیک می کند. با این حال نزدیکی گرجستان با غرب و چالش این کشور با روسیه، شرایط همکاری ایران با این کشور را مشکل می کند. تنظیم رابطه با این کشور برای ایران سخت است.

وقتی روابط را در چارچوب منطقه ای مشاهده می کنیم، باز سخت تر می شود. با این وجود ایران تمام تلاش خود را بر حداکثر ممکن روابط گذاشته است. طی 10، 12 سال گذشته تحریم هایی علیه ایران اعمال شده بود. گرجستان نیز کاملا گارد بسته در مقابل ایران گرفته بود و پیرو سیاست های غرب حرکت می کرد. اگر مواردی هم از نزدیکی روابط بین دو کشور مشاهده شده، با یک هدف خاصی بوده پایه و اساس محکمی ندارد. به عنوان نمونه، بعد از برجام، که مشخص شده مشکلات ما با غرب در حال حل شدن است، گرجستان پیام داد که خواهان سفرهایی در سطح سران بین دو کشور هستند، اما تا کنون دو – سه تاریخ مشخص شده و هر بار از طرف گرجستان به هم خورده است. به این دلیل که آنها ملاحظاتی دارند. آنها بر این باورند که اگر قرار است با ایران کار کنند، باید ملاحظات غرب به خصوص آمریکا را در نظر بگیرند. جدای از مساله انقلاب مخملی، نقش آمریکا و تاثیر این کشور بر گرجستان، اراده کافی برای ارتباط با ایران را نداشته و نمی توانند روی پای خود بایستند. ایران نیز مشکلات گرجستان را درک می کند. بنابراین با آنها مدارا می کند. زیرا سعی می کنیم که نشان دهیم، خواهان رابطه خوب هستیم و آنها را به همکاری با یکدیگر تشویق کنیم.

نقشی که ایران برای گرجستان در نظر گرفته، دارای پارامترهایی در حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که تبلور غلیط آن در بخش اقتصادی است. زیرا سه – چهار عنصر بسیار مهم در منطقه می تواند از نظر اقتصادی ایران و گرجستان را به هم پیوند بزند که مهمترین آن مساله ترانزیت به خصوص ترانزیت کالاست. برخی از کشورهای غربی درصدد این مساله هستند که نقش ایران را در مساله ترانزیت شمال به جنوب و شرق به غرب کم رنگ کنند. در مقابل تلاش ایران برای احیا و پر رنگ کردن نقش خود است.

با این حال تنها مسیر جاده ای و ریلی ایران با غرب، ترکیه است. مشکلات ایران و ترکیه نیز مشخص است. به همان اندازه که میان ایران و ترکیه مشکلات وجود دارد، بر ارتباطات اقتصادی نیز سایه افکنده است. از این رو به نفع ایران خواهد بود که مسیر جایگزینی را برای ترانزیت خود تعریف کند. مسیری که برای منطقه نیز سودمند خواهد بود. محور آذربایجان، گرجستان، مسیر ترانزیتی ایران به دریای سیاه است. بر این اساس اولویت ایران بر تنظیم محورهای اقتصادی سودآور و جذاب برای مجموعه منطقه است. اما رقابت میان آذربایجان و ارمنستان نیز برای ایران مشکل ساز و کار را سخت می کند. با این حال تلاش ایران بر این است که با هر دو کشور پیش برود. گرجستان نیز به این مساله واقف بوده و در حال فراهم کردن ظرفیت هایی برای نقش آفرینی بیشتر است. از سویی در حال حاضر نمی توان در بخش سیاسی با گرجستان اقدامات جدی انجام داد. اما مانعی برای باز شدن شرایط وجود ندارد.

از نظر فرهنگی دست دو کشور برای همکاری بازتر است. اما به دلیل نداشتن سیاست های منسجم فرهنگی نمی دانیم که چگونه باید کار کنیم و نتوانستیم از این محور استفاده چندانی داشته باشیم. در حالی که گرجستان یکی از قوی ترین کرسی های خاورشناسی و ایران شناسی در منطقه را دارد. نزدیکی های فرهنگی عمومی بین مردم دو کشور و وجود قوم گرجی های ساکن ایران که به آنها ایرانیان گرجی می گوییم، از دیگر ظرفیت های فرهنگی دو کشور است.

با این وجود گرجستان روابط خوبی با اروپا داشته و توانسته مزیت های اقتصادی ای از اتحادیه اروپا به دست آورد. اگر بتوان با گرجستان کار و کالای مشترک تولید کرد و سند منشا تولید آن را گرجستان اعلام کنیم، می توان بدون تعریف به اتحادیه اروپا، کالا صادر کرد. از طرفی به دلیل ظرفیت های تولیدی به خصوص در حوزه صنایع آب، که در ایران وجود دارد، می توان کالاهایی را به گرجستان صادر کرد، یا حتی به گونه ای بخشی از این صنعت در ایران تولید و بخشی دیگر در گرجستان و در نهایت با تعرفه ای اندک صادر شود که برای دو کشور دارای سود و مزیت خواهد بود.

در نهایت این که زمینه همکاری با کشورهای منطقه وجود داشته و همه کشورها سعی می کنند از کارت ایران استفاده کنند. در پاره ای مواقع نیز بدون آن که سودی به ایران برسانند، از این کارت بهره می برند. به همین دلیل روابط با کشورهای قفقاز جنوبی نیازمند بازی هوشمندانه و دقت نظر است.

۱۳۹۵/۱۲/۲۲

اخبار مرتبط