گفتگو: نفیسه زارعی- مادر که باشی همه خاطرات فرزندت یکییکی مقابل چشمانت ورق میخورد، لحظههایی مثل اولین اشکها و لبخندها، اول قدم برداشتنها تا قد کشیدن و یک جوان برومند شدن، همه و همه عاشقانههای آرامی است که مادرانههای یک زن را ثبت میکند، اما وقتی جوانت رخت دفاع به تن میکند آن لحظه میتوان شاهد یک تناقض زیبا بود دل کندن و دل بریدن، باید آن زمان شیر زن باشی تا بتوانی فرزندت را روانه میدان کنی، حاجیهخانم خدامی، مادر شهید جوان مدافع حرم محمد کامران از تمام مادرانههایی میگوید که محمد و محمدها را عازم میدان دفاع از حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیه) کرد؛
• در ابتدای گفتگو خودتان را برای ما معرفی کنید و از شهید بزرگوارتان برای ما بگویید؟
من مادر شهید محمد کامران هستم، محمد در تاریخ 9/9/67 در اصفهان به دنیا آمد و دوران کودکی را در همانجا گذراند و بعد بهواسطه شرایط به تهران آمدیم و نوجوانی خود را در تهران گذراند در همان سالها در بسیج مسجد حوری شرکت میکرد و همین حضور در مسجد باعث شد اشتیاق و علاقه بیش از بیش او به حضور در بسیج و سپاه پاسداران شد و به همین علت بعد از گرفتن دیپلم در سال 86 در دانشکده افسری امام حسین (ع) پذیرفته شد و دوره آموزشی خود را در این دانشگاه گذراند و توانست مربی تاکتیک نظامی شود و از همینجا حضور محمد در دفاع از حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیه) آغاز شد، حضوری که با رضایت قلبی همه ما همراه بود و درنهایت به رضایت خدا از محمد منتهی شد.
• با توجه به شرایطی که در خط مقاومت وجود داشته و دارد، چرا شهید محمد کامران تصمیم گرفتند به سوریه بروند؟
به خاطر اینکه محمد مربی تاکتیک نظامی بود برای آموزش و یا رزم به سوریه رفتوآمد داشت، علاوه بر آن علاقه زیادی به زبان عربی داشت و به این زبان مسلط بود و به همین خاطر بدون هیچ مشکلی میتوانست با افراد ارتباط برقرار کند البته او به زبانهایی مثل فرانسه هم تسلط داشت، آخرین بار هم برای عملیات به سوریه رفت، درمجموع 5 بار به سوریه اعزام شد که بار آخر منجر به شهادت ایشان شد، وقتی محمد به دنیا آمد برادرم در سال 65 در دفاع مقدس به شهادت رسیده بود، پدرم اسم محمد را برای او انتخاب کردیم تا راه برادرم را ادامه، محمد ازهرجهت شبیه او بود حتی وقتیکه میخواست به سوریه برود همان حسی در من وجود داشت که نسبت به دیدار آخر با برادر داشتم و خدا را شکر میکنم که راه حق را او اختیار کرد.
• تربیت مادر در کنار لقمه حلال پدر چه تأثیری بر روی شخصیت شهید بزرگوار داشت؟
طبیعتاً بچهها بیشتر با مادر در خانه هستند، حضور در هیئتهای مذهبی و جلسات قرآنی و گرایشی که خودشان به امور دینی داشتند و البته همراهی با من و پدرشان باعث شده آنها مسیر درستی را انتخاب کنند حضور در محافل دینی و لقمه حلال پدر که همه از لطف خداست باعث شد محمد ما را سربلند کند این موضوع را وقتی شما در زندگی بیشتر شهدا میبینید، تأثیر مادر بهخصوص در سالهای ابتدایی زندگی و کسب حلال پدر همانطور که در احادیث و روایات آمده است بسیار مهم است.
• یکی از ویژگیهای بارز شهدا و بهویژه شهدای مدافع حرم حس استکبارستیزی است، نمود حس در شهید محمد کامران چگونه بود؟
ولایتمداری یکی از مهمترین ویژگیهای شهدای ماست، محمد هم همین ویژگی را داشت یعنی پشت ولایتفقیه و حامی ولایت بود و همین موضوع باعث که به سوریه برود و راه شهادت را برای حمایت از ولایت انتخاب کند این خصیصه مختص همه شهدای ماست آنها با درک درست از مفهوم استکبار و استکبارستیزی در مقاطع حساس به میدان نبرد رفته و جان خودشان را فدا میکنند و تا چنین روحیه مقاومتی که نتیجه تربیت انقلابی است در بین جوانان ما وجود دارد به تعبیر امام خمینی (ره) دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند، این موضوع در خون همه جوانان بلکه همه ملت ایران وجود دارد آنها به تأسی از مقام معظم رهبری و همچنین حضرت امام خمینی (ره) تحت هیچ شرایطی زیر بار ظلم و ستم نمیروند و همین شهدا هستند که مایه افتخار، سربلندی و عزت کشور اسلامی ما هستند و من امیدوارم مسیر آنها تا ظهور امام زمان (عج) همچنان با سربلندی ادامه پیدا کند.