سال 95 رو به پايان است، ساعتها و لحظهها به شماره افتاده و حالا همه در انتظار ورود به بهار و سال جديد هستند، سال 95 سال پر فراز و نشيبي براي ورزش كشور بود، سالي توأم با شكستها و پيروزيها، سالي همراه با سربلنديها و تأسفخوردنها.
سال 95 سال المپيك بود سالي كه ايران بايد از عنوان قابل توجه خود در المپيك 2012 لندن دفاع ميكرد، اما آنچه در ريو اتفاق افتاد چيزي نبود كه تصورش را داشتيم، المپيك ريو درس بزرگي ديگر براي ورزش ايران بود.
در ريو آنجا كه توقع داشتيم بد ضربه خورديم و آنجا که اميدوار نبوديم چشمها را خيره كرديم، كشتي فرنگي با تمام ستارههاي لندن باخت، اما شمشيربازي بدون ادعا همه را مبهوت كرد. سال 95 سال درس گرفتن ورزش و مسئولان آن بود، هرچند كه تا دلتان بخواهد تاريخ ورزش ايران از اين درس عبرتها را تجربه كرده، ولي هيچگاه به كار نبسته تا از اين نوع اتفاقات و شرايطي كه در ريو تجربه كرديم بارها برايمان رخ دهد.
ورزش ايران در ريو متوجه شد كه ديگران بعد از المپيك لندن رفتند و كار كردند، اما ما بر خلاف آنها و مطابق رويه اشتباه قبلي خود در باد پيروزي خوابيديم و فكر كرديم ديگر همه چيز تمام شده و دست نيافتني شدهايم، ولي المپيك سختگيرتر و نامهربانتر از آن چيزي بود كه تصورش را داشتيم، اشكهاي محمد بنا ، عدم توانايي حميد سوريان، فريادهاي بهداد سليمي، شكست احسان حدادي همه درسهايي بود كه در ريو گرفتيم، درسهايي كه قبلتر هم آموخته بوديم اما هيچگاه آنها را جدي نگرفته بوديم تا اينبار در المپيك ريو شلاق شكست بدن ورزش را زخمي كند.
در المپيك آنطور كه ميخواستيم نتيجه نگرفتيم چون مطابق معمول بعد از لندن همه آنها كه مدالآور بودند را فراموش كرديم و چسبيديم به فوتبال، يادمان رفت تيراندازي فشنگ ندارد، فراموش كرديم بايد روي شنا و ژيمناستيك برنامهريزي كنيم، ديديم دوچرخهسواري پيست مناسب براي تمرين ندارد، اما خودمان را به نديدن زديم، رنج و مشقت دووميدانيكاران را به وضوح مشاهده كرديم، اما كاري انجام نداديم، در تكواندو و وزنهبرداري اينقدر حاشيه درست كرديم كه خودمان با دست خود زمينه شكست را فراهم كرديم. بله در المپيك خوب نبوديم در حالي كه ميشد بهتر بود. حالا سال 95 روبه پايان است، اينكه ورزش ايران چه درسي از 365 روزگذشته گرفته نكته مهمي است كه بايد به آن توجه ويژه داشت، اينكه ما براي سال 96 چه برنامهاي داريم، اينكه آيا قرار است همين مسير را ادامه دهيم يا كاري نو و طرحي نو داشته باشيم.
سال 96، سال مهمي است، سال رقابتهاي جهاني رشتههاي گوناگون، سال كسب سهميه المپيك در برخي رشتهها و سالي كه اگر قرار باشد بدون تدبير و برنامه وارد آن شويم آن وقت در پايان آن بايد مثل امروز حسرت فرصتهاي از دست رفته را بخوريم و اشك بريزيم براي فرصتهايي كه ميشد بهتر از آنها استفاده كرد. اما سال 95 سال درخشش بانوان ورزشكار بود، آنها كه بهرغم تمامي كجسليقگيها و كجانديشيها چنان افتخار آفريدند كه مورد تأييد مقام معظم رهبري هم قرار گرفتند و حالا همه منتظر درخشش بيشتر آن در سال 96 هستند. سال 95 سال رد و بدل شدن پست وزارت هم بود، وزير جديد هر چند تا به امروز خود را با برنامه نشان داده، اما اين واقعيت را نميتوان منكر شد كه توجه بيش از حد سلطانيفر به فوتبال و به خصوص پيگيري دقيق و منظم معضلات يك تيم خاص! ميتواند ضربات جبرانناپذيري را به بدنه ورزش ايران بزند، اميدواريم وزير جديد با توجه بيشتر و بهتر به وضعيت مدالآوران و رشتههاي آنها شرايط را به گونهاي فراهم كند که در سال 96 ورزش كشور در تمامي رشتهها پيشرفت داشته و به گونهاي حركت كند كه فوتبالزدگي براي هميشه از ورزش ايران رخت بر بندد. سال 95 سال پر افت و خيز و پرنكتهاي براي ورزش ايران بود، سالي كه اميدواريم بهترين درسها را از آن گرفته باشيم و به بهترين شكل ممكن در سال 96 آنها را به كار ببنديم.