سال 96 در حالي از سوي مقام معظم رهبري به نام اقتصاد مقاومتي؛ توليد و اشتغال نامگذاري شده كه مانند تمامي حوزهها، اين شعار نياز امروز ورزش است و تحقق آن در حوزههاي مختلف ورزش كشورمان ضروري به نظر ميرسد. با اين حال به نظر ميرسد ضرورت اين مسئله هنوز براي سيستم مديريتي ورزش كشور تبيين نشده است و مسئولان بخشهاي مختلف مديريتي ورزش هنوز به اهميت اين موضوع پي نبردهاند و تنها در مصاحبهها و سخنرانيهايشان به صورت شعاري از تلاش براي عملي كردن اقتصاد مقاومتي در ورزش صحبت به ميان آوردهاند. همه چيز در سالهاي گذشته در حد شعار و برگزاري نشستهايي كه هيچ تأثيري در عملي شدن اقتصاد مقاومتي در حوزه ورزش نداشته، خلاصه شده است. اين در حالي است كه ورزش ايران با توجه به اينكه طيف گستردهاي از جامعه را در بر ميگيرد، ظرفيتها و پتانسيلهاي زيادي را براي تحقق مطالبه رهبر انقلاب دارد كه نيازمند توجه مسئولان است. با اين وجود مسئلهاي كه اهميت دارد پرهيز از شعارزدگي در اين حوزه است كه سبب خواهد شد تا اقتصاد مقاومتي كه ميتواند نقش اساسي در پيشرفت و رشد ورزش كشورمان داشته باشد، در مسير درست اجرايي قرار بگيرد و آسيبهاي سالهاي گذشته دامن آن را نگيرد. البته شعارزدگي معضلي است كه به جز ورزش، بخشهاي ديگر هم با آن روبهرو هستند و اين معضل سبب شده تا ورزش نتواند از تمام ظرفيت هايي كه براي رفتن به سمت اقتصادي مقاومتي دارد، استفاده كند.
با اين شرايط به نظر ميرسد لازمه اول اجرايي شدن مطالبه رهبري، اعتقاد سيستم مديريتي ورزش به امر اقتصاد مقاومتي است، اين موضوعي است كه در سالهاي اخير كمتر مورد توجه قرار گرفته و سبب شده تا اقتصاد مقاومتي در ورزش تنها در حد شعار باقي بماند. در همين راستا بايد براي تحقق اين مسئله از مديران ورزش كشور آغاز كرد. با ورود چنين مديراني به سيستم مديريتي ورزش كشور، ميتوان اميد داشت كه اقتصاد مقاومتي در ورزش به سمتي برود كه خيلي از مشكلاتي كه ورزش ايران در حال حاضر با آن درگير است را حل كند. طبيعي است كه نميتوان از مديري كه اعتقاد به توليد داخلي ندارد، انتظار داشت زماني كه دو انتخاب داخلي و خارجي با يك كيفيت مشابه براي زير مجموعهاش پيش رويش قرار دارد، از توليد ملي استفاده كند و اين عدم اعتقاد هم بازار را براي ورود اجناس و توليدات بيكيفيت خارجي به ورزش باز كرده و باعث شده تا سرمايهاي كه ميتوانست در داخل به كار گرفته شود، از كشور خارج شود. به همين خاطر تحقق اقتصاد مقاومتي در اولين قدم به مديران و نوع نگاه آنها به توان و توليد داخلي بستگي دارد.
علاوه بر اين يكي از مواردي كه در بحث اقتصاد مقاومتي اهميت دارد، كاهش هزينه هاست؛ غيرقابل انكار است كه تزريق پول و بودجه به صورت متناسب با نيازي كه آن بخش دارد صورت نميگيرد و شاهد آن هستيم كه سرمايههاي زيادي كه مستقيماً از بيتالمال هزينه ميشود، در برخي ورزشها مانند فوتبال حيف و ميل ميشود، بدون اينكه خروجي داشته باشد. قراردادهاي ميلياردي از حساب بيتالمال در فوتبال ايران يكي از مواردي است كه دقيقاً نقطه مقابل اقتصاد مقاومتي است. ريخت و پاشهايي كه در باشگاههاي فوتبال كشور از بودجه عمومي كشور ميشود، در حالي است كه خيلي از ورزشهاي افتخارآفرين و مدالآور كشورمان با كمترين بودجه و هزينه روزگار سختي را ميگذرانند. به همين خاطر اولين قدمي كه در اين راه بايد در جهت اقتصاد مقاومتي برداشته شود، كاهش هزينههايي است كه سودي براي ورزش ندارد و سرمايهگذاري آن در بخشهايي است كه ميتواند اثربخشي و خروجي بيشتري داشته باشد. به هر حال يكي از دغدغههاي ورزشكاران رشتههاي غيرفوتبالي است كه سبب شده تا آنها در سالهاي اخير در سختترين شرايط آماده حضور در رقابتهاي جهاني و آسيايي شوند.