پنجشنبه گذشته بر اساس زمانبندي مشخص شده براي برگزاري دومين مجمع ملي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اين نشست فراگير از همه نيروهاي انقلاب در سراسر كشور در شهر آفتاب برگزار شد و در يك فضاي آرام و معنوي از ميان 10 نامزد تعيينشده در اولين نشست مجمع ملي، پنج نامزد كه توانسته بودند بيشترين آراي مجمع را كسب كنند، مشخص شدند كه با يك تغيير جزئي به دليل انصراف آقاي پرويز فتاح، نفر بعد از پنجم يعني آقاي حاجي بابايي جايگزين وي شد و نهايتاً حجتالاسلام رئيسي توليت آستان قدس رضوي با 2 هزار و 147 رأي به عنوان نفر اول و عليرضا زاكاني به عنوان نفر بعدي با تقريباً نيمي از آراي حجتالاسلام رئيسي دومين رأي را به خود اختصاص داد.
اين نشست نشان داد در حالي كه جريان رقيب در جبهه اصلاحات بدون برگزاري هيچ نشستي و صرفاً بر مبناي تصميم شوراي چند نفره سياستگذاري جبهه اصلاحات، آن هم به صورت تحكمي و دستوري، كانديداي مورد نظر را معرفي و ديگران را ملزم به تبعيت از وي ميكنند، جرياني كه ديگران بر طبل تفرقه بين آنها همواره ميكوبند، توانسته است در فاصله تقريباً يكماه دو نشست بزرگ آن هم با تركيب همه افراد اثرگذار در سراسر كشور را در زير يك سقف جمع كند، ضمن آنكه نماد آشكاري از دموكراسي و نظر جمعي است، توفيق بزرگي براي جرياني است كه در حال حاضر در ساختار قدرت اجرايي كشور نقشي ندارد و طبيعي است كه امكانات و انگيزه جمع شدن در قالب مجمع ملي يا نشست سراسري سخت خواهد بود ولي اين اتفاق با همه جوسازيهاي رسانهاي جريان رقيب افتاد و نيروهاي انقلاب در اين مرحله حساس بدون توجه به هياهوهاي تبليغاتي رقيب، رسالت خويش را انجام دادند. اما اين آغاز ماجراست چراكه براي عبور از شرايط حساس كنوني و رسيدن به مطلوب نهايي كه همانا پيروزي در انتخابات است، بايد با همين هوشمندي و حركت جهادگونهاي كه تاكنون طي شده است، مسير آينده نيز به درستي و با درايت دنبال شود، چند نكته براي طي كردن درست راه در پيش رو تا انتخابات وجود دارد كه بايد به آن توجه داشت؛
1- گام اساسي در شناسايي افرادي كه در مظان كانديداتوري در جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي قرار داشتند، طي شده است و همه گروهها و جريانات اصلي در جبهه انقلاب افراد شاخص خود را به جبهه معرفي و از ميان آنها پنج نفر افراد برجسته كه با پارامترهاي تعريف شده جبهه سازگاري داشتند، نهايتاً معرفي شدند و تنها غايب گروه نزديك به جبهه، دكتر جليلي بود كه به هر دليلي تصميم گرفت در درون جبهه خود را تعريف نكند. هرچند اين اميد است كه با حضور حجتالاسلام رئيسي به عنوان كسي كه پيشتر رأي جبهه و افكار عمومي جامعه انقلابي را به خود جلب كرده است، اين برادر عزيز نيز به جمع حاضر بپيوندد و از فرد نهايي جبهه حمايت كند و طبيعي است كه فرد نهايي جبهه انقلاب نيز بر خود تكليف ميداند در ساختار دولت شكل گرفته آينده از ظرفيت و توان اين برادر نيز استفاده كند. پس نكته مهم در گام معرفي كانديدا، همانگونه كه پيشتر تعهد داده بودند، همه اين پنج بزرگوار و حتي دكتر جليلي كه عضويت در جبهه مردمي نيروهاي انقلابي را نپذيرفتهاند، پشت نامزد نهايي جبهه ايستاده و با حمايت از فرد مورد نظر مسير معرفي نامزد نهايي را فراهم نمايند و حتي در تهيه برنامهها و ارائه راههاي برون رفت از چالش ها، همه همت خويش را مصروف نمايند تا نتيجه مطلوب حاصل شود.
2- جبهه مردمي نيروهاي انقلاب فراموش نكند كه جريان رقيب برخلاف شعار دموكراسي كه سر ميدهد، در يك رفتار اليگارشيمآبانه به صراحت اعلام كردند كه كانديداي ما رئيسجمهور مستقر يعني آقاي روحاني است و اين براي همه گروههاي درون جريان اصلاحات الزامآور است. عارف در مصاحبه اخير با تغيير نگاه نسبت به چند ماه پيش كه گفته بود نميخواهد كانديداي سايه براي آقاي روحاني باشد و دلخور از رفتار خاتمي و طيف اصلاحات بود، به يكباره چند روز پيش اعلام ميكند كه كانديداي اصلاحطلبان روحاني است و همه بايد الزاما از وي حمايت كنند، بايد براي نيروهاي انقلاب يك هشدار باشد. هشداري كه با همه اختلافات اساسي كه دارند، ميتواند عاملي براي همگرايي آنها باشد. طبيعي است كه نبايد آزموده را يكبار ديگر آزمود و اتفاق انتخابات 1392 بار ديگر تكرار شود. در چنين شرايطي دكتر جليلي يا هر كانديداي ديگري در مجموعه نيروهاي انقلاب چه عضو جبهه باشند يا خارج از جبهه فعاليت ميكند، بايد بداند در صورت اصرار بر آمدن خارج از چارچوب معرفي كانديداي واحد، آوردهاي را براي آنها نخواهد داشت و نگاه تكليفگرايي بدون نتيجه يعني كاشتن بذر در زمين شورهزار خواهد بود.
3- پذيرش مسئوليت و واگذاري آن، يقيناً از مهمترين فراز حكومتداري در نظام اسلامي است. كسي كه خود را آماده ميكند تا مسئوليتي را بپذيرد بايد آنچنان در خويش تقواي الهي و تهذيب نفس را تمرين كرده باشد كه در صورت نبودن شرايط براي پذيرش آن يا واگذاري آن در شرايطي، فضا را متشنج نكرده و مايه زحمت نظام و كدورت در جامعه نشود؛ مشابه رفتار فتنهانگيزي كه در انتخابات 88 در كشور افتاد و موسوي و كروبي فضاي جامعه را به سمت بحران براي كشور پيش بردند. اميرالمؤمنين(ع) در توصيه به مالك اشتر در باب خودسازي يك كارگزار حكومت به چهار نكته در باب مسئوليتپذيري اشاره ميفرمايند كه بايد براي كساني كه امروز در زمره جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي قرار گرفتهاند، درسآموز باشد و هرگاه ديدند در پذيرش مسئوليت اين شرايط در آنها جمع نيست، فروتنانه به نفع فردي كه تقريباً مجموع شرايط در او تجمع شده است، كنار بروند. چهار سفارش اميرالمؤمنين علي(ع) به مالك اشتر بدين قرار است: 1- مقاومت در برابر وسوسههاي نفساني 2- پرهيز از رياست طلبي 3- ارتباط عبادي دائم با خداوند 4- اكتفا به حداقل بهرههاي دنيا.
حتماً همه كساني كه از همان روزهاي اوليه شكلگيري جبهه مردمي نيروهاي انقلاب در مظان كانديداتوري اين جبهه قرار داشتند، كم و بيش از اين ويژگيها برخوردار بوده و هستند، اما هيچكس جز خود فرد از وضعيت خويش آگاهي ندارد و اگر كسي احساس ميكند كه در مقابل وسوسههاي نفساني نميتواند تاب مقاومت آورد يا پست رياست در جايگاه رياست جمهوري در او تغييري ايجاد ميكند و به نوعي هواي نفس خداي ناكرده بر او غلبه ميكند يا نميتواند از بهرههاي مادي و دنيوي چنين پستي صرفنظر كند، شايسته است بزرگوارانه به كسي كه در اين چند نفر از برجستگيهايي برخوردار است و با توصيههاي اميرالمؤمنين علي(ع) نزديكتر است، رجوع كرده و همه عده و عده خود را پشت وي قرار دهد تا هم به تكليف خود عمل كرده باشد و هم در پيشگاه الهي در دنياي واپسين روسفيد بيرون آيد.
4- فراموش نشود كه از امروز حجم تبليغات منفي جريان رقيب براي خارج كردن كانديداي اصلي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب افزايش خواهد يافت كه در اين مرحله حساس، دو وظيفه اصلي بر گردن نيروهاي انقلاب و كانديداي مطرح شده آنها خواهد بود؛ اول اينكه در صورت معرفي كانديداي اصلي جبهه انقلاب، ديگر كانديدا نبايد تحت تأثير جوسازي رسانه جريان رقيب قرار گيرند كه قطعاً در برنامههاي اين جريان است كه بين نيروهاي انقلاب به ويژه در بين كانديداهاي آنها كه هركدام ظرفيتي در جامعه رأي دارند، شكاف ايجاد كنند. بنابراين اين بزرگواران همواره بايد چهار توصيه اميرالمؤمنين علي(ع) را نصبالعين رفتار خويش در چنين شرايط حساسي قرار دهند. دوم اينكه رسانههاي نيروهاي انقلاب مراقب دوقطبيسازيهاي كاذب جريان رقيب باشند و در تور خبري كذب و جهت دار آنها قرار نگيرند و زمينه انشقاق جبهه نيروهاي انقلاب را با درج اخبار هدفمند رقيب فراهم نكنند.
درست است كه گام اول و اساسي معرفي كانديداهاي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب طي شده است ولي نبايد فراموش كرد كه اين تنها گام اول بود و تا رسيدن به نتيجه مطلوب و گام نهايي، مسير پرسنگلاخي بايد طي شود و طي كردن اين مسير، هوشمندي، مناعت طبع، خويشتنداري، تزكيه نفس و دهها خصيصه ديني و انقلابي را ميطلبد و تا اين آمادگي را در خود ايجاد نكنيم، نبايد انتظار اتفاق مبارك پيروزي در انتخابات و تغيير وضع موجود به نفع مردم و انقلاب را داشته باشيم.