به گزارش نما به نقل از وب سایت آی سینما: کارگاه رضا کیانیان در قالب برنامه دارالفنون دیروز ظهر در کاخ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر برگزار شد. کیانیان در این جلسه که با شور و نشاط خاصی پیش رفت، به ارائه تجارب خود در زمینه بازیگری پرداخت و برای هنرجویانی که از کشورهای مختلف در جشنواره جهانی فجر حضور پیدا کرده بودند از سه راز مهم بازیگری سخن گفت که به گفته خودش در طول سالها تجربه به آنها رسیده است.
در ابتدای این جلسه مازیار میری مدیر دارالفنون به معرفی رضا کیانیان بازیگر شناخته شده سینمای ایران برای هنرجویان خارجی زبان پرداخت و سپس این بازیگر معتبر سینمای ایران به روی صحنه سالن شماره 4 پردیس سینمایی چارسو آمد.
کیانیان در ابتدای صحبتهای خود گفت: «من میخواهم سه راز بزرگ سینما را به شما بگویم. این سه راز چیزهایی هستند که در طول کار مداوم در زمینه بازیگری در سینما و تئاتر به آنها دست یافتنم. من بازیگری را از 15 سالگی آغاز کردم و در گروهها حرفهای تئاتر کار خود را ادامه دادم و سپس مشغول به درس خواندن شدم و در پایان هم به بازیگری در تلویزیون و سینما رسیدم. من عکاس و مجسمه ساز نیز هستم و در زمینه فیلمنامه نویسی هم مشاوره میدهم. تمام اینها به این دلیل است که من علاقه دارم رازهای هنر را کشف کنم و بفهمم در دنیا چه خبر است!»
کیانیان ادامه داد: «راز اول که هنر بر پایه آن استوار است این است که یک بازیگر یا هنرمند باید بلد باشد که که چگونه یک قصه را روایت یا تعریف کند. یک بازیگر باید بلد باشد که چگونه جوک تعریف کند و در مجالس مختلف به آن را تعریف کند. بازیگر باید مجلس گردان باشد و در تمامی مجالس دیده شود. حال ممکن است برخی فکر کنند که ما برای بازیگری به یک آدم پر رو نیاز داریم، در حالی که عکس این قضیه هم صادق است. من در دوران کودکیام به شدت خجالتی بودم به طوری که وقتی مهمان به خانه ما میآمد من در یک صندوق قایم میشدم تا با آنها روبرو نشوم.»
بازیگر «آژانس شیشهای» درباره فعالیتهای خود در زمینه مشاوره فیلمنامه گفت:« زمانی که به من یک فیلمنامه را ارائه میکنند و من آن را میخوانم به نویسنده آن میگویم که کل داستان را برای من تعریف کن! وقتی او داستان را برای من تعریف میکند به او میگویم که فلان بخش را برای من تعریف نکردی ! پس یعنی این قسمتهای فیلمنامه خیلی برای تو مهم نیست. هیچکاک یک جمله بسیار جالبی دارد که می گوید اگر یک فیلمنامه را در 20 صفحه خلاصه کنی و سپس در 10 صفحه و در نهایت در یک جملهٰ بتوانی آن را تعریف کنی، یعنی فیلمنامه را متوجه شدی.»
او همچنین درباره تمرینات بازیگری ادامه داد: «در تمرینات بازیگری تئاتر، زمانی که تمرینات به انتهای خود میرسد و بازیگران آماده اجرا میشوند، ما به بازیگران میگوییم که ورقهای را روی صورت خود قرار دهند و به ایفای نقش بپردازد. ما با این کار میخواهیم که ممیک صورتاش را از او بگیریم تا تمام معانی از جمله عشق، تعجب را به حرکات بدنش منتقل کند.
یا حتی در برخی موارد میگوییم که به یک زبان ناشناخته و من درآوردی صحبت کند زیرا بسیاری از بازیگران با لحنهای مختلف جملات را ادا میکنند و اگر ما لحن را از او بگیریم مجددا مجبور میشود تا احساسات را با بدنش بیان کند. من خیلی دیر وارد سینما شدم و در سن 39 سالگی بازی در فیلمهای سینمایی را تجربه کردم. در طول این مدت من تمام تلاشم را کردم که یک نقش را دوبار تکرار نکنم. در سینما وقتی یک نقش گل میکند تهیه کنندگان و کارگردانان مجددا به سراغ آن بازیگر میآیند تا آن کار را مجددا انجام دهد ولی من از پذیرفتن نقشهای تکراری خود داری میکنم.»
بازیگر «همیشه پای یک زن در میان است» درباره بازی سایر بازیگران سینمای جهان به نکته جالبی اشاره کرد: «زمانی که یک فیلم سینمایی از تام کروز یا جیسون استتهام اکران میشود، تماشاگر انتظار دارد که یک فیلم سینمایی اکشن ببیند و مخاطب از پیش حدس میزند که با چه نوع فیلمی روبرو است. اما من اینگونه فیلمها را دوست ندارم. امروز وقتی من در یک فیلمی بازی میکنم مخاطبان میگویند برویم ببینیم این دفعه کیانیان چه نقشی را بازی کرده است، زیرا من در تمام این مدت از بازی در نقشهای تکراری دوری کردم. درست مثل کیوین اسپیسی که کسی نمیداند او در فیلم جدید خود چه نقشی را ایفا خواهد کرد.»
کیانیان راز دوم بازیگری را بازیگویشی عنوان کرد و گفت: «بازیگر باید همچون کودک بازیگوش باشد. حیوانها و بچهها بهترین بازیگران جهان هستند زیرا اصلا برایشان مهم نیست که در مقابل دوربین قرار گرفتهاند و اصلا برایشان فرق ندارد که چه کارگردانی مقابل آنها قرار دارد.»
بازیگر «فرش باد» در ادامه خاطره جالبی از همکاری خود با بهمن فرمان آرا تعریف کرد : «در یکی از فیلمهای آقای فرمان آرا، سکانسی وجود داشت که من باید در آن گریه میکردم. در همان هنگام آقای فرمان آرا برای من یک جوکی را تعریف کردند و من شروع به خندیدن کردم و به او گفتم که شما مثلا کارگردان من هستید!؟ اما او هم گفت که تو هم بازیگر من هستی و برای بازی پول گرفتی و باید به درستی از پس نقش بر بیای. من هم پس از خندهها شیفت کردم روی گریه کردن و بازیام را به درستی انجام دادم.»
رضا کیانیان در پایان و در مورد سومین راز بازیگری گفت: «راز سوم بازیگری که از همه آموختنی تر است، ایجاد تحیر برای مخاطب است. بازیگر باید برای تماشاگر همچون شعبده بازی باشد که ناگهان رمزی را میگشاید. یعنی کاری کند که در پایان تماشاگر بگوید آهان! قصه از این قرار بود.»