جنگنمايي و خط ايجاد ارعاب در مردم براي كسب رأي در انتخابات دوازدهم اين روزها به محور اصلي گفتماني و فضاسازي طيفي از فعالان سياسي داخل و رسانههاي ضد انقلاب و بيگانه تبديل شده و آنها اين عرصه را بستري يافتهاند تا مردم ايران را تحقير و ترسو معرفي و به تبع آن اهداف خود را براي زمينهسازي جهت تحميل برجامهاي بعدي دنبال كنند. توصيه به تسليم البته در گذشته نيز در كارنامه اين طيف سياسي ثبت شده است، زماني كه امريكاييها بعد از حمله به افغانستان، به ظاهر توانسته بودند بر اين كشور جنگ زده و فقير مسلط شوند، بوش رئيسجمهور وقت امريكا، هدف بعدي حمله امريكاييها را ايران اعلام كرده و ايران را به همراه عراق و كره شمالي محور شرارت ناميده بود كه بايد منتظر حملات قريبالوقوع نظاميان امريكا باشند، در همان زمان فعالان مرتبط با همين طيف سياسي كه در مجلس ششم اكثريت داشته ظاهراً ترس از دشمن جزو خصيصه ذاتي آنها شده است، با نوشتن نامهاي با 127 امضا به مقام معظم رهبري به ايشان توصيه كرده بودند كه جام زهر رابطه با امريكا را سر كشيده و در برابرش تسليم شوند.
اكنون كه ترامپ رئيس جمهور امريكا به شكست در افغانستان و عراق به رغم 6هزار ميليارد دلار هزينه اعتراف و ايران را پيروز اين ميدانها معرفي ميكند بهتر ميتوان ثمرات ايستادگي و مقاومت ايران و عدم توجه به توصيههاي ذلتآميز در آن زمان را درك كرد. ملت ايران در طي چهاردهه بعد از پيروزي انقلاب بارها ثمرات ايستادگي و مقاومت را تجربه كرده و البته هر زمان كه مسئولان وقت در برابر دشمنان كوتاه آمدند نتايج تلخ آن را چشيدند. در زمينه رفتارشناسي امريكاييها در تهديد كشورها مقايسه دو الگوي سوريه و كره شمالي قابل توجه است، در مورد سوريه زماني كه آنها احساس كردند كه اين كشور قادر به پاسخگويي به تهديدات آنها نيست، به سمت پايگاه الشعيرات موشكپراني كردند و البته در همان زمان هم تصريح كردند كه هدف از اين حملات ارسال پيام به برخي از كشورهاي منطقه است، اما در مورد كره شمالي وقتي آمادگي اين كشور را در پاسخگويي به تهديدات امريكا احساس كردند، عقب نشستند...
اما در مورد ايران تأكيد مكرر مقامات امريكا بر اينكه يكي از اهداف حمله به سوريه پيام به ايران است، مشخص ميكند كه از منظر آنها مسائلي نظير هستهاي بهانهاي بيش نيست، بلكه همانطور كه ترامپ تأكيد كرد هدف آن است كه ايران با امريكا باشد و مانند ديگر كشورهاي مفلوك منطقه سلطه آنان را بپذيرد. مؤيد اين امر نيز سخنان خانم راس لتينين رئيس كميته روابط خارجي سناي امريكاست كه ماه گذشته در جلسه استماع كميته روابط خارجي مجلس اين كشور گفته بود امريكا تحريمهاي فلج كننده را عليه ايران اعمال خواهد كرد تا همانگونه كه ايران برجام هستهاي را پذيرفت، برجام موشكي را نيز پذيرفته و روند تقويت توان موشكي خود را متوقف كرده يا دست از حمايت از نيروهاي مقاومت در منطقه بردارد. اما در داخل اهداف اين جنگنمايي و آن هم در آستانه انتخابات را در چند بعد ميتوان فهرست كرد.
1- دولت يازدهم بهرغم وعده و وعيدها، اكنون در روزهاي پاياني كار خود با يك سؤال بزرگ در مورد نتايج برجام مواجه است و اين امر به شدت به پايگاه اجتماعياش لطمه وارد كرده است. تهديدنمايي نسبت به وقوع جنگ، شايد بدترين برداشت از اين توافق است، كه متأسفانه بر آن اصرار ميشود.
2- ناكارآمدي در ديگر عرصهها و رهايي از پاسخگويي به مطالبات معيشتي و اقتصادي مردم بهرغم فهرست بلند وعدههايي كه در آستانه انتخابات 92 داده شده بود، عامل ديگري است كه مشاوران در بهرهگيري از دوگانه «جنگ و صلح» براي جبران ناكارآمدي روي آوردهاند.
3- پيامد منفي ديگر اين سناريو طمعورزي دشمنان و مصمم ساختن آنها در تشديد فشارهاست، نكتهاي كه پس از تهديدات اخير امريكاييها، آقاي ظريف وزير امور خارجه ناچار به واكنش در برابر آن شد. او ضمن تأكيد مجدد بر بدعهدي امريكاييها، با اشاره به اينكه ايران براي تمام سناريوهاي ممكن آمادگي دارد، با اشاره به تجربه جنگ تحميلي و مقاومت مردم ايران تصريح ميكند كه ايرانيان هرگز اجازه تكرار اين تجارب تلخ و خسارات جبرانناپذير و تحميل جنگ ويرانگر ديگري را نخواهند داد و سامانه موشكي دفاعي جمهوري اسلامي ايران دقيقاً با همين هدف استقرار يافته و تقويت ميشود.
مقام معظم رهبري در ديدار فرماندهان و كاركنان ارتش جمهوري اسلامي ايران به مناسبت روز ارتش، يكي از نقاط قوت مردم ايران را روحيه شجاعت و ايستادگي ملت در برابر تشرها و اخمهاي ابرقدرتها دانسته و يادآور شدند كه يكي از شگردهاي قدرتهاي متجاوز براي ترساندن ملتها و دولتها وادار كردن آنها به تأمين منافع نامشروع خود، تشر زدن و از خودبزرگنمايي نشان دادن است. ايشان تأكيد كردند كه براي يك كشور بدترين حالت آن است كه مسئولان آن كشور از تشر دشمن بترسند، زيرا اين كار در را به روي ورود متجاوز و تعرض او باز ميكند. رهبر انقلاب خاطر نشان كردند كه در اينكه امور كشور را بايد با عقل، تدبير و حكمت انجام داد، هيچ ترديدي وجود ندارد اما اين تدبير و حكمت بايد همراه با شجاعت باشد، ترسيدن و دلهره از دشمن و تحت تأثير قرار گرفتن اول بدبختي است، اگر كسي هم ميخواهد بترسد، اشكالي ندارد، اما از طرف ملت و به حساب مردم نترسد، زيرا ملت ايران ايستاده است.