به گزارش نما، محمد مهدی - فرض کنید قرار شود خانه بسازیم از آجر، اما بدون ستون! نه اینکه شدنی نباشد، اما سست خواهد بود. دموکراسی بدون حزب هم به گمان من همین شمایل را خواهد داشت. انتظار آن است که پس از رجوع به رأی مردم، راهی هم برای رجوع مردم به صاحب رأی باشد؛ افراد بدون پشتوانه حزبی اما مثل همان خانه بی ستون ممکن است در برابر تغییرات و طوفان های سیاسی، گرایش تازه ای پیدا کنند و وعده های خویش را از یاد ببرند و به راحتی بگویند «من نگفتم»
بگذارید مثالی بزنم. خاتمی که برگزیده شد، از کارگزاران با نگاه اقتصاد آزاد و به تعبیر مرعشی معتقد به لیبرال دموکراسی مدعی او بودند که ما تو را بر مسند نشانده ایم تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با گرایشات همچنان سوسیالیستی. کابینه او نه در اقتصاد تکلیفش روشن بود و نه در فرهنگ. راه دور چرا، در جمع اصولگرایان هم فهرستی به نام آبادگران بیرون آمد که هر طرف آن را گروهی گرفته بود. وقتی شورای شهر و مجلس توفیق نسبی یافت، به ناگاه هر کس مدعی آن شد و احمدی نژاد نان آن را خورد، با اصرار به اینکه من هیچ گاه اصولگرا نبوده ام!
اما این بار یک نامزد آمده است و برخلاف قبلی ها که به رغم وجود اسمشان در چندین حزب و تشکل مدعی بودند حزبی نیستند؛ رسما می گوید من حزبی هستم.
این به نظر من بزرگترین امتیاز سید مصطفی میرسلیم است.
او به حزبی وابسته است که بیش از 200 دفتر در 31 استان دارد. این یعنی نه فقط در ایام انتخابات، که در همه ایام هم مردم در سراسر کشور می توانند به پرسشگری، نقد و یا هر نوع تعامل مقتضی دست زنند و هم او به طور مستمر می تواند گزارش هایی از سراسر کشور داشته باشد.
او به حزبی وابسته است که در همه ادوار مجلس دارای نمایندگانی بوده و فراکسیون رسمی در مجلس دارد. این یعنی رابطه وی با قوه مقننه کمتر دچار تنش خواهد شد، نمی تواند مجلس را خفیف انگارد و نیز برای تعامل با نمایندگان نیازی به روش های ضدمردمسالارانه (از آن دست که با طرق مختلف پس از انتخابات سعی به یارگیری نماینده از میان منتخبان می گردد) ندارد.
او به حزبی وابسته است که باید به قانون برابر هزینه ها پاسخگو باشد. این یعنی نمی تواند برای هزینه های انتخاباتی از بابک زنجانی ها پول بگیرد.
او به حزبی وابسته است که 54 سال سابقه دارد؛ نمی تواند امروز شعاری دهد و فردا انکار کند. امروز وعده هدایت یارانه به سوی تولید دهد و فردا همچنان همه یارانه را صرف روشی ضد تولید و اشتغال کند.
او به حزبی گسترده با تعداد زیادی کارشناس وابسته است و نمی تواند برادر یا خواهر زاده اش را در حساس ترین امور بگمارد یا مسحور یکی دو مشاور حیله گر شود که همه امور معنوی و دنیوی او را تنظیم کنند.
او به حزبی وابسته است که اعضایی در سطوح مختلف نظام داشته که پشتوانه ای از تجربیات به کارنامه پرمسئولیت او می افزاید.
او به حزبی وابسته است که هر سه سال یکبار برای ادامه مسئولیت خود ناگزیر به رجوع به آرای اعضا بوده است؛ از این رو معنای قواعد انتخابات را بهتر می داند و با عدم اقبال، زیر میز دموکراسی نخواهد زد.
او به حزبی وابسته است که برای رسیدن به «جامعه نمونه اسلامی» که بر اساس فقه پویای جواهری شکل گرفته باشد، شهیدها داده است و اگر پایش بلغزد، مسئولان و بدنه حزب اولین مدعی او خواهند بود.
این امتیاز انحصاری میرسلیم در میان رقبای خویش است؛ امتیازی که وقتی کنار دیگر مزایای فردی وی قرار گیرد، حلقه مفقوده مردم سالاری دینی ما را تکمیل خواهد کرد و افقی جدید در برابر فردای ایران اسلامی خواهد ساخت. افقی که نوید بخش پایان خودکامگی ها، خود شیفتگی ها، خود رأیی ها و بسیاری از دیگر آسیب های سالهای اخیر خواهد بود.