سومین مناظره دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری درباره مسائل اقتصادی در حالی برگزار شد که یکی از نامزدها در پایان صحبتهای خود، مدعی شد همانگونه که در رفع تحریمهای هستهای موفق عمل کردهایم، در دولت آینده میتوان برای رفع دیگر تحریمها نیز مذاکره کرد. هر چند این موضوع صرفاً یک اظهار نظر است، اما پرداختن به وثاقت و پیامدهای آن جای بحث و بررسی دارد. به هر حال، درباره این موضوع میتوان به چند نکته اشاره کرد:
۱ـ آنگونه که ادعا میشود، برجام در رفع تحریمهای هستهای نه تنها موفق عمل نکرده است؛ بلکه عمدتاً رفع تحریمهای اقتصادی مرتبط با برنامه هستهای کشورمان را به تغییر رفتار ایران در دیگر حوزهها نیز منوط کرده است.
۲ـ هدف عمده از برجام، ایجاد فرصت تنفسی برای اقتصاد ایران بود که رفع تحریم قدم اول آن به شمار میآمد، هر چند همین قدم هم به طور کامل برداشته نشده است. به عبارت دیگر، در میان تحریمها، تحریم حوزههای پولی، مالی و بانکی مانند تحریم دسترسی ایران به نظام مبادلات دلاری و برخورداری از حق دسترسی به سوئیفت، السی و... حائز اهمیت بودند که رفع تحریم در این حوزهها میتوانست به مثابه کاتالیزوری برای توسعه اقتصادی کشور باشد؛ اما در همه این حوزهها هنوز محدودیتهای جدی برای کشورمان وجود دارد. هر چند نمیتوان منکر برخی دستاوردهای برجام نیز بود.
۳ـ تفکری که حل مسائل کشور را به مذاکره گره میزند، حوزه مسئولیتهای خود را اداره امور جاری و روزمره میداند و از دیدن فرداها و کسب وجاهت بینالمللی و تعریف کردن خود در میان کلوپ کشورهای قدرتمند جهان ناتوان است. از این رو، نسبت به آنچه میتواند کشور را به این مرحله برساند، بیتوجه است و حتی حاضر است نگاه بلندمدت و راهبردی را در جهت حل مسائل موجود، آن هم با نگاه به بیرون کنار بگذارد. در واقع، چون در مذاکره برای رفع تحریم باید به طرف مقابل امتیاز داد و این امتیازها هم باید امتیازهای اساسی باشد که در قبال آن هم تحریمهایی دسته چندم به طور نیمبند برداشته میشود، این نوع نگاه به تهیسازی درون از ابزارهای اساسی قدرت منتج میشود. حال آنکه راهحل مشکلات موجود، نه خدشهدار کردن ظرفیتهای راهبردی کشور، بلکه تلاش برای حل آنها با اتکا به ظرفیتهای بیشمار داخلی است.