با نگاهی منصفانه میتوان گفت در میان کاندیداهای رقیب روحانی، میرسلیم را باید تنها کاندیدایی دانست که سعی نمیکند با دادن وعدههای بیسرانجام و تخطئه همه کارنامه دولت مستقر اقبالی برای خود دست و پا کند و از این منظر رفتار اخلاقیتری دارد.
هرچند نوع برخورد آقایان رئیسی و قالیباف هم یکسان نیست و رئیس محترم آستان قدس ادبیات تهاجمی به مراتب کمتری نسبت به شهردار محترم تهران دارد اما متأسفانه برخی وعدههای داده شده توسط ایشان نیز گرچه شیب ملایمتری نسبت به کاندیداهای محترم دیگر دارد اما چندان خالی از ابهام نیست. قاعدتاً وقتی از مقابله با فرار مالیاتی صحبت میکنیم (که حرف کاملاً درستی هم هست) باید خود بیش از دیگران از تن در دادن به مالیات در زیرمجموعه خود استقبال کنیم و بهتر از هر مجموعه دیگری کارنامه مالیاتی روشن داشته باشیم در غیر اینصورت در مورد درستی ادعاهایمان جامعه دچار تشکیک میشود و یا وقتی از ضرورت مقابله با فساد صحبت میکنیم باید خود کارنامه برخوردهایمان با این معضل در گذشته را به افکار عمومی ارائه دهیم که در گذشته خود در مسئولیتهایمان چگونه با معضل فساد برخورد کردهایم.
یا وقتی بدون هیچ سند و مدرکی و بدون استناد به هیچ منبع مستقل آماری با الگوگرفتن از جنبش ۹۹ درصدی والاستریت، از تقسیمبندی خودساخته ۴ درصدی و ۹۶ درصدی و ضرورت کاستن از فاصله طبقاتی سخن به میان میآوریم باید خود به روشنی روشهای مطمئن کاهش طبقاتی و برنامههای خود و نیز کارنامه گذشته خود را ارائه دهیم که آیا مثلاً در تهران توانستهایم فاصله جنوب شهر و شمال شهر را کم کنیم و یا در سایه عملکردمان این فاصله بیشتر شده است؟
بحث ایجاد چند پارک و یا فرهنگسرا و یا پردیس در مناطق پائینشهر نیست بلکه نزدیک کردن جنو به شمال این است که فاصله آنها و مردمانی که در آن زندگی می کنند کمتر شود و محاسبه آن هم کاملاً ساده است. به فرض اگر در ۱۲ سال پیش قیمت یک مترمربع زمین یا آپارتمان در جنوب و شمال شهر فاصلهای هشت برابری داشته است این فاصله چهار برابری شده باشد نه آنکه به خاطر نوع رفتارمان با شهر و اقتصاد شهری شاهد باشیم که آپارتمان در جنوب شهر ۳ میلیون و در بالای شهر ۳۰ میلیون باشد!
از اینها گذشته نکته مهمی که نباید هرگز آنرا فراموش کنیم تفاوت ماهوی و اصلی قدرت و مبارزه برای کسب قدرت در ایران و در جوامع غربی است. در آموزههای امام(ره) و در توصیههای رهبری کسب قدرت برای رضای خدا و خدمت به خلق منزلت دارد و جدای آن فاقد مرتبت است پس هرگز نباید حرفی زد و یا رفتاری کرد که کل نظام و کارآمدی و خدمات و کارنامه چنددهه به زیر سؤال برود.
اصل مهم دیگر پرهیز از حرکات به اصطلاح پوپولیستی در مبارزات انتخاباتی است. وقتی میدانیم که محدودیتهای کشور چیست و از یک طرف درآمدها و از طرف دیگر بدهیها و هزینههای دولت را میدانیم صحبت از ۳ یا ۴ برابر کردن یارانهها و یا ایجاد یک و نیم میلیون شغل و یا وعدههایی از این دست که هیچ همخوانی با ظرفیتهای کشور ندارد بهخصوص افزایش یارانهها که تجربه آنرا دیدهایم چه نسبتی با تقوای انتخاباتی و مصالح ملی مملکت خواهد داشت؟
همه آنچه که گفتیم البته هرگز به معنای دفاع کامل از عملکرد دولت روحانی و یا ناروابودن هر نقدی بر دولت نیست. اتفاقاًدولت در دوره چهارساله نخست اجرا اشتباهات کمی هم نداشت و نقدهای منطقی بر آن وارد است که باید در صورت توفیق در انتخابات به رفع نقاط ضعف خود بپردازد اما شگفت آنجاست که چرا به جای اشاره به نقدهای وارد به دولت، انتقادهایی مطرح میشود که اتفاقاً گاه برخی از آنها را باید از جمله نقاط قوت دولت دانست.
کوته سخن آنکه هرگز نباید به هر قیمت و به هر شیوه و روشی به قدرت رسید. اگر خدا و رضایت خدا را در حرفها و نقدهایمان در نظر نگیریم و اگر منافع ملی و مصلحت مردم را نادیده انگاریم دنیا و آخرتمان را به باد خواهیم داد.
*یادداشت منتشر شده عینا در روزنامه اطلاعات آمده و به معنای تایید همه محتوای آن نیست.