محمد شاهدی –پس از اعلان سند سیاسی جدید حماس در یک کنفرانس خبری در دوحه قطر و با حضور رهبران و شخصیتهای برجسته آن جنبش واکنشها و تحلیلهای متفاوتی توسط کارشناسان خارجی و داخلی مطرح شد که میتواند تمیزی باشد از ماندن حماس در جریان مقاومت و یا ورود به جریان سازشی که تشکیلات ساف و خودگردان بعد از اسلو بهمرورزمان دنبال کردند.
البته انتشار چنین سند 42 بندی در این مقطع زمانی دور از ذهن نبود؛ چراکه نوع نگاه، سخنان و عملکرد میدانی جنبش حماس در چند سال گذشته نشان از تحول و تغییر در رویکرد مقاومتی بهنوعی نرمش مقتدرانه در راستای توجیه حل مشکلات اش و حرکت به جلو است.
دراینبین با بررسی بندهای این سند سیاسی میتوان نوعی سردرگمی و انشقاق را مشاهده کرد:
1 - تأکید بر حق حاکمیت کامل ملت فلسطین در سرتاسر سرزمینهای اشغالی
2 - رد قطعنامهها، پیمانها و مذاکرات سازش در جهت نابودی هویت فلسطینی
3 - آزادی سرزمین فلسطین از نهر تا بحر (از رود اردن تا دریای مدیترانه) در یک جغرافیای یکپارچه و غیرقابل تجربه
4 - محکوم کردن هرگونه غضب و سلطه و ظلم رژیم صهیونیستی بر ملت مظلوم فلسطین
5 – استمرار مبارزه و مقاومت و استفاده از همه ابزارها ازجمله اقدامات مسلحانه
ولی دربندهای دیگر تعابیری با مضامین دیگری مطرح میشود:
1 - تشکیل کشور فلسطینی با حاکمیت کامل به پایتختی قدس در مرزهای 1967 و بازگشت آوارگان و پناهندگان در یک چارچوب ملی مشترک
2 - رد هرگونه یهودستیزی و تفکیک صهیونیسم و یهود
3 - مذاکره و مصالحه با کشورهای منطقه و جهان و مشارکت ملی و تکثرگرایی و پذیرش طرف مقابل به گفتگو که بهگونهای مدیریت گفتمانی در راستای تحقق اهداف را دنبال کند.
4 - عدم دخالت طرفهای خارجی و بیگانه و همکاری با دیگر کشورها جهت توازن در ارتباط با کشورهای اسلامی و غربی
جالب آنکه در هیچیک از بندهای این بیانیه حذف موجودیت اسراییل ذکره نشده است و این نشان از سیاست یک بام و دوهوای جنبش حماس دارد که سعی میکند با تاکتیکها و تغییر و تحول در سیاستهای راهبردی خود بتواند بهگونهای بحران و مشکلات اش را مدیریت کند. مشکلاتی چون:
1 - محاصره گذرگاهها، قطع برق، کاهش حقوق کارکنان
2 – تحمیل 3 جنگ توسط اسراییل بر این منطقه جمعیتی پرتراکم
3 – درگیری حماس اخوانی پس از بیداری اسلامی در کشورهای عربی و آن اینکه حماس شاخهای از اخوان المسلمین است و ورودش به عرصه جنگ سوریه و حمایت اخوانی از معارضان ضد سوری
4 – مطرحشدن این بحث که حماس یک جنبش اخوانی است و اخوان یک جنبش دعوتی هستند نه مسلحانه تا جایی که ارتباطش را با مصر بهبود میبخشد تا نزدیکش را از اخوان المسملین مصر مبری سازد و سعی کند بارد ضدیت با یهود، حماس را از فشارهای غرب در گنجاندن در لیست گروههای تروریستی برهاند.
ولی آنچه مسلم است این است که جنبش حماس در این سالها بهعنوان یک جنبش ضد صهیونیستی و مقاومتی در کنار ملت مقاوم فلسطین عمل کرده است و نباید در دام سیاستهای منحرف خودگردان و محور عربی اسراییلی قرار بگیرد چراکه محور غربی – اسراییلی راضی به اعلام یک اعلامیه و سند تعدیلشده نیستند و درنهایت به دنبال عقبنشینی از گزینه مقاومت و خلع سلاح و پذیرش تمامی توافقات و قطعنامهها در جهت مذاکرات مستقیم با اسراییل هستند که چنین اقدامی عملاً به نابودی اهداف و آرمان آزادسازی ملت مظلوم فلسطین و سرزمین قدس شریف منجر خواهد شد.