به گزارش نما- روزنامه جوان نوشت:برنامه «دورهمی» از جمله برنامههای جذاب و پرمخاطبی است که طی دوران پخش خود از ابتدا تاکنون مراحل بلوغ خوبی داشته، چنانکه عوامل آن در هر دوره سعی کردهاند نقاط ضعف آن را برطرف کنند
از مشخصههاي جالب «دورهمي» دعوت از برخي چهرههاي معروف و پرسيدن سؤالاتي خاص از آنهاست.
يكي از سؤالاتي كه مهران مديري از همه مهمانان ميپرسد آن است كه آيا عاشق شدهايد؟! و مهمان برنامه مجبور است جلوي ديدگان حضار در استوديو و بينندگان تلويزيوني به ماجراي عاشقانه خود كه داشته است اعتراف كند. مثلاً در برنامه شنبه شب «دورهمي» كه پخش شد، مديري از خانم بازيگر مهمان برنامه پرسيد: آيا تا به حال عاشق شدهايد؟ و او گفت: من تفاوت زيادي بين عشق و دوست داشتن قائل هستم. من عاشق نيستم اما دوست داشتن در زندگيام جريان دارد. ماجراي دوست داشتن مربوط به سه سال پيش است كه هنوز هم ادامه دارد.
او در جواب مديري كه پرسيد چرا ازدواج نميكنيد، گفت: «ازدواج مقوله بسيار پيچيدهاي است. من برخلاف خانمهاي زيادي كه ميگويند شوهر نيست بايد بگويم يكي از دلايلي كه ازدواج نميكنم تعداد زياد خواستگارهايم است كه انتخاب را برايم سخت كرده است »كه مهران مديري در اين بخش با خنده گفت پس تكليف آن عزيزي كه دوستشان داشتيد چه ميشود؟
بله آن آقاي عزيز قرار است به زودي خيلي خوشبخت شوند... !
قطعاً اينگونه سؤال و جوابها از دريچه تلويزيون به عنوان يك رسانه فراگير و عمومي داراي حساسيت است كه هم جنبه مثبت و هم جنبه منفي دارد. در جنبه مثبت آن كه هدف سازندگان برنامه «دورهمي» نيز قطعاً همين است، مجري قصد دارد تا ريشهيابي كند چرا شخصيتهايي كه تمكن و توانايي مالي دارند و مشهور هستند؛ چنانچه خواسته و ناخواسته به مدد رسانهها الگوي بسياري از جوانان محسوب ميشوند ازدواج نكردهاند يا ديراقدام ميكنند يا ازدواجهاي ناموفقي دارند كه بعضاً هم منجر به طلاق شده است.
در واقع برنامه «دورهمي» ميخواهد با طرح اين نوع سؤالها مبحث ازدواج را كه به خصوص براي برخي اقشار به مسئله دست چندمي و بياهميت تبديل شده به يك دغدغه مهم برگرداند، براي همين است كه هيچ كدام از مهمانان برنامه «دورهمي» از تيغ اين سؤال مجري در امان نيستند؛ چه ازدواج كرده باشند و چه ازدواج نكرده باشند.
اما از جنبه منفي طرح چنين سؤالي هم نبايد ساده عبور كرد و به نظر ميرسد هرچند هدف خوب است اما روش طرح سؤال درست نيست و بايد به شيوه ديگري آن را بپرسند تا نتيجه معكوس ندهد.
وقتي از دختر يا پسر جواني درباره عاشق شدنش پرسيده ميشود و او مجبور است تا به نوعي اعتراف كند كه زماني عاشق شده است يا نه. از سويي چنين مسئلهاي باعث ريختن حيا در قاب تلويزيون و عاديسازي روابط عاشقانه بدون ازدواج ميگردد و از سوي ديگر ممكن است در زندگي خود فرد تأثير بدي بگذارد. لذا اگر رسانه ملي ميخواهد در امر ازدواج جوانان قدم خيري پيش بگذارد و حركت اجتماعي خوبي را نهادينه كند، خوب است بهتر از اين وارد عمل شود.
جمله سؤالي تاكنون عاشق شدهايد در بسياري از جاها كاربردي ندارد. همه ميدانيم كه هر انساني در طول زندگياش طعم عشق را به نوعي تجربه كرده است. حال اگر آن فرد ازدواج نكرده باشد و جواب مجري را جلوي ميليونها بيننده به صراحت بگويد، ممكن است در روابط زناشويي آتياش به مشكل بربخورد. اگر هم متأهل باشد و بخواهد از تجربيات گذشته يا حال خود بگويد، باز هم ممكن است به روابط زناشويياش ضربه بزند چه آنكه اين موضوع را به راحتي ميتوان در عكسالعمل مهمانان و نوع پاسخ دادن آنها ديد.
از طرفي ديگر برخي توجيهات عجيب چهرههاي مشهور براي فرار از اين سؤال خود ممكن است به فرهنگسازي غلط در جامعه بينجامد يا حتي همين كه مهمان مجبور شود براي مصلحت خود يا خانوادهاش تن به دروغ بدهد آنهم در مقابل ديدگان ميليونها بيننده كه برخي از آنها براي حاشيهسازي در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي و اينستاگرام متأسفانه دست به هر كاري ميزنند و اخلاق را رعايت نميكند، اتفاق جالبي نيست.
لذا به نظر ميرسد با توجه به هدف درستي كه برنامهسازان «دورهمي» دارند، همان سؤال قديمي به ظاهر كليشهاي اما تأثيرگذار را بپرسند كه چرا ازدواج نكردهايد يا چطور شد كه ازدواج كرديد؟ اين سؤالها به فرهنگ اسلامي - ايراني نزديكتر هستند و چه بسا ممكن است از بعد اثرگذاري هم توانايي تأثيرگذاري مثبت و بهنگام را داشته باشد. درهرحال بهتراست با درنظر گرفتن عناصر فرهنگ ايراني - اسلامي موجود طرح سؤالات در چنين برنامههايي صورت گيرد تا اثرگذاري مطلوبي هم داشته باشد.