گفتگو: نفیسه زارعی- تربیت یکی از نکات بسیار مهمی است که در نسلسازی و تبیین آینده یک کشور نقش مهمی دارد جایگاه تربیتی مادر بارها و بارها مورد بحث و بررسی رسانهای قرار گرفته است اما بخشی از فرایند تربیت در سالهای اخیر تحتالشعاع شبکههای اجتماعی قرار گرفته است و به تعبیر فاطمه شریعتی کارشناس امور تربیتی با پدیده تربیت یواشکی مواجه شدهایم آگاهی از این مقوله و نقش مادر در تربیتپذیری فرزند از این فضا موضوع بحث و گفتگو ما با این کارشناس حوزه علمیه است.
درخصوص تببین جایگاه تربیت پرداختن در دنیای مجازی چه تعریفی میتوانید ارائه دهید؟
اصل اول در کار تربیتی این است که ما بدانیم تمام کارهای ما تربیتی است. هرگس که دارد نقشه مهندسی فرهنگی کشور را مینویسد و ممدیریت فرهنگی و کار آموزشی انجام میدهد حتما درحال انجام کار تربیتی است. علت این امر چیست؟ علتش این است که او قصد تأثیرگذاری پایدار بر دیگران را دارد. به هرکس که قصد تأثیرگذاری پایدار بر ددیگران را داشته باشد میگویند کار تربیتی انجام داده است، خواه این فرد زن به عنوان مادر خانواده باشد خواه متولی کلان فرهنگی که در به فرض مثال شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارد. اصل دوم هم به یاد داشتن این نکته است که انسان در برابر تغییر مقاوم است. مطابق قاعده طبیعت هرموجود زندهای در برابر انحلال و تغییر مقاومت میکند و در جریان تربیت باید او را خیلی نرم و آهسته تربیت کرد و این موضوع فضای مجازی خودش را در نهایت آهستگی به رخ میکشاند.
به نظر شما فضای مجاز چگونه بر روی تربیت ما کار کرده است؟
ما در بحث فضای مجازی با موضوعی طرف هستیم که به تعبیر اساتید ارتباطات دوفضایی شدن نام دارد. مطابق این نظر چیزی که انسانها را یواشکی تربیت و فرهنگپذیر میکند ساختارهای اجتماعی است. یک زمان ساختار اجتماعی را جغرافیا تعیین میکرد اما اکنون فضای مجازی فراتر از مرزها حرکت کرده و بیتوجه به جغرافیا و مکان برای خودش فرهنگ جدیدی را تولید کرده است یک مثال ساده برای تبیین این موضوع بزنم، آدمها وقتی وارد فضای مجازی مثل تلگرام میروند انگار سوار هواپیما میشوند و به جایی نسبتا دورتر از ایران میروند و یکباره فرهنگشان عوض میشود با ماندن بیشتر در این فضا کمکم فرهنگ دوم درشتر میشود و ساختار مخصوص خودش را تعریف میکند. فضای مجازی ادبیات و هنجارهای خودش را میسازد. مثللا میگوید دیدن و یا مراوده با به اصطلاح دختر مردم در فضای حقیقی بد است ولی اگر در اینترنت ببینید بد نیست. معیارها و هنجارهای اخلاقی اینترنت متفاوت است. آنچه که در فضای حقیقی ما برای درست یا غلط و بد یا خوب بودن رفتارمان به آن ارجاع میکنیم در فضای مجازی دچار تغییر شده و یا بهتر بگویم به شکل زیرپوستی تغییر کردهاست یعنی فضای مجاز ساختارها و هنجارهایی تولید میکند که با فضای واقعی متفاوت است و از این طریق یواشکی ما را تربیت میکند.
آیا در این فضا زنان بیشتر تحت تأثیر هستند و یا میتوانند تأثیرگذار باشند؟
حضور زنان در فضای مجازی از دومنظر باید بررسی شود یکی کاربری ساده که در این فضا میچرخد بدون اطلاع و آگاهی به سادگی در این محیط غوطه میخورد، عکسهایش را به اشتراک میگذارد محیط مجازی را با محیط حقیقی یکی میداند با این تفاوت که آزادی یواشکی در این محیط به دلیل تغییر کارکرد هنجارها و باورها دستخوش تغییر شده است و درحقیقت حالا زنان به مثابه یک قربانی در شبکههای اجتماعی به حساب میآیند و این شبکهها برایشان آسیبزا است پس در تربیت شبکههای اجتماعی از این نگاه آنها تربیت شده و رام محیطی میشوند که با فرهنگ اصلی آنها و آنچه دل در گروش دارند فرسنگها فاصله دارد اما در یک بخش دیگر زنان میتوانند تأثیرگذار در تربیت محازی باشند نمونه این مورد را میتوانید در کمپینهای ایجابی، اشباعی و اقناعی زنانه ببینید، مثلا کمپینی موسوم به من حجاب را دوست دارم که یکی دوسال است در فضای ایسنتاگرام و تلگرام فعال شده با بازخوردهای مثبتی مواجه شده است و تربیت فضای مجازی را تحت تأثیر قرار دادهاند بنابراین رویکرد تربیت فضای مجازی و زن رویکردی دوپهلوست یا قربانی میشود و یا فرهنگ مهاجم را قربانی میکند.
آیا در چنین فضایی اعمال نکات تربیتی از سوی زنان در نقش محوری مادری میتواند ممکن باشد؟
تربیت باید ناظر بر خروجی کار باشد، این جمله شاید ثقیل و سنگین به نظر برسد و برای هزم آن نیاز به کمی توضیح وجود دارد؛ این به این معناست که به طور مثال اگر من یک جملهای به شما گفتم و در شما یک تغییر دفعی اتفاق افتاد اینجا من کار تربیتی زیادی انجام ندادهام اما اگر پیگیری کردم و روند رشد شما را رصد و تلاش کردم این رشد همه جانبه باشد پس کار مهم تربیتیام را انجام دادهام، یک زن به عنوان مادر که سازنده تربیت نسل آینده است باید نه تنها در مواجه با تربیت کودک و نجوان و جوان خود در محیط حقیقی اینطور باشد بلکه باید در فضای مجازی که هم آسیبزا و هم فرصت است این نقش را ایفا کند البته نباید مستقیما بدوخوب را به فرزند بگوییم، نسل امروز نسلی نیست که زیر بار عبارت این کار بداست پس آن را انجام نده برود بچههای امور نیاز به اقناع دارند این موضوع هم ناشی از هجم اطلاعاتی است که دانایی آنها را در موضوعات گوناگون بالا برده است. اگر یک زن یا عامتر یک خانم که هنوز حتی همسر و مادر نشدهاست بتواند خودکنترلی را بر مبنای سواد رسانهای اعمال کند میتواند آن را به جامعه نیز تسری بدهد این به این معنا نیست که از نقش مرد در تربیت فاکتور گرفته شود و فقط بگوییم زنان در معرض آسیبهای تربیت یواشکی هستند بلکه همه جامعه در معرض این آسیب قرار دارند. اگر یک مرد به عنوان عنصر فعال جامعه در فضای مجازی برخوردی درست و مطابق آنچه در فضای حقیقی مراعات میکند را پیش بگیرد حتما جامعه سامان پیدا میکند؛ به عبارت بهتر زن و مرد به عنوان اعضای یک جامعه باید هردو مراقب آفتها و آسیبها باشند.
در بین صحبتهایتان حرف از خودکنترلی در فضای مجازی توسط اعضای جامعه اعم از زن و مرد زدید آیا خودکنترلی تربیتی تنها و تنها توسط فرد صورت میگیرد یعنی جامعه، حاکمیت و نهادهای فرهنگی در این زمینه نقشی ندارند؟
طبیعی است نمیشود گفت تنها فرد باید به جایی برسد که در معرض تربیت یواشکی فضای مجازی به تنهایی مصون شده باشد بلکه متولی فرهنگی مثل سازمان فضای مجازی که رهبر انقلاب نسبت به اهمیت آن تا آنجا تأکید دارند که میفرمایند اگر من مسئولیت رهبری را نداشتم حتما در این شورا فعالیت میکردم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم و آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای مرتبط با تربیت و تعلیم همه با هم مشارکت همدیگر و داشتن یک برنامه جامع که حاوی پیوست فرهنگی مناسب باشد میتوانند در این فرایند حضور جدی پیدا کنند، اصلا این نیاز است که همه باهم برای رسیدن به یک کارکرد مثبت و خوب تلاش کنند ایجاد شبکه ملی اطلاعات که دولت خیلی ساده و بهانه نبود بودجه از کنار آن میگذرد یکی از مهمترین مواردی است که میتواند باعث شود خود ما بر اساس الگوهای بومیمان بر فرایند تربیت در این فضا تأثیر بگذاریم. شکلدهی به عادات، رفتارهای اجتماعی و فردی، ایجاد ثبات در خانواده و جامعه تنها گوشهای از برکات طرحی است که به بهانههای مختلف پشت گوش انداخته میشود حالا که رئیس جمهور میگویند ما به دورترین روستاها اینترنت را رساندهایم شاید این مهم را هم در نظر میگیرند که تأثیرات فرهنگی اینترنت را هم نمیشود نادیده گرفت البته ما منکر حضور تکنولوژی در کشور نیستیم اما پیش از ورود و فراگیری آن باید راههای مخربی را که برای آن متصوریم ببندیم تا از این طریق نخواهیم بعد از مدتها بنشینیم و به این فکر کنیم که حالا که در معرض شدیدترین آسیبها قرار گرفتهایم چه باید بکنیم که این کار یادآور نشوشدارو بعد از مرگ سهراب است.