درپی عملیات تروریستی امروز که منجر به حمله چند تروریست به مرقد مطهر امام خمینی(ره) و مجلس شورای اسلامی شد، این حادثه می تواند عامل بسیار مهمی برای شناخت عوامل ، مرکز فرماندهی و اتاق فکر این نوع نگاه در خاورمیانه باشد.
جمهوری اسلامی ایران بر اساس آمار موجود تاکنون بیش از 17 هزار نفر از مردم خود ر ا از طریق عملیات تروریستی عوامل داخلی(سازمان منافقین) و عوامل خارجی ( سازمانهای جاسوسی) از دست داده است که این آمار می تواند شاهد گویایی بر در معرض حطر بودن جامعه ایرانی از سوی تفکرات تروریستی را به ذهن متبادر سازد.
تهران برای اینکه بتواند با گروههای ترویستی و حامیان و مراکز فزماندهی تفکرات آنها مبارزه کند، مدتی است که چتر مبارزه خود را به برخی کشورهای منطقه که درخواست کمک و مستشاری کرده اند، گسترانیده تا ضمن حفط مرزها و شهروندان خود در حد امکان به کشورهای دوست و همسایه بویژه سوریه و عراق در این زمینه کمک نماید.
این سیاست پیشگیرانه که در تضاد با سیاستهای کانونهای تولید و پرورش تفکرات تروریستی است چندی است که مورد تهاجم ادبیات سخیف و گستاخانه قرار گرفته تا آنجا که برخی دولتمردان یکی از کشورهای عربی مدعی شده که باید مرزهای عملیات تروریستی را به داخل ایران کشاند.
این ادبیات به همراه کارنامه سیاه و ضدانسانی برخی کشور منطقه و دخالت در بسیاری از کشتارهای مردم بی دفاع در عراق، سوریه ، لبنان، یمن و بحرین و حتی در عملیاتی مانند 11سپتامبر ما را برآن می دارد که با کانون این تفکر ضد بشری که به نابوی دیگرن می اندیشد، نگاه هوشیارانه تری داشته باشیم.
حال که کانون رشد و نمو اندیشه های افراطی با عملکردی روشن و شفاف در کشتار انسانهای بی گناه در معرض دید افکار عمومی جهانی فرار گرفته ، بسیار بجاست که تمامی افراد و کشورهای صادق و علاقمند به محو تروریسم در یک همراهی واقعی این کانون ضدبشری را بخشکانند و این بلیه خانمانسوز را برای رهایی همه انسانها از حیات ساقط نمایند در این صورت همه آسیب دیدگان از جنایات تروریستی می توانند از صبح فردا همراه با طلوع خورشید با نگاهی امیدوارنه به زنذگی لبخند بزنند و به حیات انسانی خود ادامه دهند.
به امید آن لحظه