به گزارش نما - دنیای اقتصاد نوشت: بازار سهام برای سومین هفته متوالی روند منفی خود را ادامه داد تا با افت 4/ 0 درصدی و تثبیت شاخص در کانال 79 هزار واحدی، متوسط بازدهی بازار از ابتدای سال به کمتر از 3 درصد عقبگرد کند؛ کارنامهای که در برابر اصلیترین رقیب بازار یعنی سود سپردههای بانکی ضعیف به نظر میرسد.
در کنار بالا بودن سود بانکی، اصلاح قیمتهای جهانی به ویژه در محصولات معدنی و نفت هم بر فضای بازار سیطره دارد تا جایی که سهام شرکتهای بزرگ و اصلی در این گروهها از مدار توجه معاملهگران خارج شدهاند. در همین حال، با سقوط ارزش معاملات روزانه به کمترین سطح از ابتدای سال، عملا انگیزه جدی در دو سمت عرضه و تقاضا برای فعالیت در بازار سهام به چشم نمیخورد. این در حالی است که بهطور سنتی فصل بهار و اوایل تابستان به سبب تقارن با برگزاری مجامع و تقسیم سود شرکتها، ایام بهتری از نیمه دوم سال به شمار رفته است. شاید دلیل این امر را بتوان در رشد بدون پشتوانه قیمتها در دو ماه ابتدایی سال و در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری جویا شد. به این ترتیب بورس تهران با فاصله گرفتن از روند تاریخی و غلبه نشانههای رکود در شرایطی به استقبال فصل تابستان میرود که چشمانداز مشخصی برای خروج از این وضعیت در کوتاهمدت وجود ندارد.
توقف دردسرساز در گام اول
در هفتههای اخیر شاهد انتشار برخی مقررات و توصیهها توسط بانک مرکزی خطاب به مدیران بانکها بودهایم. در یکی از مهمترین اطلاعیهها، بانک مرکزی از تصمیمگیران بانکها خواسته است تا نه تنها صورتهای مالی را مطابق نمونه ابلاغی نهاد ناظر تنظیم کنند بلکه پیش از نهایی شدن گزارش حسابرس، پیشنویس آن در اختیار بانک مرکزی قرار گیرد و نمایندگان ناظر نیز در جلسات تبادل نظر و رفع ابهامات مدیریت با حسابرس و بازرس قانونی شرکت کنند. به نظر میرسد بانک مرکزی در ادامه سیاست ایجاد شفافیت در صورتهای مالی بانکها، کماکان مصمم است و برای سال دوم، رویکرد خود را حتی تقویت کرده است. این در حالی است که در سال قبل، با شروع سختگیریها، برای نخستین بار اکثر بانکها با مشکلاتی در زمینه کاهش شدید سود اعلامی و نیز تعویق برگزاری مجمع به دلیل زمانبر بودن اخذ تاییدیه بانک مرکزی درخصوص حسابهای خود مواجه شدند؛ روندی که تبعات آن کماکان ادامه داشته و باعث شده صنعت بانکداری شامل بیشترین تعداد نمادهای معاملاتی متوقف در بورس (به لحاظ درصد از کل) به دلیل عدم انتشار اطلاعات باشد. این سختگیری بانک مرکزی هر چند گامی مهم و موثر در راستای شفاف شدن وضعیت مالی بانکها به شمار میرود اما مطلوبیت آن تنها بهعنوان نخستین گام برای طی سریع مراحل بعدی و اصلاح وضعیت مطرح است. در غیر این صورت، با ارسال سیگنال نامساعد از وضعیت بانکها علاوه بر وضعیت سهام و بازار سرمایه میتواند باعث نگرانی سایر ذینفعان از جمله سپردهگذاران نیز بشود. در یک سال گذشته وضعیت سهام بانکها در بورس به خوبی گویای این شرایط است تا آنجا که با افت حدود 20 درصدی شاخص بانکها، نه تنها بارقه امیدی از بهبود وضعیت دیده نمیشود بلکه سایه جو منفی بر این گروه گستردهتر شده است. انتظار میرود با استقرار دولت دوازدهم و برنامهریزی عاجل درخصوص ترمیم وضعیت بانکها به ویژه به لحاظ نسبتهای سرمایه، اقدام خوب بانک مرکزی در ایجاد شفافیت در صورتهای مالی با برداشتن گامهای مکمل اصلی برای حل مشکل توام شود.
از مجامع چه خبر؟
در حالی که بازار سهام روزهای کم تحرکی را به لحاظ داد و ستد تجربه میکند در عرصه برگزاری مجامع سالانه، دوران پر جنب و جوشی در جریان است. در بین اتفاقات مهم، تبدیل وامهای ارزی صندوق توسعه ملی به ریالی برای شرکتها در اکثر مجامع مورد اشاره قرار گرفت. بر این اساس، کلیه وامهای ارزی که قبل از تضعیف ارزش ریال از صندوق توسعه ملی اخذ شده بودند با احتساب نرخ سود 15 درصد سالانه به وام ریالی تبدیل میشوند.البته شرط این مساله این است که مبلغ مانده تعهدات بهصورت یکجا تسویه شود. بر این اساس، بسیاری از شرکتهایی که برای طرحهای توسعه خود اقدام به اخذ وام ارزی کردند اکنون فرصتی یافتهاند تا به جای شناسایی زیانهای سنگین تسعیر ارز، از منافع کاهش ارزش بدهی با استفاده از این مصوبه بهرهمند شوند. در این راستا، شرکتهای سیمانی، لاستیکی (بارز) و برخی دیگر از شرکتهای معدنی و فلزی در صورت تامین نقدینگی لازم (که خود پیششرط بزرگی است) از مزایای این مصوبه بهرهمند میشوند. در اتفاقی دیگر، در مجامع دارویی، به ویژه آنها که محصولات عام تولید میکنند، به ورود رقبای پرشمار کوچک و شرایط آسان ورود به بازار اشاره شد که منجر به کاهش حاشیه سود و تغییر شرایط دریافت مطالبات از مشتریان به زیان داروسازان شده است. در مجامع سیمانی بر وضع تعرفه 30 دلاری برای ورود سیمان به عراق از مرزهای ایران تاکید شد. این مساله، علاوه بر محدودیت صادرات، سیمانیها را به صادرات کلینکر سوق داده که فاقد توجیه اقتصادی لازم است. در بازار داخل هم پس از بهبود مختصر تقاضا در سال گذشته بار دیگر شرایط به سمت رکود بازگشته است. به این ترتیب به نظر میرسد ایام سخت سیمانیها کماکان در سال جاری هم ادامه یابد.
نشانههای خستگی گاو پیر
از بازارهای صعودی ممتد در ادبیات مالی جهان بهعنوان «بازار گاوی» (bull market) یاد میشود. یکی از بارزترین نمونههای چنین شرایطی در بازارهای غربی بعد از بحران سال 2008 اتفاق افتاده که یک رشد 5/ 3 برابری در شاخصهای بازار سهام آمریکایی را رقم زده است. به لحاظ دامنه رشد قیمتها، این بازار گاوی تنها از زمان حباب سهام تکنولوژی در سال 2000 کمی عقبتر است و به لحاظ دوام هم طولانیترین نمونه تاریخی به جز رونق دهه 90 بازار به شمار میرود. به این ترتیب میتوان گفت بازار گاوی فعلی در حالی اخیرا از 100 ماهگی خود عبور کرده است که تا پرعمرترین نمونه تاریخی حدود یک سال فاصله دارد. یکی از بارزترین نشانههای امکان نزدیک بودن سقوط بازارها در سیکل پایانی رونق، معمولا نوسانات بسیار کم آن است که این فضا به ناگاه با بروز کاهشهای غیرمنتظره بر هم میخورد. در اینکه بازارهای سهام غربی اکنون به لحاظ کمبود نوسان شرایط مشابهی را تجربه میکنند شکی نیست اما شاید اتفاق هفته جاری در سهام تکنولوژی را بتوان یک نمونه اولیه از بروز نوسانهای کاهشی غیر مترقبه دانست. در همین راستا، شاخص سهام این صنعت (موسوم به نزدک) در ایالات متحده با افت ناگهانی بیش از سه درصدی در میانه هفته آن هم بدون دلیل خاصی معاملهگران را غافلگیر کرد. این نوسان منفی هر چند در روز بعدی ادامه نیافت اما با توجه به شباهت اوضاع با دوران پایانی فاز رونق، این سوال بهصورت جدی نزد تحلیلگران پیش آمده است که آیا گاو پیر بازارهای غربی به زمان مرگ خود نزدیک میشود یا درصدد یک رکوردشکنی تاریخی به لحاظ عمر دوران صعود است؛ پرسشی که پاسخ آن به زودی روشن خواهد شد.