«استفاده از عناصر داخل ایران به منظور تغییر صلحآمیز در تهران»؛ این عبارت نه بخشی از سرمقاله روزنامه کیهان است، نه سرخط تحلیلی در خبرگزاری فارس است، نه بخشی از سخنان خطیب جمعه تهران و نه دستنوشتهای است در دست دانشجویان حامی گفتمان انقلابی؛ بلکه واژه به واژه آن را وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا بر زبان آورده است! جملهای که اگر حامیان گفتمان مقاومت آن را نسبت به برنامههای آمریکا برای براندازی مطرح میکردند، بیتردید به منزله توهم توطئه، دشمنتراشی، مخالفت با تعامل و گفتوگو، سنگاندازی در مسیر صلح و اجرای سیاست درهای باز دولت، کاسبی تحریم و هزار و یک اتهام مشابه دیگر از این دست مورد هجمه قرار میگرفت! اما حالا با روی کار آمدن ترامپ و همحزبیهایش که از بیان عریان سیاستهای آمریکا در قبال کشورمان ابایی ندارند، بیش از پیش چهره هیولایی آمریکا که در پس لبخند دولت اوباما پنهان شده بود یا به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب دست چدنی که در زیر دستکش مخملین مخفی بود، آشکار شده است؛ چنانکه پس از تیلرسون، سناتور مککین نیز اعلام کرده است: تغییر نظام در ایران حیاتی است. او در این باره مدعی میشود: پیام من این است که تغییر در سراسر جهان رخ میدهد و حالا زمان آن رسیده است که مردم ایران جامعهای آزاد و باز و یک دموکراسی عملی داشته باشند و یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان وارد قرن 21 شود!
دشمنی ایالات متحده آمریکا با مردم ایران برای ملت ما موضوع تازهای نیست، ملتی که هرگاه لازم بوده به صحنه آمده است و دشمن را به عقب رانده و امید سران کاخ سفید را به یأس بدل کرده است؛ اما آنچه در این میان مهم است و جای سؤال دارد، این است که آیا جریان سیاسی خاص و برخی از مسئولان که به لبخند آمریکا دلخوش کرده بودند، با این عبارات صریح مقامات آمریکایی و بالاتر از آن تجربه برجام که به بهایی گزاف به دست آمده، همچنان نگاه به خارج مرزها و رابطه با آمریکا را دنبال خواهند کرد؟!