امام جماعت مسجد ابوذر در گفتگو با نما :

در فضای غبارآلود انقلاب شهید بهشتی آماج تندترین حملات بود/روایت افشاگرانه رهبر انقلاب از منافقین در روزهای پر حادثه انقلاب

عکس خبري -در فضاي غبارآلود  انقلاب شهيد بهشتي آماج تندترين حملات بود/روايت افشاگرانه رهبر انقلاب از منافقين در روزهاي پر حادثه انقلاب

حجت الاسلام رضا مطلبی گفت:آن زمان در هر خانه ای را باز می كردید كه چند نفر دور هم نشسته اند نقل حرفهاشون علیه شهید مظلوم بهشتی بود و چقدر به این سید مظلوم ناسزا و بد گفتند ، رهبر انقلاب در آن زمان بنا گذاشتند در جنوب تهران مردم را نسبت به این قضایا روشن كنند.

هفتم تیرماه، هنوز خبر ترور روز گذشته‌ آیت‌الله خامنه‌ای داغ بود که ساختمان حزب جمهوری در خیابان سرچشمه‌ تهران منفجر شد و شهید بهشتی به همراه 72 نفر از اعضای حزب جمهوری به شهادت رسیدند. یک روز بعد محمد کچوئی رئیس زندان اوین به دست یکی از زندانیان به ظاهر تواب منافقین شهید شد.
منافقین که از 30 خرداد وارد فاز تقابل مسلحانه با جمهوری اسلامی شده بودند کمی بعد «واحد ویژه‌ای برای ترورهای خود راه‌اندازی می‌کنند که دست به ترورهای موفق و ناموفق زیادی می‌‌زند.
حجت الاسلام مطلبی بیش از 29 سال مسئولیت امام جماعتی مسجد ابوذر درباره جزئیات حادثه ششم تیر و فضای آن روزها در گفتگو با خبرنگار نما گفت :در آن روزی که در مسجد ابوذر به جان رهبر انقلاب سوءقصد شد خیلی شبیه بود به زمان امیر المومنین علی (ع) ، مردم ما خوب می دانند حضرت علی که دومین انسان روی زمین است ولی دنیای دشمن در ان روزگار خصم مردم را آنچنان تبلیغ کرد که در بیش از 70 هزار منبر علی را لعن می کردند ،حتما مردم ما شنیدند که کار به اینجا رسید که نمازگزاران در نمازهاشون به علی (ع) ناسزا می گفتند ، درست از این دست حوادث تاریخی بعد از انقلاب در کشور ما پیش آمد.
آن زمان در هر خانه ای را باز می کردید که چند نفر دور هم نشسته اند نقل حرفهاشون علیه شهید مظلوم بهشتی بود و چقدر به این سید مظلوم ناسزا گفتند و بد گفتند ، خدا حفظ کند مقام معظم رهبری را که همواره یک شخصیت بصیرو آگاهی بودند، در آن زمان ایشان نماینده مجلس بودند بنا گذاشتند در جنوب تهران یک جلساتی را اداره کنند و مردم را نسبت به این قضایا روشن کنند.
وی با اشاره به پیش زمینه سخنرانی تاریخی رهبر انقلاب در مسجد ابوذر تصریح کرد : ایشان (رهبر انقلاب )چند جلسه برای تببین افکار در خیابان ری مدرسه حاج ابولفتح می رفتند تا اینکه از حزب جمهوری اسلامی به من زنگ زدند که بنا است ایشان در مسجد ابوذر سخنرانی کنند.
من جلسه را خیلی خوب آماده کردم باور کنید جمعیتی آن روز آماده بود که بیرون مسجد هم پر از جمعیت بود آن روزها مردم تشنه بودند دنبال این صداها در بین مسئولان می گشتند ، نه متاسفانه الان که گویا مردم ما سیر شدند و پیروز شدند و دیگر نیازی نیست.
ایشان درست یک ساعت به ظهر مانده به اتفاق چند از دوستان قدیمی خودشان وارد مسجد ابوذر شدند ،نماز به امامت ایشان اقامه شد ،بین دو نماز ایشان شروع کردن به صحبت کردن ،کلیت صحبتهای ایشان این بود آن چیزی که اسلام را تاکنون ضربه زده است شمشیر نبوده نیزه نبوده بلکه توطئه و شایعه بوده ایشان یک چند نمونه از شایعات آن زمان را گفتند.
یک وقت من دیدم که پشت سر من یک سیاهی پیدا شد دیدم یک آقایی ی ضبط صوت دستش هست و داره میاد جلو اصلا هیچ ذهنیتی نبود کسی شک کند درباره این حادثه چون هنوز این حوادث به این شدت پیش نیامده بود ، بعد چند دقیقه که این فرد ضبط صوت گذاشت جلوی آقا انفجار صورت گرفت ،و صدای در مسجد بلند شد انگار مسجد در حال خراب شدن است من یک لحظه به خودم اومدم آقا را نگاه کردم دیدم آقا افتاده است روی زمین و خون همین جور از ایشان می رفت .
بعد از خارج کردن آقا از مسجد و حرکت به سمت بیمارستان من دیدم که ضبط صوت متلاشی شده و در آن جمله هدیه از سوی گروه فرقان نوشته شده بود ، من سرافکنده شده بودم ولی این جمله بیاد من می آید که اگر آقا اینجا جان سالم بدر نمی بردند قطعا فردا شب در حزب جمهوری اسلامی شهید شده بودند چرا که ایشان مرتب در حزب بودند باید قدردان باشیم ، خداوند به ما توفیق داد تا بتوانیم از حضو ایشان در مسیر انقلاب اسلامی بهره ببریم.
سید حسین موسوی از نمازگزاران مسجد ابوذر تهران نیز درباره جزئیات حادثه ششم تیر به خبرنگار نما گفت :من حدود 45 سال است که در مسجد ابوذر رفت و آمد دارم قرار شد درباره اوضاع روز کشور و وضعیت رئیس جمهور خائن آن زمان بنی صدر برای مردم منطقه 17 و جنوب تهران سخنرانی برگزار کنیم تا مردم بشتر اقناع شوند.
قرار شد حضرت اقا که آن زمان امام جمعه موقت تهران بودند برای تبیین افکار و تشریح فعالیتهای منافقانه برخی افراد به مسجد ابوذر بیایند ،بین دو نماز زمان سخنرانی آقا بود سئوالها از مردم هم جمع آوری شده بود ممتها بچه ها آنقدر هول بودند سئوالها دسته بندی نشده بود یکی از سئوالها را دست آقا دادند این بود چرا در جمهوری اسلامی زنان نمی توانند رئیس جمهور یا قاضی شود ،حضرت اقا این سئوال را پاسخ دادند.
سئوال دوم را گذاشتند جلوی آقا بلندگو سوت کشید آقا درخواست کردند صدای بلندگو کم شود ولی در همان اثنا که سوت دوم کشید و دست آقا در تریبون بود که حادثه اتفاق می افتد و آقا مجروح می شوند.
صدای مهیبی بود جمعیت متفرق شدند و بدست امریکا فرار کردند ما هم که از متولیان مسجد بودیم نمیدانستیم چی شده شوکه بودیم ، فکر می کردیم از بیرون مواد منفجره را انداختند اصلا به فکرمون خطور نمی کرد ،بعد ما به سمت تریبون رفتیم دیدیم ضبط متلاشی شده و تیکه های ضبط آنجا هست
بعد از حادثه ابتدا حضرت آقا را به درمانگاه خاندان حکیم دوراهی قپان بردند و بعد به بیمارستان بهارلو انتقال دادند و بعد هم درمان های تکمیلی قرار شد در بیمارستان رجایی انجام شود که حضرت آقا را با هلیکوپتر به بیمارستان قلب رجایی انتقال دادند.

۱۳۹۶/۴/۷

اخبار مرتبط