به گزارش نما، شهروند نوشت: در ٥٠سال گذشته بارندگی در دریاچه نمک قم ٥/٢٢ برابر کاهش یافته است. تبخیر آب در دریاچه نمک قم ۵ برابر میانگین جهانی افزایش یافته است میزان بارندگی در این دریاچه ۱۵۰ میلیمتر و میزان تبخیر ۳۶۰۰ میلیلیتر است.
مرگ به دریاچه نمک قم نزدیک و نزدیکتر میشود. حالا در شرایطی که دمای کشور تا دو درجه بالاتر رفته و میزان تبخیر آب ٢٧میلیارد مترمکعب افزایش داشته است. میزان بارشها هم ١٠درصد کمتر شده است. این موضوع اقلیم نیمهکویری را در شرایط بدتری قرار داده و از این میان، حال دریاچه نمک قم وخیم گزارش شده است. براساس اعلام وزارت نیرو در ٥٠سال گذشته میزان بارندگی در دریاچه نمک ٢٢,٥ برابر کاهش یافته و تبخیر از این دریاچه به ٥ برابر میزان جهانی افزایش داشته است.
برای آنکه درک درستتری از وضع مرگبار دریاچه نمک داشته باشید، کافی است که بدانید میزان بارندگی در دریاچه نمک ١٥٠میلیمتر و میزان تبخیر از این دریاچه ٣٦٠٠ میلیلیتر گزارش شده است. دریاچه نمک قم بین سه استان اصفهان، قم و سمنان و در ۶۲کیلومتری قم قرار دارد و حالا خشکسالی دریاچهای که به گفته کارشناسان وضعیتی بحرانیتر از دریاچه ارومیه دارد، موجب شده است روند مهاجرت از روستاهای اطراف آن شدت بگیرد. این موضوعی است که اعظم بیگی مدیر بخش آب مرکز ملی مطالعات کشاورزی و آب اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با «شهروند» به آن تأکید میکند و معتقد است؛ از آنجا که در این منطقه کشاورزی بسیار آسیب دیده، در نتیجه مهاجرت به سمت شهرها و حاشیهنشینی افزایش یافته که نتیجه آن خالیشدن روستاها و افزایش جمعیت شهرهاست.
تأثیر منفی تغییر اقلیم بر دریاچه نمک
هدایت فهمی، معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی آب و آبفای وزارت نیرو به «شهروند» توضیح میدهد که یکی از مناطق بسیار حساس کشور از نظر گسترش ریزگردها و توسعه بیابانزایی، دریاچه نمک قم و مناطق اطراف آن است و اگر از الان به آن نپردازیم و دیر بجنبیم، سال آینده با ١٠برابر هزینههای فعلی هم کنترل این بحران امکانپذیر نخواهد بود.
به گفته فهمی، دمای کشور بین ١/١ تا ٢ درجه بالا رفته و این افزایش دما، میزان تبخیر را تا ٢٧میلیارد مترمکعب افزایش داده، اما در مقابل میزان بارشها ١٠درصد کاهش یافته و این باعث شده ٢٥درصد جریان رودخانهها به خودی خود کاهش بیابد که این موضوع بر دریاچه نمک قم هم تأثیر منفی گذاشته است.
استان قم یکمیلیون و ۱۲۳هزار هکتار مساحت دارد که ۱۳هزار و ۲۷۰ متر آن جنگل و ۷۲۳هزار هکتار آن مرتع است. از مجموع ۱۷۶هزار هکتار مناطق بیابانی این استان، ۱۰۵هزار هکتار آن جزو کانونهای بحرانی و گردوغبار است.
از همینرو، معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی آب و آبفای وزارت نیرو معتقد است؛ با توجه به اینکه در استان قم بخش عمدهای از مناطق، خشک و نیمهخشک است، نباید در این منطقه خیلی روی بخش کشاورزی تکیه کرد. به اعتقاد فهمی، در این مناطق یا باید به سمت کاهش مصرف آب رفت یا محصولات کشاورزیای تولید شود که آب کمتری مصرف و ارزش اقتصادی بیشتری تولید کنند.
بحران دریاچه نمک دامن سایر استانها را میگیرد
اما پرواضح است که هر اتفاق زیستمحیطی که برای قم بیفتد، به علت وضع ارتباطی قم با دیگر استانها، این مشکلات از طریق ریزگردها منتقل میشود و برای کل کشور خطرناک خواهد بود. بنابراین تبعات ریزگردها و بحران اقلیمی که در دریاچه نمک اتفاق افتاده، فقط مختص قم، اصفهان و استان مرکزی و غیره نیست بلکه تبعات آن به تمام استانها اعم از تهران، قزوین و سایر استانها کشیده میشود.
با توجه به این وضع، فهمی معتقد است که باید مدیریت مصرف و تقاضا انجام شود. درعین حال، او معتقد است با توجه به این مسأله باید میزان مصرف آب کاهش بیابد و سهم حقابهای که در نظر گرفته شده، به پایانهها و تالابهای مختلف رسانده شود.
این کارشناس منابع آب اعتقاد دارد که در رابطه با بحران دریاچه نمک قم انتقال آب هم چارهساز نیست، زیرا انتقال آب فقط باید برای مصارف شرب باشد و برای مصارف دیگر انتقال آب چندان معنادار و درست نیست.
اما همانطور که تبعات بحران اقلیم دریاچه نمک قم به نوعی دامنگیر تمام کشور است، حل مشکل ریزگردها و کاهش منابع آب در این حوضه هم فقط مربوط به یک وزارتخانه و سازمان نیست و مسألهای فراوزارتخانهای و فراسازمانی است و به نظر میرسد که اگر روی موضوع کاهش مصرف آب تمرکز بیشتری شود، هزینههای بسیار کمتری نسبت به سایر روشها خواهد داشت.
به گفته فهمی،نمیتوان در مورد هزینههای حل این بحران بهطور دقیق اظهارنظر کرد، زیرا فقط بحث آب و محیطزیست و جنگل نیست و بسیاری از وزارتخانهها و سازمانها درگیر آن هستند.
از اواخر دهه ٨٠ مشکل دریاچه نمک جدیتر شده است
این کارشناس منابع آب با اشاره به اینکه از اواخر دهه٨٠ بحران دریاچه نمک وضع جدیتری پیدا کرده است، میگوید: برای مقابله با این بحران، نیازمند برنامهای جامع هستیم و باید برنامه جامع کنترل ریزگردها و بحرانهای سرزمینی به صورت فراوزارتخانهای و فراسازمانی توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی تهیه و تدوین شود و برای آن اعتبارات مناسبی در نظر گرفته شود و سازمانها و وزارتخانههای مختلف بنا به وظایفی که دارند، اقداماتی را در این رابطه عهدهدار شوند و انجام دهند. این موضوعی است که رئیس سازمان جنگلها و مراتع هم بر آن تأکید دارد. جلالی معتقد است که اقدامات لازم در دریاچه نمک باید براساس مطالعات علمی و پژوهشی باشد تا به تعادل لازم در مقابله با پدیده گردوغبار و بیابانزایی برسیم، چراکه پیامدهای این دریاچه استانهای دیگر را نیز تهدید میکند. به گفته معاون وزیر جهاد کشاورزی، باید ابعاد مختلف زیستمحیطی دریاچه نمک مورد توجه قرار بگیرد تا از چالشها و تهدیدات و خسارات جلوگیری کرد و در این زمینه نیاز به مدیریت جامع و برنامهریزی دقیق وجود دارد.
قم درگیر پدیده گردوغبار
اما آنگونه که اعظم بیگی، مدیر بخش آب مرکز ملی مطالعات کشاورزی و آب اتاق بازرگانی ایران به «شهروند» میگوید، در هر دهه هوای ایران نیمدرجه گرمتر میشود و اگر سالهای ٩٤ و ٩٥ را که میزان بارشها خوب بوده، فاکتور بگیریم، بارش در مابقی سالهای اخیر بشدت کاهش یافته و میزان آن از ١٣٠میلیارد متر مکعب به ٨٧ میلیارد مترمکعب رسیده که در حوضه دریاچه نمک این تغییرات بیشتر بوده است.
به گفته بیگی در سال ٩٥ تعداد روزهایی که قم با پدیده گردوغبار مواجه بوده، ٥ تا ١٠ روز در یک ماه بوده و این در حالی است که منابع آب سطحی کاهش و برداشت از منابع آب زیرزمینی افزایش یافته و سطح آب زیرزمینی افت کرده است و تمام اینها باعث شده که حوضه دریاچه نمک منطقه خطرناکی شود و نگرانیهایی از بابت ریزگردها وجود داشته باشد.
اما در استانهایی که در حوضه دریاچه نمک قرار دارند، یکی از فعالیتهای عمده مردم کشاورزی است و با توجه به افت سطح آب زیرزمینی آن دسته از زمینهای کشاورزی که در این مناطق با آبهای زیرزمینی تغذیه میشوند، با مشکل مواجه شدهاند و به دلیل کاهش میزان بارشها، زمینهایی هم که از آبهای سطحی استفاده میکنند، با کاهش منابع آب روبهرو هستند.
خالیشدن روستاها و حاشیهنشینی
به گفته بیگی این موضوعات موجب شده که در این مناطق بخش کشاورزی آسیب بسیاری ببیند و در نتیجه مهاجرت به سمت شهرها و حاشیهنشینی افزایش بيابد که نتیجه آن خالیشدن روستاها و افزایش جمعیت شهرها است و این در حالی است که حاشیهنشینی وضع ناامنی را به وجود آورده و مهاجران به شهرها نیازمند اشتغال هستند.
به طور قطع اگر مشکل حل نشود، این مسأله میتواند در آینده بسیاری از مناطق این حوضه به خصوص مناطق روستایی را تحتتأثیر قرار دهد و مهاجرت را تشدید کند و حتی پیشبینی برخی کارشناسان این است که اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، در سال ١٤٠٠ بسیاری از مناطق کشور خالی از سکنه خواهد شد.
ضرورت تغییر الگوی کشت
مدیر بخش آب مرکز ملی مطالعات کشاورزی و آب اتاق بازرگانی ایران معتقد است كه نمیتوان موضوع مشخصی را برای رهایی از این وضع عنوان کرد؛ اما از آنجا که دریاچه نمک در حاشیه کویر قرار دارد و با توجه به اینکه میزان بارش کاهش یافته، بعضی استانها متوجه وخامت اوضاع شده و الگوی کشت خود را تغییر داده و به سمت کشت محصولاتی رفتهاند که آب کمتری را مصرف کنند. به گفته بیگی اما در برخی نقاط الگوی کشت را به سمت باغ بردهاند که مصرف آب بالایی دارد که این وضع منطقه را بدتر میکند.
به گفته او یکی از راهکارها این است که الگوی کشت تغییر کند و این مناطق به سمت کشت محصولاتی بروند که آب کمتری مصرف میکنند و باید از برداشتهای بیرویه آب جلوگیری شود.
آنگونه که مدیر بخش آب مرکز ملی مطالعات کشاورزی و آب اتاق بازرگانی ایران میگوید، قم خشک شده و اصلا به چاههای آن آب نمیرسد؛ ولی با وجود اینکه وزارت نیرو چاههای غیرمجاز را مسدود میکند، اما باز هم برخی افراد چاه حفر میکنند. به عبارت دیگر کنترلی روی این مسأله وجود ندارد و در شرایطی که وزارت نیرو اعلام میکند که چند هزار چاه غیرمجاز را مسدود کرده، باید پرسید که چند هزار چاه غیرمجاز حفر شده است.
البته این موضوعی است که پیش از آن برخی از مسئولان وزارت نیرو هم به آن تأکید داشتند؛ به گفته آنها در بسیاری از مناطق چاه غیرمجازی مسدود میشود، اما چند روز بعد کمی آن طرفتر چاه غیرمجاز دیگری حفر میشود. بدیهی است که اگر چنین وضعیتی بهخصوص در مورد حوضه دریاچه نمک ادامه پیدا کند، نهتنها مشکلی حل نمیشود، بلکه وضع بدتر هم میشود.
بیگی معتقد است برای عبور از بحران آب و بحران اقلیم در این منطقه باید یک وفاق ملی به وجود بیاید؛ زیرا این فقط بحران آب نیست، بلکه بحران سرزمین است و پایداری سرزمینمان و سلامت نسل آینده را در معرض خطر قرار میدهد.
شاید مهمترین کاری که باید در این رابطه انجام شود، این است که سازمانهای ذیربط و نهادهایی که متولی منابع آب کشور هستند، تغییر رویهای اساسی داشته باشند و تکانی به خود بدهند. درواقع مسأله این است که باید ارادهای برای انجام کار وجود داشته باشد. در حال حاضر همه فقط از این صحبت میکنند که در دریاچه نمک بحران وجود دارد اما ارادهای برای رهایی از وضع فعلی وجود ندارد و شاید بیشترین هزینه باید در همینجا پرداخت شود تا ساختار، تغییرات اساسی کند و افرادی مسئول شوند که به جای صحبتکردن، اقدام کنند.