شنيدن برخي اظهارنظرها از سوي ستارههاي ورزشي تعجببرانگيز و بعضاً باعث تأسف است. ستارههايي كه مردم ايران با يادآوري نام و خاطرات آنها جز غرور و افتخار و بزرگي چيز ديگري به خاطر نميآورند، اما حقيقت اين است كه در طول اين 38 سال مسئولان ورزش، باشگاهها و آنها كه بايد روي فرهنگ و مقوله اعتقادي ورزشكاران ايران به ويژه فوتباليها كار ميكردند به درستي وظيفه خود را انجام ندادند.
در سالهاي اخير به ويژه دو دهه 80 و 90 كه آخرين سالهاي آن را طي ميكنيم اين مسئله و زاويه پيدا كردن برخي از چهرههاي ورزشي با آرمانهاي انقلاب اسلامي پررنگتر از قبل نيز شده است. بهطور حتم كسي توقع ندارد كه يك فوتباليست طراز اول اسلحه دست بگيرد و بجنگد، هرچند كه در طول دفاع مقدس و حتي در جمع مدافعان حرم ورزشكاران و فوتباليستهايي داشتهايم كه قيد دنياي حرفهاي را زدهاند و سعادت را در جاي ديگري جستوجو كردهاند، اما با اين حال از فوتباليستهاي بزرگ اين توقع هم نميرود كه صراحتاً عليه مواضع نظام و سياست خارجي كشورمان حرف بزنند. اينكه امثال بزرگاني چون علي كريمي، مهدي مهدويكيا و فرهاد مجيدي در فضاي مجازي حرفهايي از سر احساسات بزنند كه كاملاً خلاف آرمانها و اهداف انقلاب اسلامي است، تنها و تنها به اين برميگردد كه ما نتوانستهايم آنها را از اين لحاظ به خوبي تربيت كنيم. بدون ترديد آنها دلسوز مردم ايران و متعصب به ايران و پرچم كشورمان هستند، اما وقتي در مواقع حساس و سرنوشتساز چنين واكنشهاي احساسي از خود نشان ميدهند و به قول معروف در زمين دشمن بازي ميكنند، مؤيد اين نكته ميشوند كه فرصتشناس نيستند و نميدانند چه چيز را در چه مقطعي بايد بيان كرد.
همه ما خاطرات خوبي با بزرگان فوتبال داريم. خاطراتي كه در روزهايي رقم خورد كه كشورمان آماج حملات استكبار جهاني به سركردگي امريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي بود. همين فوتباليستها در آن شرايط پرورش يافتند. مهدويكياها، كريميها و مجيديها در ايامي فوتباليست شدند كه برومندترين جوانان اين مرز و بوم رفتند و جان دادند تا آنها با خيال راحت و امنيت كامل به كار و ورزششان بپردازند. امروز هم اگر فوتبالي برپا ميشود از صدقه سري جانفشانيها و رشادتهاي مردان و جواناني است كه نگذاشتند امنيت ايران و ايراني به خطر بيفتد، رفتند در عراق، سوريه و لبنان ايستادند تا ما اينجا آسودهخاطر باشيم.
به خوبي ميدانيم كه حرفهاي اين چند روز از قصور و كوتاهي مسئولان ورزش و حتي رسانهها در كار فرهنگي و عقيدتي روي بزرگان است، والا همه به ياد ميآورند كه علي كريمي چگونه بر دستان جانباز روي ويلچر كنار زمين بوسه زد و گفت: «قهرمانان واقعي شماها هستيد.» همه ميدانيم كه مهدويكيا بزرگ شده منطقهاي است كه بيشترين شهيد را در هشت سال دفاع مقدس تقديم كرد. بنابراين تلخ است كه از زبان كريمي يا مجيدي بشنويم كه حضور در مسابقهاي با نماينده رژيم صهيونيستي را به هر دليل تأييد كنند يا تلختر اينكه از زبان مهدويكيا حرفهايي بشنويم كه كاملاً برخلاف اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي است.
اين روزها آن خاطرات خوب را بارها مرور كردهايم، ميدانيم كه ستارگان فوتبال ايران، جوانمردي و پهلواني را بارها و بارها به درستي معنا كردهاند، اما بايد پذيرفت كه در اين امتحان آخر نمره قبولي نگرفتهاند. قرار نيست محكمهاي برگزار شود، قرار هم نيست كسي به خاطر نظراتش توبيخ شود، ولي اي كاش به ستارگانمان ياد ميداديم وقتي به دروازه حريف حمله ميكنند، وقتي در ميانه ميدان با دريبلهايشان جادوگري ميكنند، وقتي موشكوار روي خط كنار زمين حركت ميكنند به ياد داشته باشند كه كشورشان آرمانهايي دارد، اهدافي دارد مقدس كه همه چيز را دربر ميگيرد.
كاش به آنها ياد ميداديم كه فقط تكنيك و تاكتيك را از فوتبال دنيا نياموزند و بياموزند همين فوتبالي كه امروز دم از جدايي از سياست ميزند، سياسيترين ورزش دنياست كه هيچ كدام از ستارههايش تاكنون برخلاف سياستهاي داخلي و خارجي كشورشان حرف نزدند و اعلام موضع نكردهاند. ما اين كار را نكرديم. مسئولان ورزش از اين امر غافل بودند و امروز بايد تأسف بخوريم از شنيدن و ديدن برخي اظهارنظرها، برخي حرفها كه حداقل امروز جايش نيست. ما هم ميدانيم كه مهدويكيا دغدغه زيرساختها و پرورش استعدادهاي پاك ايران زمين را دارد، اما آيا مهدويكيا و امثال او نميدانند كه اگر در سوريه، لبنان و عراق نباشيم بايد در كوچهپسكوچههاي همين تهران با عمال امريكا، اسرائيل و انگليس بجنگيم. حتماً نميداند، چون فقط از او خواستهايم كه گل بسازد و گل بزند، ولي يادش ندادهايم كه منافع نظام و همين مردمي كه دم از آنها ميزند تا كجا ميشود و بايد دفاع كرد. تقصير بيبصيرتي ستارهها گردن ماست. گردن مسئولان بلندپايه و ريز و درشت ورزش است كه از آنها فقط پيروزي و گلزني خواستهاند.