به گزارش نما به نقل از کیهان، سايت ملي- مذهبي در تحليل خود همچنين به نسبت هاشمي و اصلاح طلبان پرداخت و نوشت: هاشمي در سالهاي بعد از اصلاحات دريافته كه فضا و گفتمان غالب تغيير كرده و بر آن است تا خود را به اين فضا نزديك كند هر چند در دوران اصلاحات نيز چنين ميلي داشت اما تماميت خواهي اصلاح طلبان اين اجازه را به او نداد اصلاح طلبان متزورانه او را به لجن كشيدند و آنچه كه در حق او نبود به او منتسب كردند و در نهايت نيز بعد از ضربه خوردن بسيار به دامن او بازگشتند، بازگشتي كه ديگر دير بود، هاشمي نه عاليجانب سرخپوش بود و نه فرد اول در اين قتل ها. او مي خواست تا اگر سكان دار اصلاحات نيست در اين ميدان مهره مهمي باشد كه اصلاح طلبان نگذاشتند. او را به اردوگاه دشمن راندند و با اين كار خود در اردوگاه مقابل استحكام و يكدستي اي به وجود آوردند كه قدرت عمل تعيين كننده اي را به آنها براي سركوب جنبش دموكراسي خواهي بخشيد. اما هاشمي ماند و اصلاح طلبان رفتند با اين تفاوت كه پشت به هاشمي آمدند و رو به سوي او از قدرت ساقط شدند.
هاشمي در نهايت خواسته خود را پيگيري كرد و در انتخابات رياست جمهوري پيشين با خواسته هاي جنبش سبز پيوند خورد؛ هرچند محافظه كارانه. اين سايت گروهكي مي افزايد: تاريخ گواه اين است كه هاشمي توسعه طلب است هرچند آبادي را بدون آزادي مدنظر دارد كه تجربه نشان داده نشدني است اما اين تفاوت بسيار با كساني دارد كه در توهم امت اسلامي هستند. با اين وجود، با رفتارش در مورد جنبش سبز شايد بتوان گفت در ايده او نسبت به آزادي نيز تغيير ايجاد شده است. البته اين نكته را نيز بايد در نظر داشت كه او نگاه ابزاري به آزادي و عدالت دارد و نه وجودي. او مي خواهد محبوب و در قدرت باشد و اكنون پي برده كه اينها بدون دموكراسي ممكن نيست والا در بازي قدرت،اخلاق نزد او كمتر ارزشي دارد.
انتشار اين تحليل دوگانه و آميخته به مدح و ذم در حالي است كه تقي رحماني از اعضاي مركزيت گروهك ملي- مذهبي ۳۰ فروردين امسال در مصاحبه با روز آن لاين خواستار استفاده از فضاهايي شده بود كه هاشمي ايجاد مي كند. به گفته وي هاشمي با اپوزيسيون و اصلاح طلبان متفاوت است اما طرفين مي توانند سوار قطار همسو شوند و ايستگاه هاي مشتركي داشته باشند.
رحماني در آن مصاحبه گفته بود: ملي- مذهبي ها براساس تنظيم رابطه شان با مشاركت و مجاهدين انقلاب در انتخابات مجلس ششم، رابطه شان با هاشمي را تنظيم كردند. من در سال ۸۴ مخالف اين بودم كه از هاشمي حمايت كنيم، اما ملي مذهبي ها اين كار را كردند. جالب است كه مهندس سحابي در دوره هاشمي به زندان رفت و به قول خود هاشمي قرار بود كه رويش كم شود.
وي با بيان اينكه افراد رده بالا و مطرح ترين چهره هاي حزب مشاركت وارد پروژه حمله به هاشمي شدند، اظهار داشته بود: پيش از انتخابات مجلس ششم، سه نفر از اصلاح طلبان به دفتر مجله ايران فردا آمدند. من خودم در اين جلسه نبودم، اما از مهندس سحابي و هدي صابر نقل مي كنم. آن ها گفتند كه ما مي خواهيم عليه هاشمي ويژه نامه اي منتشر كنيم، شما هم با توجه به اينكه از همان ابتدا منتقد سياست هاي تعديل بوديد، مقاله اي در همين زمينه بدهيد. مهندس سحابي اما مخالفت كرده و گفته بود كه شما نبايد به هاشمي حمله كنيد. نقد هاشمي را اجازه دهيد ما كه اپوزيسيون هستيم انجام دهيم.
اين گروهكي مقيم پاريس درباره اين پرسش كه آيا هنوز مي توان روي هاشمي حساب باز كرد، مي گويد: بستگي به شرايط دارد و اينكه ما چه چيز را مي خواهيم. آقاي هاشمي منافع خودش را دارد و مي خواهد نظام را حفظ كند، اماكلاً نگاه هاشمي، يك نگاه بوروكراتيك است. بوروكرات ها بخشي از آزادي هاي مدني را مي دهند، اما هميشه نتيجه پروژه ها هماني نيست كه معماران آن تصور مي كنند. در موازنه قدرت خواست فرد مهم نيست، مهم اين است كه سمت و سوي فعاليت يك جريان به كجا مي رود.
وي با بيان اينكه بايد از فضاهايي كه بوروكرات ها ايجاد مي كنند استفاده كرد، افزود: براي وحدت هاي استراتژيك بايد به وفاداري افراد توجه كرد، اما براي استفاده از فضاهايي كه وجود دارد نياز به اين نيست. كما اينكه هاشمي هم نمي آيد با دموكراسي خواه ها جبهه تشكيل دهد. ممكن است كه قطار همسو شود و ايستگاه هاي مشتركي داشته باشد. همان طور كه سخنان وي در خطبه هاي نماز جمعه سال ۸۸، با استقبال مواجه شد.