«اعتصاب غذای مهدی کروبی» نمایش و سناریویی که هفته پیش به اجرا درآمد، نمایشی که فارغ از هدفش بسیار روشنگر بود و سه نکته مهم را بیش از پیش هویدا کرد؛ اولین و مهمترین نکتهای که در جریان این بازی رسانهای مشخص شد، درستی سیاست اعمال حصر برای سران فتنه در هفت سال گذشته بود، اینکه در صورت برداشته شدن محدودیتها و آغاز ارتباط میان سران فتنه و چهرههای تندروی اصلاحطلب بار دیگر فتنهانگیزیهای این افراد آغاز خواهد شد؛ زیرا طی همین چند روزی که مهدی کروبی برای درمان در بیمارستان بستری بود و برخی چهرههای تندرو توانستند به بهانه عیادت با وی ارتباط بگیرند، بلافاصله خطدهی را آغاز کرده و نمایش اعتصاب و مباحث پیرامون آن را طراحی و عملیاتی کردند.
دومین نکته، ضرورت بیش از پیش روشنگری درباره سال 88 بود؛ چرا که گویا برخی فراموش کردهاند که اساساً اعمال حصر، نه به علت اعتراض به نتایج انتخابات، بلکه به دلیل ورود این افراد به فاز براندازی همزمان با انقلاب و حرکات مسلحانه در کشورهای منطقه آن هم در بهمن ماه سال 89 بود، فراموش کردهاند نظام همه شورشها، آشوبها و گستاخی این افراد و حامیانشان را 18 ماه تحمل کرد تا آنکه آنها به دنبال سوریهسازی ایران افتادند و امروز این سؤال مطرح است که اگر در بهمن ماه سال 89 حصر اعمال نمیشد و ارتباط سران فتنه با بدنه این جریان قطع نمیشد، فراخوانها و آشوبهای خیابانی این افراد و حامیان آنها تا کجا ادامه داشت؟ موضوعی که با توجه به شرایط حساس و ویژه منطقه در سالهای گذشته معلوم نبود به چه اتفاقات و شرایطی برای کشور و نظام اسلامی منجر میشد.
سومین نکته، روشن شدن ضرورت محاکمه سران فتنه و باز شدن ابعاد پیچیده و پنهان فتنه 88 برای مردم و برای ثبت در تاریخ است. ظلم بزرگی خواهد بود اگر محصوران پیش از محاکمه و پاسخگویی در حصر فوت کنند و این فرصت برای برخی فراهم شود که با قهرمانسازی از آنان و مظلومنمایی از محصوران، واقعیتها را برای آیندگان وارونه روایت کنند. مسئولان و دستگاه مسئول، به ویژه قوه قضاییه باید مقدمات محاکمه آنان را فراهم کرده و به مطالبه عمومی مجازات این افراد پاسخ مثبت دهد.