دیگر حساب نامهها و ایمیلهای مسئولان سیاست خارجی کشورمان به مسئولان اروپایی و آمریکایی و... درباره نقض برجام، تعهد نداشتن به برجام و... از دستمان در رفته است؛ اما همچنان این روند ادامه دارد. در آخرین نمونه محمدجواد ظریف که به تازگی نیز از مجلس شورای اسلامی برای ادامه حضور در وزارت خارجه رأی اعتماد گرفته است و قرار است چهار سال دیگر در این مسند باقی بماند، در نامهای به خانم موگرینی و یوکیو آمانو با ابراز نگرانی درباره دیدار نماینده آمریکا در شورای امنیت با آمانو، رئیس آژانس هستهای مینویسد: «هدف از نگارش این نامه جلب توجه شما به گام تازه ایالات متحده در تقابل با برجام و قطعنامه 2231 سال 2015 شورای امنیت سازمان ملل است که اگر اصلاح نشود، چالشی برای اعتبار آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود. به طور گسترده گزارش شده که نماینده دائم ایالات متحده در سازمان ملل «برای بحث با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره نگرانیهای دولت ایالات متحده در مورد برنامه هستهای به وین سفر میکند.» تا آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در ارتباط با پایبندی ایران به توافق، تحت فشار قرار دهد. هدفی که نگرانیهایی جدی درباره نقض بیش از پیش متن و روح برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل ایجاد میکند که این بار در عین حال اعتبار آژانس را نیز که به طور کلی برای نظام منع اشاعه و بالاخص برای برجام اهمیتی حیاتی دارد، تضعیف میکند.» اما پرسش اینجاست که این نامهها تا کی ادامه خواهند داشت؟ تا کی قرار است طرفهای مقابل جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق ایران در توافق هستهای ادامه دهند و ایران تنها و تنها به نامه نوشتن و شکایت بسنده کند؟! آیا اساساً این نامهها و قولهای مقامات اروپایی و... برای حل مشکلات در اجرای برجام و تأمین منافع ایران تا امروز مؤثر بوده است؟ تجربه برجام مسئله خلاف این را نشان میدهد و ضرورت تغییر روش و برخورد جدی و عملی با طرفهای عهدشکن را به اثبات میرساند.