امروزه این سوال مطرح است که «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی با ترامپ و تهدیداتش چه خواهد کرد؟آشکارترین پاسخ، تداوم آزمایشات هستهای و تست موشکهای دوربرد و میانبرد است.
کره شمالی با ژاپن، کرهجنوبی، روسیه و چین همسایه است. چینیها بازی با آمریکا را در زمین کرهشمالی خوب بلدند، حتی یک بار هم در این بازی دیپلماتیک طعم شکست را نچشیدند. آمریکاییها به چینیها نمی توانند بگویند بالای چشمت ابروست. حتی عرضه تحریم چینیها را ندارند و تا الآن هم به آن تفوه نکردهاند.
کیم جونگ اون ظاهری بچگانه دارد، اما اقدامات او در مقابله با تهدیدات آمریکا فوقالعاده حکیمانه و مبتنی بر عقلانیت سیاسی و نظامی است.
هیچ یک از همسایگان کره شمالی حاضر نیستند هزینههای یک جنگ در منطقه را آن هم در ابعاد هسته ای تحمل کنند. آمریکایی ها هم در وضعی نیستند که یک جنگ هستهای را که ممکن است دامنه آن به خاک آمریکا هم کشیده شود حتی تصور کنند. دست آمریکاییها در مناقشه کره خالی است.
ادا و اطوار ترامپ تنها یک تصویر «این» در مقابل «اون» است. همه دنیا نظارهگر این بازی خطرناک در شبه جزیره کره هستند و دنبال پاسخ به این پرسش هستند؛ چه کسی در این مناقشه، ماشه هستهای را میچکاند؟
آمریکاییها در ادعا گفتهاند ما دست به ماشه هستهای هستیم و در چکاندن آن تردید نمیکنیم، اما از طرفی «اون» هم برای این مسئله فکری کرده است، و الا پرداخت هزینههای هستهای شدن، آن هم از جنس و اندازه مجهز به بمب هیدروژنی یک شوخی بیمزه نیست.
مزه این شوخی خطرناک در سه حالت امکان وقوع دارد:
1- حمله هستهای از سوی «اون» صورت میگیرد.
2- حمله هستهای از سوی «این» یعنی ترامپ صورت میگیرد.
3- حمله هستهای همزمان با هم صورت میگیرد.
در حالت اول و سوم، دیگر کشوری به نام آمریکا به عنوان پلیس جهانی باقی نخواهد ماند. مردم جهان از شر یک قدرت زورگو و متجاوز نجات پیدا خواهد کرد.
اگر حمله از سوی آمریکا صورت گیرد، دیگر مفهومی به نام حقوق بشر که آمریکا بتواند در مناسبات جهانی روی آن تکیه کند و با این ورق بازی کند هم وجود نخواهد داشت چون جنازه سوخته صدها هزار نفر در کره به جنایات آنها در هیروشیما و ناکازاکی اضافه و روی دست آنها باقی خواهد ماند.
البته این در حالی است که هیچ واکنشی از سوی «اون» صورت نگیرد. احتمال اینکه کره هیچ واکنش اتمی در منطقه و جهان از خود نشان ندهد، چیزی نزدیک به صفر است. لذا نه جهان بلکه آمریکا با یک فاجعه عظیم و غیر قابل جبران روبرو خواهد بود که به هیچ وجه قادر به جمع و جور کردن آن در نزد افکار عمومی جهان نیست.
این وسط جناب «مون چائه این» رئیس جمهور کره جنوبی در وادی حیرت به سر می برد. چون در صورت وقوع یک جنگ هسته ای، کره جنوبی بیشترین آسیب را می بیند.
بنا بر این قبل از اینکه به این سؤال پاسخ داده شود که «اون» با «این» چه خواهد کرد؟ این سؤال همزمان مطرح می شود که تکلیف «مون» رئیس جمهور کره جنوبی و ملت او که زیر تیغ هسته ای در استرس و اضطراب است چه خواهد بود؟
حال چه باید کرد؟ راه حل روشن است؛
1- آمریکا از تحریک کره شمالی دست بردارد.
یک ضربالمثل حکیمانه میگوید دستی را که نمیشود برید، باید بوسید.
2- شرط حالت اول این است که تحریمهای کره را لغو و راهبرد تهدید را متوقف کند تا در یک فضای غیرتهدید، گفتگوها آغاز شود.
3- گفتگوها نمیتواند روی محدود کردن یا منع اشاعه سلاحهای هستهای باشد، چون آمریکا خود متهم اصلی این پرونده است. گفتگوها فقط برای پیشگیری از یک فاجعه هستهای متمرکز شود و دیگر هیچ.
4- آمریکا از تهدید، تحقیر و تحریم ایران دست بردارد و تعهدات خود را در برجام به رسمیت بشناسد و حتی برای جلوگیری از تکرار راهبرد غلط خود در کره شمالی فراتر از برجام به تعهدات خود بپردازد تا با رد اتهام بدعهدی و نقض عهد بتواند پشت میز مذاکره بنشیند و به اصطلاح مذاکره پذیر تلقی شود چون با تداوم سیاست بدعهدی، هیچ دولتی حاضر به گفتگو با آمریکایی ها نیست چه رسد به کره ای ها! آمریکاییها در باتلاق بحران کره شمالی فرو رفتهاند. شرط خروج از این باتلاق هیچ چیز جز همین 4 بند فوق که مذکور افتاد، نیست.