جنگ روانی دلار!

رسانه های بیگانه می كوشندبی ثباتی نرخ دلار را از حوزه اقتصادی به سایرهای زمینه ها در ایران بسط داده و وجهی امنیتی به این مشكل بدهند. در «جنگ روانی دلار» دشمن و رسانه های آن می كوشند كه با انواع تاكتیك های رسانه ای نه تنها ارزش پول ملی را به پایین ترین حد خود برسانند، بلكه در تلاش هستند كه زمینه های آرامش و امنیت ملی را با هدف قرار دادن سرمایه ها از بین ببرند.در تدوین جریان خبری ...

فرهاد مهدوى- رسانه هاي بيگانه به بهانه بي ثباتي نرخ دلار محورهاي تبليغي خود را عليه عملكرد نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران افزايش داده اند. رسانه هاي بيگانه مي كوشند ابعاد اين بحران را از حوزه اقتصادي به سايرهاي زمينه ها در ايران بسط داده و وجهي امنيتي به اين مشكل بدهند. در «جنگ رواني دلار» دشمن و رسانه هاي آن مي كوشند كه با انواع تاكتيك هاي رسانه اي نه تنها ارزش پول ملي را به پايين ترين حد خود برسانند، بلكه در تلاش هستند كه زمينه هاي آرامش و امنيت ملي را با هدف قرار دادن سرمايه ها از بين ببرند.در تدوين جريان خبري جنگ رواني دلار وضعيت هايي كه مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از:

1- از بين بردن اميد نزد مخاطبان ايراني با بحراني نشان دادن وضعيت اقتصادي 2- بي اعتمادي نسبت به رهبران كشور به دليل عدم مقابله با بحران اقتصادي 3- شكاف در بين جامعه و ايجاد هرج ومرج اقتصادي 4- اثرگذار نشان دادن فشارهاي دشمنان بر اوضاع اقتصادي.درواقع جنگ رواني دلار تلاشي است براي دستكاري افكار عمومي و هدف قرار دادن مردم، مسئولان و نظام در يك خط خبري با استفاده از تكنيك هاي جنگ رواني كه از يك سو تمركز مسئولان كشور هدف را بر هم زنند و از سوي ديگر افكار عمومي كشور هدف به سمت رويگرداني از نظام حاكم سوق داده شود.رسانه هاي خبري و مقامات غربي در جنگ رواني دلار به دنبال اين هستند كه؛

1) مواضع جمهوري اسلامي ايران در مذاكرات 1+5 را تعديل كنند

2) ممانعت از ميرايي تحريم ها و نافرماني بازيگران رسمي در روند اعمال تحريم ها عليه جمهوري اسلامي ايران

3) خارج ساختن جريان فتنه از انفعال با تعيين و تعريف نقش آفريني براي اين جريان

4) ناموفق نشان دادن الگوي جمهوري اسلامي ايران براي كشورهاي منطقه

5) وادار كردن جمهوري اسلامي ايران به بازي در پازل مذاكره با آمريكا

گزاره هاي تبليغي بيگانگان

در هفته هاي اخير با تمسك به اهداف فوق، گزاره هاي تبليغي ذيل توسط رسانه هاي غربي تبليغ و ترويج شده است:

ادعاي نگراني از معيشت مردم : صداي آمريكا از عبارت «دلاريزه شدن اقتصاد ايران» براي توصيف اين بحران استفاده مي كند و از تأثير آن بر دو بخش مديريت دولتي و معيشت مردم سخن مي گويد. همچنين رسانه دولتي انگليس در بررسي مسائل اقتصادي ايران (به ويژه با توجه به سر و صداي بازار ارز طي روزها و هفته هاي اخير همواره اوضاع سخت اقتصادي را به اثرگذاري تحريم ها ربط مي دهد، افزايش نرخ كالاهاي اساسي و هزينه هاي عمده ديگر خانوارها در ماه هاي اخير را ناشي از كاهش بي سابقه قدرت خريد مردم مي داند. اين رسانه كه خود را به ظاهر نگران سفره مردم ايران معرفي مي كند در ادامه مي افزايد: در مجموع سفره كالاهاي اساسي هر خانوار ايراني گران تر شده است.

ناكارآمد نشان دادن نظام: در مقام تعليل نوسان نرخ ارز، اما بيگانگان انگشت اتهام را به سوي نظام نشانه رفته اند. بر اين اساس، ادعا مي شود نظام بدون توجه به پيامدهاي دامن زدن به گراني نرخ ارز بر اقتصاد و معيشت مردم، رويكردي عوامفريبانه در پيش گرفته است و سعي دارد با درآمد حاصل از گراني نرخ ارز، پرداخت هاي نقدي به مردم را افزايش دهد! دشمنان مدعي اند نظام مي كوشد از اين طريق، بخشي از نيازهاي ريالي خود را تأمين كند. اين تحريض كننده ترين تحليلي است كه رسانه هاي بيگانه براي آسيب زدن به اعتماد عمومي مي توانند ارائه كنند. بيگانگان مي كوشند به اين ادعاي ناكارآمدي نظام ابعاد گسترده تري هم بدهند و لذا از سخنان انتقادي دولت و مجلس و ... به يكديگر در اين موضوع بسيار استفاده مي كنند. و گاه با ارائه كدهايي از اتهام زني مسئولان نسبت به يكديگر اذهان را به سوي ناكارآمدي نظام هدايت مي كنند و چنين نتيجه مي گيرند كه مشكل ارز علاوه بر اثرگذاري تحريم ها به ناكارآمدي مسئولان و نظام جمهوري اسلامي مرتبط است.

درگيرسازي قوا: رسانه هاي بيگانه با سناريوي درگيري قوا به دنبال اين هستند كه ضمن نااميد كردن مردم از آينده سياسي كشور، فضا را براي اثرگذاري پيام هاي بعدي خود فراهم كنند. اين رسانه ها از يك سو مشكلات اقتصادي سبب كشمكش هاي سياسي ميان طيف هاي مختلف جريان اصولگرا در دولت و مجلس را پر رنگ مي كنند و از ديگر سوي ادعا مي شود اين جريان ها در پوشش عمل به وظيفه و نظارت بر يكديگر به تسويه حساب سياسي با يكديگر مشغولند؛ به ويژه اين كه موعد انتخاب رياست جمهوري نزديك و نزديك تر مي شود. با اين حال بيگانگان قصد ندارند همه مشكلات را به پاي اختلافات و تسويه حساب سياسي بگذارند. بي بي سي فارسي در بررسي مسائل اقتصادي، كليد واژه هميشگي خود را دارد: « سوء مديريت مديران!»، بر اساس اين رويكرد، ذهن مخاطب را به اين سو سوق مي دهد؛ در داخل حكومت، دستگاه هاي نظام به جاي اينكه پيگير باشند يا به مردم كمك كنند همديگر را متهم مي كنند.

اظهارات محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور كشورمان در نشست رسانه اي هفته گذشته مورد توجه رسانه هاي بيگانه قرار گرفت. اين رسانه ها در چارچوب اختلاف افكني ميان مسئولان و نهادهاي حكومتي و با بهره گيري از تكنيك تبليغي سياه نمايي، بخشي از سخنان وي را بازتاب و تحليل كرده اند. همچنين به زعم خبرگزاري آسوشيتدپرس پاسخ هاي احمدي نژاد به سوالات خبرنگاران در اين كنفرانس خبري بخشي از تلاش وي براي رد انتقادهايي قلمداد مي شود كه رقباي سياسي وي مطرح و سياست هاي دولت را عامل كمك كننده به سقوط ارزش ريال معرفي مي كنند. خبرگزاري رويترز نيز با انعكاس اظهارات محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران مبني بر اينكه ايران توانسته است با تحريم هاي اقتصادي غرب مقابله كند و بانك مركزي نيز ارز كافي را براي تأمين مالي واردات آن هم در حالي كه اين تحريم ها سبب كاهش درآمدهاي نفتي كشور شده، فراهم كرده است، نوشت: بسياري از بازرگانان و مردم عادي در ايران دولت را مسئول بحران ارز در كشور مي دانند، اما احمدي نژاد دشمنان سياسي خود را در مجلس در اين خصوص مورد انتقاد قرار داد.

تبليغ تضعيف طرح ها و برنامه هاي مقابله اي نظام: تضعيف طرح ها و برنامه هاي نظام در مقابل افسارگسيختگي دلار ادعاي ديگري است كه در ادبيات تبليغي بيگانه سهم بسزايي در نابساماني هاي اقتصادي و سياسي ايران دارد و سهمي كه رسانه ها به هر يك از طيف هاي سياسي جريان اصولگرا در اين بي كفايتي مي دهند، مساوي است. آسوشيتدپرس هم در خصوص تغييرات قيمت دلار و ديگر ارزهاي خارجي در ايران بر محور تضعيف عملكرد مسئولان در عرصه مسائل اقتصادي و ناكارآمد نشان دادن سازوكارهاي اقتصادي كشور استوار بود. اين خبرگزاري دولتي آمريكا افزود: كاهش ارزش ريال طي يك هفته گذشته شدت گرفته است، يعني پس از آنكه دولت «مركز مبادله ارز» را به منظور تأمين دلار براي واردات برخي كالاهاي اساسي راه اندازي كرد، قرار شد در اين مركز دلار كمي پايين تر از بازار آزاد فروخته شود. به زعم بيگانگان، راه اندازي اين مركز به جاي اينكه سبب كاهش نگراني ها و سهولت دسترسي به دلار شود، سبب افزايش قيمت دلار شده است. در عين حال تلويزيون صداي آمريكا همزمان كه ادعاي سوء مديريت دولتي را مستند به اظهارنظرهايي از سوي مقامات و مسئولان داخلي مي كند، مي كوشد ناكارآمدي مديريتي در مهار و مديريت بازار ارز را به گستره وسيع تري از حيطه دولت بسط دهد و دامن نهادهاي ديگر همچون مجلس و نهادهاي امنيتي نيز به نوعي در بحران آلوده شود.

تحريم هاي اقتصادي غرب: رسانه هاي غربي با انعكاس و تحليل برخي اخبار منفي و داخلي ايران علاقه دارند، در بخش هاي خبري خود بازار ارز در ايران و گران شدن قيمت ارزهاي خارجي و طلا را مورد توجه قرار داده و سعي دارند تا اين وضعيت را به تحريم هاي اقتصادي غرب عليه ايران نسبت دهد. تلويزيون «العربيه» براي توصيف تنش در بازار اقتصادي ايران از عبارت هايي استفاده كرده است كه يادآور شكست هاي بزرگ اقتصادي است. استفاده از عبارت سقوط آزاد ارزش ريال ايران در برابر دلار آمريكا در بازار آزاد از جمله رويكردهايي است كه به ادعاي اين شبكه موجبات برجاي گذاشتن ركورد جديد كاهش هفت درصدي در ايران را بر جاي گذاشته است. العربيه در تمامي بخش هاي خبري خود اين وضعيت را صريحاً به تأثير پيامدهاي تحريم هاي غربي بر بخش بانكي و نفتي جمهوري اسلامي نسبت مي دهد و مدعي مي شود كه پول ملي ايران به علت برنامه هسته اي ايران، بيش از شصت درصد ارزش خود را از دست داده است. بي بي سي فارسي نيز در برنامه خبري با استناد به روند صعودي نرخ ارز و طلا به اثبات بحراني بودن شرايط اقتصادي در ايران كوشيد كه ادعا دارد نتيجه ادامه تحريم هاي خارجي موجب به مخاطره افتادن زندگي و معيشت در جامعه ايراني است. از سوي ديگر نيز خبرگزاري رويترز با تأكيد بر افزايش لحظه به لحظه قيمت ارزهاي خارجي و طلا در بازار تهران، ضمن برشمردن پيامدهاي اعمال تحريم هاي بين المللي، سوء مديريت دولتي و نبودن سياست درست اقتصادي را عامل آشفتگي و نابساماني در بازار ارز و سكه مي داند و اين گونه القا مي كند كه مادامي كه تنش هاي بين المللي بر سر برنامه هسته اي ايران حل نشود، نابساماني اوضاع اقتصادي كشور نه تنها حل نخواهد شد، بلكه شدت مي يابد.

ايجاد التهاب اجتماعي: رسانه هاي بيگانه كه پس از ناآرامي هاي خردادماه 88، ناكام از به ثمر رساندن آشوب هاي اجتماعي در فضاي سياسي عليه نظام اسلامي، گراني دلار را فرصت مناسبي براي ايجاد طغيان اجتماعي برضدايران اسلامي در فضاي اقتصادي مي دانند، اينك در توفيق روياي خويش نوسان هاي ارز و طلا در بازار كشورمان را پيشامد مساعدي جهت به انجام رساندن بلوايي عمومي شناسايي كرده كه تحققش را از طريق تحريك آستانه تحمل عمومي در ايران اسلامي امكان پذير مي بينند! راهبردي كه تمركز بيگانگان بر پيگيري آن در فضاي سياسي و رسانه اي را مي توان همزمان با موضع گيري هاي مداخله جويانه مسئولان غربي درخصوص نوسان بازار طلا و ارز كشورمان كه از جمله در اظهارات وزير خارجه آمريكا ناشي از اثربخشي تحريم هاي خارجي ادعا شده، همچنين در هيجان بي سابقه (به ويژه) رسانه هاي فارسي غربي براي دامن زدن به فضاي رواني شكل گرفته از تلاطم نرخ طلا و ارز براي تشديد التهاب در جامعه ايران ملاحظه كرد. تلويزيون بي بي سي فارسي از جمله اين رسانه هاي خارجي است كه اين روزها با شناسايي نوسان نرخ طلا و ارز در بازار ايران به عنوان سوژه خبري كه بخش قابل توجهي از گزاره هاي ادعايي بنگاه هاي خبرپراكني فارسي زبان بيگانه عليه ايران اسلامي را در ناتوان معرفي كردن نظام اسلامي تا كارساز دانستن فشارهاي خارجي پشتيباني مي كند، به تلاش براي بهره برداري تبليغي از موضوع افزايش نرخ طلا و ارز براي تشديد التهاب اجتماعي در ايران اختصاص داده است.

نتيجه گيري

رسانه هاي غربي كه تاكنون موفق نشده اند اثري از عقب نشيني در ايران را در برابر خواسته هاي زورگويان دولت ها مشاهده كنند، اعتراف مي كنند كه هنوز نشانه اي آشكار از اين مسئله وجود ندارد كه مشكلات اقتصادي در ايران به حدي رسيده باشد كه دولت اين كشور مجبور به مصالحه برسر برنامه هسته اي خود شود، اما مسئولان سياسي و اقتصادي با توجه به القائات و اهداف دشمن از جنگ رواني دلار بايد در حل اين فتنه اقتصادي تلاش هاي خود را با همراهي و همدلي هر چه بيشتر به نتيجه برسانند.

۱۳۹۱/۷/۱۸

اخبار مرتبط