هنوز هیچ منبع موثق خبری یا فردی در دولت دوازدهم صحت خبری را که این روزها بر روی خروجی برخی از رسانههای کشور قرار گرفته و در شبکههای مجازی دست به دست میشود، تأیید نکرده است؛ اما آنچه از شرایط و اخبار و موضوعاتی که از اردیبهشت ماه تا امروز منتشر شده است، احتمال صحت این خبر را افزایش میدهد. این خبر عبارت است از اختلاف و احتمال جدایی اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس دولت اعتدال و نامزد پوششی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم از دولت! اختلافی که شاید ریشه آن را باید در همان مناظره اول دوران انتخابات بازیافت، آنجا که او فراتر از یک نامزد پوششی عمل کرد و برخی از چهرههای اصلاحطلب او را نامزد اصلی دانستند که حسن روحانی باید به نفع او کنار بکشد؛ اما این شرایط ادامه پیدا نکرد و جهانگیری در مناظرات بعدی تا حد یک بیانیهخوان تقلیل پیدا کرد و در نهایت هم طبق برنامه از پیش تعیین شده کنار کشید تا رأیهای او در 96 نیز مانند عارف در 92 به سبد رأی روحانی سراریز شود؛ البته افت جهانگیری و انصراف او چه به عقیده عدهای با دستور اعتدالیون بود و چه نتیجه ناتوانی شخص معاون اول، پایان سوءتفاهمها و تغییر نگاهها نشد؛ چرا که با وجود انصراف جهانگیری و پیروزی روحانی در انتخابات زمزمه اختلافها و قهرها همچنان ادامه داشت.
موضوع احتمال انتخاب فرد دیگری به جای جهانگیری به عنوان معاون اول، کنار گذاشتن فهرست پیشنهادی جهانگیری برای کابینه، کاهش اختیارات معاون اول در مرکز فرماندهی اقتصاد مقاومتی و... نمونهای از این اختلافات است که هیچگاه مشخص نشد تا چه میزان جدی و عمیق بوده است؛ اما خبرهای جدید جدایی و احتمال کنار گذاشتن اسحاق جهانگیری از دولت و در حاشیه رفتن وی فارغ از صحت یا عدم صحت آن در کنار حضور ویژه افرادی، چون واعظی، نهاوندیان، ابوطالبی و آشنا و... بیش از پیش مشخص میکند که رابطه جهانگیری با دولت که از آن میتوان به منزله شاخصه و نشانه چگونگی رابطه اصلاحطلبان با دولت اعتدال یاد کرد، بیشتر از همیشه دچار مشکل و سوءتفاهم است.