هر ساله 16 آذر (روز دانشجو) نشستهایی در دانشگاهها برگزار میشود که در این مراسمها، افزون بر دعوت از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و سخنرانی آنها در دانشگاهها، نمایندگان تشکلهای دانشجویی نیز دیدگاهها و مطالبات خود را بیان میکنند. امسال نیز مراسم روز دانشجو، مانند سالهای گذشته برگزار شد، با این تفاوت که با حاشیههای بعضاً تأسفباری همراه بود که جای نگرانی دارد. در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
1ـ انجام حرکاتی به دور از شأن دانشگاه و دانشجو هیچ تناسبی با فلسفه روز دانشجو ندارد. در واقع، فلسفه روز دانشجو که به مناسبت اقدام استکبارستیزانه دانشجویان در سال 1332، به این عنوان نامگذاری شده است، تلاش برای فراموش نشدن آرمانهای جنبش دانشجویی و سویههای ضد استکباری و مطالبهگرانه آن است، حال آنکه با این قبیل کارها نه تنها این فلسفه پاس داشته نمیشود، بلکه نوعی فرهنگ لاابالیگری و بیمسئولیتی در قبال مسائل کشور در میان دانشجویان ترویج میشود.
2ـ دانشگاه، دانشجویان و جنبش دانشجویی در شرایط موجود باید عهدهدار مسئولیتهای مهمی باشند که سرگرم شدن آنها به این قبیل کارها مانعی جدی برای آن مسئولیتها است. به عبارت دیگر، مسئولیتهای دانشجویان در قبال مسائل کشور به هیچ وجه کمتر از سالهای دهه 30 نیست و اکنون دانشگاه و دانشجو باید طلایهدار مطالبهگری از مسئولان، شفافیت، کارآمدی، تحرک و پاسخگویی مسئولان باشد.
3ـ در فضای دانشگاه و میان دانشجویان باید نشاط، پویایی و... وجود داشته باشد و کسی با این قبیل مسائل در دانشگاه مخالف نیست، اما اولاً باید این مسائل از مسیر صحیح خود پیگیری و تأمین شود و ثانیاً در کنار این مسائل باید به تربیت فکری، فرهنگی و سیاسی دانشجویان و ارتقای فضای دانشگاه در همه ابعاد نیز توجه جدی و شایانی شود.
4ـ دانشگاه باید پایگاه انقلاب باشد و صداهایی که از آن برمیخیزد نیز صدای انقلاب باشد. از این رو، دانشگاه نباید باشگاه فعالیت سیاسی این جریان یا آن جریان باشد؛ بلکه باید هویت مستقل خود را حفظ کرده تا بتواند در هر شرایطی مسئولیتهای خطیر خود در قبال کشور و انقلاب را به خوبی انجام دهد.