بعداز مصوبه كنگره امريكا در سال 1995 ميلادي كه بر انتقال سفارت امريكا از تلآويو به بيتالمقدس تأكيد شده بود، تاكنون نه تنها هيچ يك از رؤساي جمهور امريكا جسارت عملي كردن اين مصوبه را نداشتند، بلكه به دليل اوجگيري تحركات نيروي مقاومت و شكستهايي كه به ويژه صهيونيستها در جنگهاي 33روزه، 23 روزه و 51 روزه متحمل شده بودند، روز به روز اين مصوبه به محاق رفته و صهيونيستها منزويتر و محصورتر شده بودند، اما اتفاق تأسفباري كه در سالهاي اخير در جهان اسلام با محوريت رژيم سعودي در خلق جريان تكفيري و افراطي در قالب گروههاي تندرو نظير داعش به وقوع پيوست، نه تنها به فرسايش جهان اسلام و رودررو قرار دادن مسلمانان در كشورهاي مختلف اسلامي انجاميد، بلكه فرصت و فراغتي را براي صهيونيستها و به تبع آن امريكاييها ايجاد كرد تا با اعلام قدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي، عملاً صهيونيستها را از انزوا خارج و جهان اسلام را درگير چالشي جديد كنند.
ريشه اصلي اين راهبرد كه بر جايگزين كردن ايران به عنوان دشمن اصلي اعراب، به جاي رژيم صهيونيستي متكي است حتي فراتر از اعلام پايتختي قدس، كه به دنبال كردن تحقق طرح خاورميانه بزرگ است كه از سالهاي دور محور اصلي راهبرد استكبار در منطقه غرب آسيا و در برابر جهان اسلام بوده است، خبرگزاري انگليسي رويترز در توصيفي در ابعاد اين طرح به نقل از چند مقام فلسطيني و به رغم بيانيههاي ظاهراً تند مقامات آلسعود عليه تصميم ترامپ مينويسد كه: محمدسلمان وليعهد سعودي و محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين درباره جزئيات «معاملهاي جامع» كه انتظار ميرود در نيمه نخست سال 2018 از سوي امريكا رونمايي شود گفتوگو کردهاند. به گزارش رویترز یک مقام دیگر نیز گفته است که محمد سلمان به عباس گفته صبور باش به زودی خبرهای خوشی خواهید شنید.
سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان، با هشداری جدی نسبت به ابعاد این طرح که آن را اعلامیه بالفور جدیدی قلمداد کرده است، میگوید: احساس میکنم که در برابر اعلامیه بالفور جدیدی قرار داریم و آگاهی از خطرهای تصمیم امریکا نقطه عطفی برای همگان است تا مسئولیت خود را درک كنند و از خود واکنش نشان دهند. او با تأکید بر اینکه تصمیم ترامپ به معنای پایان یافتن قضیه فلسطین از نظر امریکا است، میگوید سکوت در برابر تصمیم ترامپ خطرات بسیاری خواهد داشت که بارزترین آنها این است که امریکا از این پس هر کاری را در کشورها برای خود مجاز خواهد دانست.
عمق خطر تصمیم جدید امریکا برای منطقه حتی فراتر از موضوع فلسطين است و نشان میدهد که همراهی سران آلسعود و برخی دیگر از کشورهای منطقه در محکوم کردن این اقدام ترامپ، تنها برای لوث کردن ماجرا و کاهش مخالفتهای واقعی ملتهاست. چراکه تحرکات اخیر جرد کوشنر، داماد ترامپ در منطقه و معامله گری آشکار میان سعودیها و صهیونیست ها، بیانگر آن است که اینها هم بخشی از آن پروژه هستند. اکنون به نظر میرسد که فراتر از اعتراضات اجتماعی و مردمی نسبت به تصمیم امریکا، منطقه نیازمند تحرک جدی نیروهای موثر برای بازداشتن و عقب نشاندن امریکاییها و صهیونیستها از این تصمیم و عملیسازی آن است چراکه در غیر این صورت هزینههای سنگین تری باید برای آن پرداخته شود، بخشی از این مهم اگرچه با انتقاضه جدید فلسطینیها در اعتراض به این تصمیم آغاز شده است، ولی روند تحولات منطقه در افغانستان و عراق و... نشان داده است که امریکاییها زمانی عقبنشینی میکند که هزینههای تصمیمات نابخردانه خود را از نزدیک لمس کنند.