سردبیران روزنامههای اصلاحطلب و ستوننویسان رسانههای جریان اصلاحات روزهای سختی را پشت سر میگذارند و در بلاتکلیفی به سر میبرند. صادق زیباکلام که یک روز به شدت از دولت انتقاد میکند و با متهم کردن رئیسجمهور به خیالپردازی و گفتاردرمانی، جدایی مسیر اصلاحطلبان و دولت را تجویز میکند، روز دیگر در سرمقاله روزنامه «اعتماد» مینویسد: «من برخلاف عدهاي از اصلاحطلبان معتقدم ما بايد به حمايت از او ادامه دهيم. همچنين آقاي جهانگيري بايد در دولت بماند. اگرچه جدا شدن آقاي جهانگيري از دولت به نفع او خواهد بود و شانسش در انتخابات ١٤٠٠ از بين نخواهد رفت... اگر آقاي جهانگيري جدا شود، احتمال عدم موفقيت دولت تبديل به يقين خواهد شد و حركت دولت به سمت دره قطعي خواهد بود.» همانطور که روزنامه «آرمان امروز» در یادداشتی با عنوان «جهانگیری برود، میماند» مینویسد: «(جهانگیری) از دولت کنارهگیری کرده و در جایگاه رئیسجمهور سایه عمل کند تا از وجاهت و نفوذ اجتماعی به دست آمده برای انتخابات بعدی استفاده کند»؛ در دیگر محصول همین مجموعه که با عنوان «آرمان ملی» منتشر میشود، تیتر درشت «عبور از روحانی اشتباه است» بر صفحه اول مینشیند و البته نمونههای فراوانی از سردرگمی و تناقضگویی این رسانهها وجود دارد که با کمی دقت از لابهلای تیترها و نوشتارها و موضعگیریهای چهرهها و قلم به دستان اصلاحطلب، میتوان آنها را یافت تا بیش از پیش مشخص شود جریان اصلاحات دچار پارادوکس شده است؛ چرا که از یک سو نمیتواند از حضور در دولت و سهمخواهی خود از حسن روحانی دست بکشد و از سوی دیگر با توجه به عملکرد ضعیف دولت دوازدهم و نارضایتی مردم از عملکرد دولت اعتدال، با نگرانی از همراهی با دولت سخن به میان آورده و نگران پیامدهای نارضایتی مردم از دولت و تأثیر آن در انتخاباتهای آتی هستند و از همین حالا به جای کمک دولت برای حل مشکلات به فکر کسب قدرت در دوره بعدی هستند که تا آن هنگام چهار سال زمان باقی مانده است!