فساد اقتصادی، اختلاسها و مدیران نالایق که مرتکب خیانت به اموال عمومی میشوند، موضوعی است که گهگاه خود را به صدر اخبار کشور میرساند و متأسفانه به سرمایهای که قرار است صرف ساختن کشور و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی شود، صدمه میزند؛ اما با وجود این اتفاق ناخوشایند و البته تأکید بر این مهم که مبارزه با فساد اقتصادی، افزایش دستگاههای نظارتی، برخورد قاطع و بدون ملاحظه و تبعیض با متخلفان، شفافسازی مالی، شیشهای شدن همه گردشهای اقتصادی و مالی در کشور، تقویت و حمایت از رسانهها، ایجاد امکان نظارت افکار عمومی و مردم و فراتر از همه اینها انتخاب مدیران پاکدست برای پایان دادن همیشگی به این اخبار و اتفاقات امری ضروری است، آنچه در این میان به ویژه در ماهها و سالهای اخیر مشاهده میشود، این است که پرداختن به فساد اقتصادی و مباحث مربوط به آن بیشتر از آنچه با واقعیتهای کشور مطابقت داشته باشد، به مدد فضای بی در و پیکر مجازی، گسترش رسانههای بیگانه و شبکههای ماهوارهای و صد البته مثالها و نمونههای تأسفبرانگیز فساد در کشور، این فرصت و بستر را برای جریانهای ضد انقلاب و ضد ایران مهیا کرده است تا با القای وجود فساد سرسامآور این تصور را برای بخشی از افکار عمومی به وجود آورند که فساد در کشور همهگیر شده و گویا هیچ انضباط مالی و نظارتی وجود ندارد! تلهای که متأسفانه برخی از جریانهای انقلابی و عدالتخواه نیز در دام آن افتاده و بر این تصور غلط دامن زده و به جریان ضد انقلاب برای ایجاد ناامیدی و ارائه تصویری سیاه از کشور کمک میکنند! در این باره باید توجه داشت که هیچ کس منکر وجود برخی مدیران فاسد و مخالف مبارزه با فساد اقتصادی نیست؛ اما میان مبارزه با سیاهنمایی مرز بسیار باریک و ظریفی وجود دارد که نادیده گرفتن این مرز و لطایف این حرکت میتواند پیامدهای جبرانناپذیری را برای کشور داشته باشد.