مقام معظم رهبري در ديدار علما و روحانيون و طلاب حوزههاي علميه استان خراسان شمالي موضوع نسبت حوزه با نظام و انقلاب را بهعنوان يك بحث كليدي و محوري مطرح فرمودند.
ايشان فرصتهايي را كه انقلاب و نظام در اختيار علما و روحانيون قرار داده بيان كردند و فرمودند: با اينهمه فرصتها و امكانات نظام در اختيار حوزهها و علما ؛" اينكه يك آقايي در يك گوشهاي عبايش را بكشد به كول خودش ، بگويد من به كارهاي نظام و كشور كار نداريم افتخار نيست، اين ننگ است".
و بعد فرمودند:" اينكه ( گفته شود) ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است".
هشدار در مورد خطر سكولاريسم، جدايي دين از سياست هميشه ترجيع بند سخنان امام (ره) در همه سخنرانيها و بيانيهها بود. امروز مقام معظم رهبري صريحاً از خطر نفوذ جدايي دين از سياست و نفوذ سكولاريسم در رفتار حوزهها سخن به ميان آوردهاند. بايد ابعاد اين خطر را مورد واكاوي قرار داد ومعلوم كرد اين رخنه به تفكر و انديشه حوزويان چگونه صورت گرفته و ميزان آن چقدر است. بايد اين هشدار را جدي گرفت.
ترديدي نيست تا موقعي كه " انقلاب" انقلاب اسلامي است بايد دست نياز به سوي علما و دانشمندان علوم اسلامي وحوزهها دراز كرد و از خرمن انديشههاي زلال قرآني آنها براي ساماندهي اركان و وظايف نظام خوشه چيني نمود.
اما سخن در اينجاست آيا وظيفه روحانيت فقط توليد فكر و پاسخ به شبهات و موضوعات و ارائه طريق است؟ طبيعي است اين كافي نيست. علما بايد آستين همت بالا زنند ودر چينش نظم جديد قرآني در كشور مشاركت كنند. علما بايد در پذيرش مسئوليتهاي سياسي و اجتماعي، فرهنگي وحتي اقتصادي در معماري ايران اسلامي در افق برنامه چشم انداز بيست ساله مشاركت فعال داشته باشند. اكنون نسل سوم حوزه يك دوره "علم آموزي" را طي سه دهه انقلاب طي كرده است. اين نسل بايد آمادگي خود را براي "كارآموزي" و پذيرش پستهاي كليدي كشور نشان دهد.
امروز بحمدالله در حوزههاي علميه قم، مشهد، اصفهان و شهرهاي بزرگ مراكز علمي و تحقيقاتي و پژوهشي تشكيل شده و دانشمندان جواني در اين مراكز تلاشهاي فوق العاده علمي دارند. اما در سپهر سياست، فرهنگ، اقتصاد و ... كمتر ظهور دارند و همين زنگ خطر سكولاريسم در حوزهها را به صدا در آورده است و از همه زودتر مقام معظم رهبري متوجه چنين خطري شدهاند و هشدار دادهاند.
حضور روحانيت در شبكههاي اجتماعي، مساجد و بسيج باعث شد كه دشمن را در فتنه سال 88 شكست دهيم. اين تست موفق را در غائله 11 تير78 يك بار روحانيت با نمره فوق العاده بالا از سر گذراند. اما ما فتنههاي پيچيدهتري در پيش داريم. شرط عبور موفق از اين فتنهها حضور پر قدرت روحانيت و حوزهها در سطوح مياني قدرت سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي است . روحانيت بايد مدام نسبت بين خود و نظام را تعريف و به تناسب آن به حضور سياسي و اجتماعي خود در جامعه بيفزايد و اگر اين توفيق را پيدا نكند بايد بپذيرد آلوده به سمي از سموم سكولاريسم است. اگر اين سمزدايي از حوزه صورت نگيرد نظام آسيب ميبيند.
بهنظر ميرسد سرويسهاي دشمن بويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي كه اكنون وجود فاصله بين روحانيون ونظام را القاء ميكنند سه هدف عمده دارند:
1- تا آنجا كه ميتوانند علما را از پرداختن به مشكلات مردم و انقلاب دور نگه دارند تا نظام و كشور از رهنمودها و راهنماييهاي آنها در حل معضلات محروم بماند. لذا ضربه به نظام را از اين طريق دنبال ميكنند.
2- ميخواهند علمايي را كه اشتياق ورود به مسائل سياسي دارند، در وادي نقد زمينگير كنند و يك چهره اپوزيسيوني از آنها واتاب دهند، كه نقدشان زينت بخش رسانههاي كفر، الحاد و شرك عليه نظام باشد .
3- دشمن ميخواهد نقش جريان روحانيت وعلما را از پيشتازي و پيشگامي به پيروي و حمايت از جريانات سياسي در كشور فرو كاهد. آنها ميخواهند جريان روحانيت تابعي از متغير جريانات ديگر باشد تا با سوزنباني جريانهاي سياسي روحانيت را در كوچههاي بن بست گفتمانهاي عقيم غافلگير كنند.
جريان روحانيت يك جريان اصيل در كشور است. گفتمان روحانيت يك گفتمان مسلط و منطبق بر گفتمان نظام و انقلاب است لذا روحانيت بايد هر زمان به نوسازي گفتمان خود بپردازد. جريانهاي سياسي در كشور بايد تابعي از متغير اصلي گفتمان روحانيت باشند و هركس از اين خط دور افتد بايد در صحت راه خود ترديد كند.
امروز بحمدالله مراجع عظيم الشأن شيعه با پيروي از گفتمان رهبري در صحنههاي سياسي حضور دارند و اين موضوع خطر سكولاريسم را از حوزهها دفع كرده است. اما اين حضور كافي نيست و لازم است همه ظرفيت حوزهها و روحانيت براي كارآمد سازي نظام ونيز مقابله با ترفندها و نيرنگهاي غرب بويژه آمريكا فعال شود، تا خط پاياني بر خطر جدايي دين از سياست باشد.