به گزارش نما به نقل از ایسنا، روزنامه دیلی تایم پاکستان در گزارشی با عنوان «در عربستان چه آشی برای پاکستان میپزند؟»، نوشت: بنا بر اعلام منابع آگاه، خانواده شریف سعی داشتند که پیش از اعلام حکم دادگاه عالی در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۷، عربستان را کاملا در اجرای حکم آشتی ملی دیل کنند و این تلاشها پس از اعلام حکم دادگاه با سرعت بیشتری پیگیری شد.
در اسلامآباد برخی دیپلماتها معتقدند تنها عربستان و چین قدرت نفوذ کافی برای مشارکت در برقراری امنیت را دارند؛ پس طبیعی است که عربستان که از زمان آغاز بحران یمن و قطر دل خوشی از دولت حزب مسلم لیگ پاکستان نداشته است، در این مساله وارد شود. پادشاه عربستان از این مساله استقبال نمیکرد؛ بنابراین سرانجام محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان به این موضوع وارد شد.
برخی اتفاقات ناراحتکننده بود. هفته گذشته هواپیما ویژهای از جانب عربستان به پاکستان آمد تا نواز شریف را به این کشور ببرد. منابع آگاه میگویند، شهباز مدت کوتاهی پس از رسیدن به عربستان، قادر بود نظر مخاطبان ولیعهد قدرتمند عربستان را جلب کند. صبح روز بعد، ناصر خان جانجوا، مشاور امنیت ملی پاکستان با نواز شریف نشستی غیرعادی داشت که پنج ساعت بیشتر از مدت مقرر به طول انجامید. هنگامی که از خانواده شریف درخصوص این ملاقات سوال شد، آنان سعی کردند که در این باره سکوت کنند اما در گزارشی که در زمان اوج بازدید برنامههای تلویزیونی از همه شبکهها پخش شد و روز بعد در صفحه اول روزنامهها انتشار یافت، این دیدار را تکذیب نکردند.
اما در حالی که کمتر از پنج ماه به انتخابات باقی مانده، دلیل بازدید از عربستان چیست؟ این سوالی است که ذهن کارشناسان پاکستانی را به خود مشغول کرده است. چرا یک برنامه آشتی ملی دیگر اکنون مطرح میشود؟
پس از ۲۸ ژوئیه و اعلام حکم دادگاه، همه از اقدامات غیرقانونی خانواده شریف و فساد بزرگ مالی آنها آگاه هستند. دادگاه حسابرسی باید تصمیم خود در خصوص نواز شریف، دختر او و دامادش و همچنین اسحاق دار، خویشاوند نزدیک او را پیش از انتخابات سراسری پاکستان اعلام کند. خانواده شریف صراحتا اظهار کردهاند که قربانی تبانی سیستم دادگستری و امنیتی شدهاند.
پس چه نفعی در رابطه با عربستان که با سازمان امنیتی پاکستان روابط خوبی دارد، برای آنها وجود دارد؟
پاکستان از جانب آمریکا به ویژه در افغانستان و هند تحت فشار شدید قرار دارد. به رغم همه اقدامات صورت گرفته، همانطور که پیشبینی میشد، خدشه خاصی به محبوبیت حزب حاکم مسلم لیگ وارد نشده است. حزب مردم پاکستان به میزان بیشتری اعتبار خود را از دست داده زیرا بلاول بوتو، رهبر آن، هنوز راه زیادی برای تسلط بر این حزب دارد؛ چه برسد به هدایت آن برای دستیابی به پیروزی در انتخابات. عمران خان، رهبر حزب تحریک انصاف هم به دلیل دمدمیمزاج بودنش تنها میتواند برای آسیب رساندن به اشخاص مورد اعتماد قرار گیرد و نمیتوان برای اداره یک کشور به او اعتماد کرد. خانواده شریف این وضعیت را شرایط مناسبی برای دستیابی به قراردادی با سازمان امنیتی پاکستان میداند زیرا آنان بر این باورند که شیطانی که آن را بشناسی، از فرشتهای که آن را نشناسی بهتر است.
سوال اصلی که باقی میماند این است که چه بر سر واکنشهای خشمآلود نواز شریف و دخترش، مریم میآید که از پیش از ۲۸ ژوئیه بسیار خشمگین و عصبانی هستند و این واکنش از آن زمان هیچگاه آرام نشده است.
نزدیکان خانواده شریف معتقدند، آنان باید تا برگزاری انتخابات، آرامتر شوند تا این قرارداد موفقیتآمیز عمل کند. این به آن معنا نیست که آنان درباره اتهام عدم اجرای عدالت در موردشان صحبتی نخواهند کرد. این وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت؛ اما کنترل شده و آرامتر و در سطحی که قابل تحمل باشد.
آنان چگونه از شر پروندهها و احکام اعلام شده علیه خود خلاص خواهند شد؟ اینجا پاکستان است. به یاد دارید که پرویز مشرف، رییسجمهور سابق پاکستان در تلویزیون ملی اقرار کرد که چه کسی و با اعمال فشار بر چه شخصی او را آزاد کرد؟ اصلا چیزی از آن شنیدهاید؟ به علاوه اینکه بسیاری از تحلیلگران هشدار میدهند، هر شرایط دقیقه نودی میتواند همه اقدامات صورت گرفته را خنثی کند زیرا متغیرهای ملی، منطقهای و بینالمللی زیادی در این قمار بزرگ وجود دارد.