يك شنبه 16 مهر ماه مردم ونزوئلا براي انتخاب رئيس جمهور پاي صندوق هاي رأي رفتند. سرانجام نتايج انتخابات ونزوئلا اعلام و هوگو چاوز با 42/54 درصد آرا بر رقيب خود «كاپريلس» با 97/44 درصد آرا پيروز شد تا براي شش سال ديگر رياست جمهوري ونزوئلا را بر عهده داشته باشد. نكته مهم در اين انتخابات آنكه، از يك سو جامعه جهاني بر سلامت انتخابات تأكيد كرد و از سوي ديگر رقيب انتخاباتي چاوز با پذيرش شكست در انتخابات خواستار احترام به رأي اكثريت مردم شد. اين فرايند نشان داد كه ونزوئلا توانسته به درجه اي مطلوب از دموكراسي با الگوي بومي (ونزوئلايي) دست يابد كه اين امر ادعاي غرب مبني بر لزوم الگوگيري از غرب براي رسيدن به دموكراسي را باطل ساخت.
ريشه هاي پيروزي
هر چند كه غربي ها در ابعاد گسترده اي تلاش داشتند تا شكست چاوز را محقق سازند، اما در نهايت وي پيروز انتخابات شد تا با رأي مردم سومين دوره رياست جمهوري خود را آغاز كند. در باب رأي مردم به چاوز عوامل متعددي قابل شمارش است كه از آن جمله عبارتند از:
الف) در طول دوران رياست جمهوري چاوز، ونزوئلا توانسته در عرصه هاي مختلف به پيشرفت و توسعه دست يابد. آمارها نشان مي دهد كه سطح رفاه عمومي در ونزوئلا افزايش و فاصله طبقاتي كاهش داشته است. چاوز در كنار ملي كردن صنايع و قطع دست شركت هاي خارجي در جهت ساخت زيرساخت ها گام برداشته، به گونه اي كه حتي محافل رسانه اي غرب نيز نتوانسته اند اين امر را كتمان سازند.
ب) همگرايي منطقه اي در قالب وحدت آمريكاي لاتين از نكات مورد تأييد مردم ونزوئلا است. چاوز كه از پايه گذاران جبهه ضد امپرياليسم در آمريكاي لاتين بوده، همواره تلاش كرده تا با رويكرد به تمام كشورهاي منطقه، اين انديشه را گسترش دهد كه به نتايج مطلوبي نيز دست يافته است. برخي ناظران سياسي تأكيد دارند كه از دلايل دوري مردم از «كاپريلس» رقيب چاوز، تأكيد وي بر دوري از اين انديشه و گرايش به آمريكا بوده است. در دوران چاوز اتحاديه هاي منطقه اي مانند آلبا، مركوسور، اوناسور و ... شكل گرفته كه تقويت كننده اتحاد منطقه اي بوده است.
ج) دوري از آمريكا و رويكرد به كشورهاي مبارز با امپرياليسم از جمله رفتارهاي چاوز بوده كه مورد تأييد مردم قرار گرفته است. همگرايي با كشورهايي مانند جمهوري اسلامي ايران، سوريه، چين، روسيه از جمله اين اقدامات بوده است. رويكرد به حمايت از ملت فلسطين و مقابله با رژيم صهيونيستي از ديگر مولفه هاي چاوز بوده كه مورد استقبال گسترده مردم اين كشور قرار گرفته است.
پيامدهاي رأي مردم به چاوز
رأي مردم ونزوئلا مي تواند پيامدهاي بسياري در داخل ونزوئلا و حتي عرصه جهاني داشته باشد.
نخست آنكه، بسياري از ناظران سياسي تأكيد دارند كه پيروزي چاوز به منزله ادامه راه توسعه و پيشرفت در ونزوئلا است، چنانكه چاوز در اولين سخنراني پس از پيروزي در انتخابات بر ادامه روند ملي كردن صنايع و مقابله با سرمايه داران در برابر اقشار ضعيف جامعه تأكيد كرد.
دوم آنكه، پيروزي چاوز را مي توان استمراربخش جبهه ضد امپرياليسم در آمريكاي لاتين دانست، چنانكه اكثر كشورهاي منطقه نيز از انتخاب دوباره چاوز استقبال و بر توسعه مناسبات همه جانبه تأكيد كردند. پيروزي چاوز نشان داد كه انديشه ضدامپرياليسم در منطقه همچنان در حال گسترش است و در ساير كشورهاي آمريكاي لاتين نيز تكرار خواهد شد.
سوم اينكه، اين انتخابات نشان داد كه آمريكا در حوزه سياسي و ديپلماسي عمومي در ونزوئلا و حتي كل منطقه با شكست همراه شده است. در حوزه سياسي كمك هاي گسترده آمريكا به «كاپريلس» نتوانست وي را در انتخابات پيروز سازد و در حوزه ديپلماسي عمومي نيز فضاي تبليغاتي و حتي سفرهاي مكرر مقامات آمريكايي به منطقه نتوانسته نگرش مردم را تغيير دهد. ريشه شكست ديپلماسي عمومي آمريكا را در تناقض آن با خواست مردم مي توان جست وجو كرد. چاوز فردي برآمده از توده هاي ضعيف و فقير جامعه بوده كه پس از به قدرت رسيدن در جهت تحقق خواست مردم مبني بر مبارزه با سرمايه داري گام برداشته، در حالي آمريكا همچنان مروج سرمايه داري است كه مردم آمريكاي لاتين به شدت از آن متنفر هستند.
نكته چهارم اينكه، نتايج انتخابات ونزوئلا را مي توان پيروزي نگرش جهاني ضد آمريكايي دانست. برخي ناظران سياسي انتخابات ونزوئلا را عرصه رقابت ميان جمهوري اسلامي ايران به عنوان پرچمدار مبارزه با استكبار و استعمار و آمريكا به عنوان پرچمدار نظام سرمايه داري و استكبار جهاني مي دانند كه در نهايت، با پيروزي جمهوري اسلامي ايران همراه بود، چرا كه پيام هاي انقلاب اسلامي ايران، پيامي براي آزادي تمام ملت هاي جهان است و كشورهاي آمريكاي لاتين نيز در سال هاي اخير نشان داده اند كه به دنبال رهايي از بند استعمار هستند و با همگرايي با جمهوري اسلامي ايران و جبهه ضد آمريكا براي تحقق اين مهم گام بر مي دارند