از مهمترين مظلوميتهاي نظام جمهوري اسلامي وارونهسازي خصايص و ويژگيهاي آن در جهان توسط رسانهها و دستگاههاي سخنپراكني نظام سلطه است. به همين دليل بسياري از مردم جهان وقتي با داشتهها، ظرفيتها و فرهنگ ايرانيان مواجه ميشوند متعجب ميشوند و به اغفال خود توسط تبليغات دشمنان ايران اعتراف مينمايند. حال كه آشوب و اعتراضهاي اخير به پايان رسيد، نظام سلطه با كليدواژه «سركوب معترضين» مشغول ادراكسازي جديد از نظام با هدف تحريم هاي حقوق بشري (به جاي خروج از برجام) است اما اين انگاره در برخي نخبگان درون كشور نيز وجود دارد كه حق اعتراض به رسميت شناخته نميشود. کسی جرئت نقد و اعتراض به دستگاههاي حاكميت را ندارد. هركس كوچكترين نقد و اعتراضي كند سر از زندان در ميآورد و... . اين انگاره نسبتاً به باور هم تبديل شده است اما حقيقت ماجرا واقعاً همين است؟
اطلاعات و آمار چيز ديگري را نشان ميدهد كه مظلوميت چهره نظام را دوچندان ميكند. در همين 16 آذر امسال بيش از 700 برنامه نقد در دانشگاههاي كشور برگزار شد كه مجوز آن توسط خود حاكميت صادر شده است. ارقام نشان ميدهد ايران اولين كشور جهان در پايبندي به «حق اعتراض» است. اگرچه علت اعتراضها نشان از وجود مشكلات در كشور دارد اما وجود و به رسميت شناختن حق اعتراض در ايران آن را به كشور اول جهان تبديل كرده است، حال آنكه جهان استكبار و دنبالههاي داخلي آن تصويري استبدادي و سركوبگر از اين نظام به جهان مخابره ميكنند و با وارونهنمايي، حلقههاي بعدي مواجهه با نظام را دنبال مينمايند. تحريك و حمايت دو ركن اوليه استکبار در مواجهه اجتماعي با نظام است و پس از ناكامي، فاز سوم كه تحريم است، كليد ميخورد. راستي چه ارتباطي بين تحريم اكنون صدا و سيما و سپاه بين اصلاحطلبان و دولت از يك سو و امريكاي جهانخوار از سوي ديگر وجود دارد؟ چرا اين دو نهاد مغضوب مشترک هر دو هستند؟
در سال 1395 بيش از 1500 تجمع اعتراضي و حتي غيرقانوني در ايران انجام شده است كه حتي از دماغ هيچ كس خون نيامده است. در سال قبل، 138 اعتصاب در محل كار و 1952 اعلام نارضايتي از طريق طومارنويسي يا شكايتهاي جمعي به مسئولان نظام ارسال شده است. با كداميك برخورد قهری انجام شده است؟
در نيمه اول سال 1396 بيش از 1387 تجمع اعتراضي در سراسر كشور برگزار شده است. حاكميت كداميك را سركوب كرده است؟ در همين سال 214 اعتصاب موقت اعتراضي و 3429 اعتراض طوماري و كتبي براي مسئولان كشور ارسال شده است. كدام يك از آنان به رسميت شناخته نشده است؟
در همين اغتشاشات اخير بيش از 100 تجمع غيرقانوني (در برخي شهرها چند بار) اتفاق افتاده است كه فقط هفت مورد آن كه نفوذيها به دنبال حمله به كلانتري، زندان و فرمانداري بودند موجب برخورد شده است و بقيه به رغم صحنههاي خشن تخريب و آتشسوزي تحمل شده است. در كجاي دنيا خانمي ميتواند در چشم افسر ارشد پليس زوم كند و به رهبرش توهين كند و آن پليس با صبوري از او درگذرد؟ كدام تجمع بدون اغتشاش در ايران محترم شمرده نشده است؟ اكنون امريكاي جهانخوار كه از ورود ايرانيان به امريكا جلوگيري ميكند و برجام را اجرا نميكند و ملت ايران را تروريست مينامد و هر روز تحريمي جديد وضع ميكند، خود را در كنار ملت ايران ميداند كه البته خروجي آن مضحكهاي براي خنداندن مردم جهان بيش نيست. بدون ترديد در حال حاضر در هيچ كشوري به اندازه ايران تجمعات مطالبهگر و اعتراضي نداريم و اين ظلم به نظام جمهوري اسلامي قبل از اينكه از سوي دشمنان و امپراتوري رسانهاي آنان انجام شود به نخبگاني برميگردد كه پرستيژ معنابخش به خود را سكوت در مقابل اين ظلم بزرگ يا همراهي با دشمن ميدانند. شايد امام راحل نيز در همين شرايط بود كه فرمود: خدايا تو ميداني كه ما كسي جز تو نميشناسيم و نخواستهايم كه بشناسيم و شايد فشارها براي سازش بود كه باز فرمود: «كسي تصور نكند ما راه سازش با جهانخواران را نميدانيم ولي هيهات كه خادمان اسلام به ملت خود خيانت كنند.»
ملت بزرگ ايران كه كولهبار مبارزه با تروريسم و تزوير و زر و زور را به پرچمداري امام راحل و مقام معظم رهبري بر دوش گرفته است ميداند كه تا بر اين هويت اصرار دارد لحظهاي از كيد و مكر دشمنان در امان نخواهد بود و فشارهاي همهجانبه دشمن وجود خواهد داشت. مشكلات معيشتي مردم بدون ترديد مسئله اول حاكميت و دولت است اما ايرانيان آزاده نميتوانند براي رفع سرابگونه آن عزت خود و استقلال كشور را ناديده بگيرند. برون رفت از وضع موجود دو راهكار اساسي دارد كه عدم توجه به آن مسئله را حل نميكند و دشمنان در كمين نشسته مجدداًً از شيارهاي چالشهاي موجود وارد خواهند شد. اول وحدت همه نخبگان كشور و دوم كارآمدي است. دولت بايد از سيل ايدههاي بيرون از خود استقبال نمايد و از روزمرگي به درآيد و براي چالشهاي موجود نسخهاي شفابخش و اميدآفرين تجويز نمايد و از وحدتي كه پس از اتفاقات اخير رخ داد حداكثر استفاده را بنمايد.