به گزارش نما به نقل از فردا، هرچند هنوز زمانی حدود ۹ ماه تا برگزاري انتخابات يازدهم رياست جمهوري باقي مانده است و بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند هنوز زمان زیادی برای وارد شدن به مقوله انتخابات و تعیین مصادیق باقی مانده اما شواهد نشان ميدهد آرايش گروههاي سياسي تقريباً شكل گرفته و برخی افراد و گروهها خود را براي تشكيل سازوكارهای انتخاباتي آماده ميكنند.
در این میان همزمان با داغ شدن تنور انتخابات هر روز گزینه جدیدی به عنوان کاندیدا در محافل سیاسی مطرح می شود و احزاب و جریانهای سیاسی فرد خاصی را مورد حمایت خود قرار می دهند. یکی از این افراد که در چند ماه اخیر مورد توجه محافل سیاسی قرار گرفته سعید جلیلی رییس تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان و دبیرشورای امنیت ملی است.
اینگونه که به نظر می رسد برخی گروههای سیاسی ریاست تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات هستهای را گزینه ای مطلوب برای خود به شمار می آورند و این رغبت را نیز پنهان نمی کنند.
جلیلی که با ۴۷ سال سن جزء سیاستمداران جوان به شمار می آید از سال ۱۳۶۸ به عنوان وابسته سیاسی در وزارت امور خارجه مشغول به کار شد و تاکنون مسئولیت های دیگری همچون رئیس اداره بازرسی، دبیری سفارت، معاون اداره آمریکا شمالی و مرکزی، مدیرکلی دفتر مقام معظم رهبری، مشاور رئیس جمهوری و همچنین عضویت در هیات علمی دانشگاه را در پرونده کاری خود دارد.
او با روی کار آمدن دولت نهم و انتصاب منوچهر متکی به وزارت امور خارجه، فعالیت خود را بهعنوان معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه آغاز کرد تا اینکه در سال ۱۳۸۶ با استعفای علی لاریجانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی معرفی شد.
حامیان فعال در عرصه مجازی؟
حامیان جلیلی این روزها با راه اندازی سایت ها و وبلاگهای مختلف سعی در جذب آراء برای وی در فضای مجازی دارند. سایتها و وبلاگهایی انتخاباتی با نامهایی همچون "حامیان دکترسعید جلیلی" ، "کمپین دعوت از سعید جلیلی برای انتخابات ۹۲" ، "هواداران کاندیداتوری دکتر سعید جلیلی" و یا سایتی به نام دشمن شناسی که به تحلیل موفقیتهای جلیلی و تیم همراهش در مذاکرات بغداد پرداخته است از جمله این فعالیت هاست.
حامیان دکتر جلیلی برای او در فیس بوک هم یک صفحه باز کرده اند تا از طریق فیس بوک بتوانند با قدرت بیشتری به تبلیغ برای وی تا انتخابات ۹۲ اقدام کنند. این صفحه به نام «حامیان دکتر جلیلی در فیس بوک» نامگذاری شده است. علاوه بر اینها دوستداران جلیلی اقدام به سرودن شعر نیز کردهاند و در اشعار خود از او به عنوان مردی آهنین در مذاکرات هستهای یاد میکنند.
اما در کنار فعالیت حامیان مجازی، این روزها حمایت از سعید جلیلی به محافل سیاسی هم راه پیدا کرده است. برخی خبرها حکایت از حمایت گروه پایداری از کاندید شدن جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری دارد. در همین راستا علیمحمد بزرگواری یکی از اعضای این گروه خبر از احتمال بالای توافق اعضای جبهه پایداری برای کاندید شدن جلیلی داده و افزوده است از آنجا که در ولایتمداری و کاردانی جلیلی شبه ای وجود ندارد لذا او بهتر می تواند اوضاع را جمع کند.
فاطمه آليا دیگر عضو گروه پایداری نیز درخصوص کاندیداتوری جلیلی ميگويد: «ايشان رسماً اعلام نكرده كه كانديداي رياست جمهوري ميشود يا خير اما در كامنتهايي كه بعد از مذاكرات ۱+۵ ديده ميشود، از ايشان تعريفهايي صورت ميگرفت كه شخصيت مثبتي هستند و درواقع از اين طريق از كانديداتوري وي حمايتهايي شده است!»
اسماعيل كوثري از ديگر اعضاي جبهه پايداري نیز با تأكيد بر اين مطلب كه كانديداتوري سعيد جليلي از يك سال قبل در بين مردم مطرح است، تصريح ميكند: «از آنجايي كه سعيد جليلي نيروي جوان و كارآمدي است لذا ميتواند كانديداي خوبي براي رياست جمهوري يازدهم باشد».
در اینکه جلیلی به تبع مسئولیتی که در پرونده هستهای ایران دارد از حمایت برخی اصولگرایان برای کاندیدا شدن برخوردار خواهد شد تردیدی نیست اما نکته اینجاست که با توجه به اختلافاتی که اخیرا میان اعضای پایداری به وجود آمده و گفته می شود این اختلاف بر سر انتخاباب سعید جلیلی یا حداد عادل به عنوان کاندیدای این گروه است ، آیا این جبهه از کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات آتی حمایت خواهد کرد؟
باید منتظر ماند و دید حامیان سیاسی و رسانه ای جلیلی و همچنین مواضع سیاسی شخص وی می توانند در چند ماه باقی مانده تا انتخابات اذهان عمومی را به نفع وی تحت تاثیر قرار دهند یا نه؟
اکنون بارقه هایی از این امر آشکار شده است. شاهد مثال آنکه برخی سایت های خبری سخنانی را از وی منتشر کرده اند که گویا در سال ۱۳۸۳ و در زمان کاندیداتوری محمود احمدی نژاد بیان شده است. جلیلی در این سخنان با ادبیاتی مشابه با احمدی نژاد تغییر مدیرانی که ۱۵ سال سرکار بوده اند و انتقاد از تحزب و گفتمان سازی را یکی از محورهای اصلی مطالبات مردم عنوان می کند، سخنی که توسط محمود احمدی نژاد نیز در آن سالها بیان شد . این مقولات باعث شده است که برخی از ناظران سیاسی این طور اظهار نظر کنند ایشان نیز مانند احمدی نژاد اعتقادی به کار حزبی ندارد. حال باید دید افکارعمومی در این خصوص چه قضاوتی را سامان خواهند داد.