کتاب «درآمدی بر فلسفه سیاسی مقام معظم رهبری» با تلاش پژوهشگر ارجمند حجت الاسلام علی اکبر سیلانی نگارش یافته است. هدف اصلی نویسنده ارائۀ دیده گاه های مقام معظم رهبری در باب مسائل و موضوعات سیاسی با رویکردهای عقلانی است. در این مجال نگاهی اجمالی به برخی مباحث این کتاب خواهیم داشت.
نویسنده معتقد است:« فلسفه سياسي مقام معظم رهبري، تأملات فلسفي است که در مباني و بنيادهاي معرفت ديني معظم له؛ يعني، معرفتشناسي، هستيشناسي، خداشناسي و انسانشناسي، ريشه دارد. ايشان در پي آن است که براي حل مشکلات اجتماعي بشر امروز، راهکارها و انديشههاي خود را بر پايه مباني فلسفه سياسي خود، مطرح کنند. بنابراين فلسفه سياسي مقام معظم رهبري، که از يک سري مباني و مسائلي در چارچوب نظام مردمسالار اسلامي، شکل گرفته است از دو ويژگي مهم برخوردار است؛ اولا مبتني بر مباني و بنيادهاي معرفت ديني است و ثانيا در راستاي ارائه راهکارها، پاسخگويي و رفع مشکلات امروزي جوامع بشري است.»(مقدمه کتاب،25)
نویسنده با تفکیک دقیق مشروعیت در فلسفه سیاسی از مشروعیت در جامعه شناسی، نکات کلیدی پیرامون نقش اساسی و حقیقی مردم در حکومت اسلامی را تبیین نموده است. آیت الله خامنه ای در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران، به تاریخ 14/3/1378 اراده خود از «نقش مردم در مشروعیت» در حوزه اعمال ولایت منحصر نموده و اشاره ای به نقش مردم در ثبوت ولایت نکرده اند: «هيچكس در نظام اسلامي نبايد مردم، رأي مردم و خواست مردم را انكار كند. حالا بعضي، رأي مردم را پايهي مشروعيت ميدانند؛ لااقل پايه «اعمال مشروعيت» است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خيمه نظام اسلامي، سرِپا نميشود و نميماند.»
مولف در تفسیر این بیانات اشاره می نمایند: «بر این اساس می توان چنین نتیجه گرفت که مراد ایشان از مشروعیت، مشروعیت به معنای جامعه شناختی آن است؛ یعنی تا مردم نباشند و به عنوان حامی قدم به میدان نگذارند، حکومت الهی محقق نخواهد. این معنا از مشروعیت در برابر معنای فلسفه سیاسی آن است؛ مشروعیت به معنای فلسفه سیاسی آن، یعنی حق حاکمیت؛ با این تعبیر حکومتی مشروع است که از طرف خداوند اجازه داشته باشد. مقام معظم رهبری چنین معنایی از مشروعیت را برای مردم در نظام مردم سالاری دینی، قائل نیست.»(ص 156 کتاب)
آیت الله خامنه ای در تبيين نظام مردمسالار اسلامي و اهميت نقش مردم، استناد به اين نظريه در نگاه حضرت امام دارند و اين خود مؤيد آن است که ايشان همچون حضرت امام در نظريه مردمسالاري اسلامي، امر حکومت و ولايت را صرفاً امري الهي ميدانند که مردم در آن بهعنوان پايه اعمال مشروعيت محسوب ميشوند. از طرفی تعبیری را که معظم له درباره نقش مردم در حکومت دارند، این است که مردم پایه اعمال مشروعیت هستند و این به معنای همان مقبولیت یا مشروعیت به معنای جامعه شناختی آن است.
در کلمات مقام معظم رهبري به اين مطلب تصريح شده که «مردم يکي از پايههاي مشروعيت در مردمسالاري اسلامي هستند» و این تعبیر، القای این ذهنیت را در پی دارد که منظور ایشان از مشروعیت، معنای فلسفه سیاسی آن یعنی حق حاکمیت است و به عبارتی همین تعبیر سبب شده که عده ای از محققان به این سمت، سوق پیدا کنند که نقش مردم در نظام مردم سالاری اسلامی از منظر معظم له نقشی مشروعیت دهنده است نه نقش مقبولیتی و بر همین اساس چند کتاب و مقالاتی منتشر شده که این دیدگاه را پوشش داده اند.
اگر محققی بخواهد نظر مقام معظم رهبری را در خصوص نقش مردم بداند حتماً باید بیانات معظم له با اساتید و دانشجویان دانشگاه قزوین در تاریخ 26/ 9/1382 مورد توجه جدی قرار دهد. معظم له در همین بیانات تصریح دارند که مردم یکی از پایه های مشروعیت هستند اما با تأمل در کلام ايشان و همچنين با در نظر گرفتن سياق مباحث ايشان در بیانات مورد نظر، روشن ميشود که مراد از پایه بودن مردم در مشروعیت دهی، پايههاي اعمال مشروعيت است، نه خود مشروعيت، به عبارتي مراد ایشان مشروعیت به معنای جامعه شناختی آن است نه مشروعیت به معنای فلسفه سیاسی آن. بنابراین معظم له، در صدد بيان پايههاي تحقق نظام مردمسالار اسلامي است، چرا که در کلام ايشان، به دنبال چنين عباراتي و در تفسير آنها، بحث از تحقق نظام مردم سلاری اسلامي است که ما در اینجا عین کلام ایشان را می آوریم:
«در اسلام مردم يك ركن مشروعيتند، نه همه پايه مشروعيت. نظام سياسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پايه ى اساسىِ ديگرى هم كه تقوا و عدالت ناميده مىشود، استوار است. اگر كسى كه براى حكومت انتخاب مىشود، از تقوا و عدالت برخوردار نبود، همه ى مردم هم كه بر او اتّفاق كنند، از نظر اسلام اين حكومت، حكومت نامشروعى است ... بنابراين، پايه ى مشروعيت حكومت فقط رأى مردم نيست؛ پايه ى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبوليت مردم كارايى ندارد. لذا رأى مردم هم لازم است. »( بیانات، در دیدار اساتید و دانشجویان قزوین، 26/9/1382)
چنانکه پیداست رکن بودن مردم به عنوان پایه مشروعیت به معنای کارایی و مقبولیت آنها است یعنی همان معنای جامعه شناختی مشروعیت. بر اين اساس، مردم در مقام اثبات و تحقق نظام مردمسالاري اسلامي نقش دارند و به عبارتي در اعمال مشروعيت آن، سهيم هستند. آنچه که ما بر آن تاکید داریم این است که مقام معظم رهبری در جلسه مورد نظر در صدد بیان تفصیلی از نقش مردم در حکومت هستند و علی القاعده این بیانات، باید برای هر محققی که می خواهد نظر معظم له را تبیین کند، مرجع باشد.»(ص 158)