جوان- به موازات تحركات پيدا و پنهان اصلاحطلبان براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم و آرايش جديد نيروهاي باقي مانده از فتنه ۸۸ براي صفبنديهاي انتخاباتي، شرط و شروط گذاشتنها و زمينهچينيهاي لازم براي برهم زدن بازي هم توسط همين جماعت پيگرفته ميشود . يعني همزمان هم براي حضور در انتخابات آماده ميشوند و هم زمينه را براي زيرسؤال بردن انتخابات در صورت رد صلاحيت كانديداهاي احتمالي يا رأي نياوردن آنها فراهم ميسازند؛ سياستي كه سال ۸۸ نيز با يقين به رأي آوردن رقيب، در پيش گرفتند و از دل آن، فتنه پس از انتخابات شكل گرفت.
خودشكن، آيينه شكستن خطاست!
در روزهاي اخير، هاشمي رفسنجاني (به عنوان ليدر غيررسمي) و موسويخوئينيها (به عنوان ليدر رسمي اصلاحات) سخناني را بر زبان آوردهاند كه نشان ميدهد خوي عدم پذيرش شكست و فرافكني در باب عملكرد مردمگريز خويش، همچنان در ميان اصلاحطلبان خودنمايي ميكند و اينان به جاي اصلاح عملكرد خود، باز در توجيه شكستهاي پياپي انتخاباتي خويش، آدرس غلط ميدهند و به جاي عملكرد خويش، شرايط انتخابات را زير سؤال ميبرند.
هاشمي رفسنجاني ميگويد: «برگزاري انتخابات آزاد، شفاف و منطبق بر قانون اساسي ميتواند بخش بزرگي از مشكلات كشور را حل و علاوه بر افزايش اعتماد مردم و دوستداران نظام، دشمنان خارجي كشور را در بسياري از زمينهها خلع سلاح و مأيوس گرداند. موسويخوئينيها نيز همين مفهوم را با ادبياتي اصلاحطلبانهتر و شفافتر بيان ميكند: «تنها راه برونرفت از وضعيت فعلي برگزاري يك انتخابات آزاد و شفاف است، به گونهاي كه همه شركتكنندگان در انتخابات، نتايج آن را قبول كنند. يعني نظارت كافي بر آن وجود داشته و شفاف و قانوني و به دور از تخلف و دخالت نهادهاي غيرمرتبط باشد. همچنين بايد شخصيتهايي مثل آقاي مهندس موسوي و جناب آقاي كروبي بتوانند در صحنه انتخابات حاضر شوند.» موسويخوئينيها البته اشاره نميكند كه اگر كساني وقتي نتيجه انتخابات به سودشان نبود، آن را زير سؤال بردند، تقصير مجري و ناظر چيست! اساساً مجري و ناظر كه ضامن قبول نتيجه از سوي همگان نيستند؛ يك جايي هم براي بيظرفيتي افراد در پذيرش شكست بايد در نظر گرفت.
اين جماعت از خاطر بردهاند كه در هفت انتخابات پشت سرهم كه بعضاً مجرياش هم دولت اصلاحات بوده، شكست خوردهاند و با اين حساب يقيناً ايراد از انتخابات نيست. شكست در انتخابات، چونان آيينهاي نقش نادرست اصلاحطلبان را به آنان مينماياند و آنان به جاي اصلاح خويش، به آيينه هجوم ميآورند و اينجاست كه بايد گفت: «خودشكن، آيينه شكستن خطاست!»
زمين انتخابات كج بود!
در تعامل با اصلاحطلبان، نظام با افرادي روبهروست كه عملكرد آنها در سال ۸۸ آلوده به فتنهاي است كه اغتشاش و آشوب خياباني و ايجاد ناامني اجتماعي، نمود
همزمان هم براي حضور در انتخابات آماده ميشوند و هم زمينه را براي زيرسؤال بردن انتخابات در صورت رد صلاحيت كانديداهاي احتمالي يا رأي نياوردن آنها فراهم ميسازند؛ سياستي كه سال 88 نيز با يقين به رأي آوردن رقيب، در پيش گرفتند و از دل آن، فتنه پس از انتخابات شكل گرفت ظاهري اندكي از اصل آن است؛ كساني كه در مقابل حضور ميليوني ملت و آنچه نتيجه اين حضور بود، ايستادند و در اين راه از آبروي نظام نيز براي رسيدن به اهداف جاهطلبانه خود هزينه كردند. جمهوري اسلامي عملاً در تهديد براندازي قرار گرفت و هزينه بسياري براي اصلاح خرابيهاي مادي و معنوي اين عملكرد به اصطلاح اصلاحطلبانه پرداخت. در نهايت نيز با اغماض در جرم بزرگ كساني كه باني اصلي ايجاد اين آلودگي در تاريخ كشور بودند، از محاكمه آنها صرف نظر كرد. نكته جالب توجه در اين ميان آن است كه اكنون اين جماعت در برابر رأفت اسلامي نظام، نه تنها سپاسگزار نبوده كه مدعي هم شدهاند! يعني به جاي آنكه نظام آنان را مورد بازخواست قرار دهد كه آيا با وجود واكنش شما در قبال انتخاب نشدنتان توسط مردم در سال ۸۸، شايستگي حرف زدن در باب انتخابات همچنان در شما هست يا خير، آنان نظام را به تلويح و تصريح زير سؤال ميبرند كه زمين انتخابات كج بود!
ديكتاتوري مدرن اصلاحطلبان
«انتخابات آزاد»ي كه اكنون ترجيع بند مشترك سخنان هاشمي و موسويخوئينيها شده است، مدل ۹۲ همان «كميته صيانت از آرا»ي ۸۸ است كه ميكوشد براي كساني كه ميدانند همچون همه هفت انتخابات گذشته، اين دوره نيز شكست خواهند خورد، از هم اكنون، زمينه به هم زدن بازي را فراهم كند. بازياي كه البته كسي به حضور در آن، دعوتشان نكرده است؛ چه رسد كه پي شرط گذاري براي آن هم باشند!
كميته صيانت از آرا در سال ۸۸ براي اين شكل گرفت كه شائبه فرمايشي بودن انتخابات را كه پيش از اين جز از زبان شبكههاي فارسي زبان سطح پايين سلطنتطلب شنيده نميشد، به ذهن مردمي بكشاند كه رأي سياسيشان با اصلاحطلبان بود. ايجاد چنين ذهنيتي در افكار عمومي دوم خرداديها، راه را براي به هم زدن بازي هموار ساخت. امروز نيز، شعار انتخابات آزاد با همان هدف دنبال ميشود كه اگر ديروز، كليدواژه «تقلب» برخاسته از كميته صيانت از آرايي كه دو ماه قبل انتخابات دهم شكل گرفت، در حد يك انقلاب مخملين، نظام را صرفاً تهديد كرد، فردا بتوان با كليدواژهاي برخاسته از انتخابات آزاد، تهديدي جديتر را متوجه نظام ساخت.
با چنين ذهنيتي، دم زدن از انتخابات آزاد، در واقع تئوريزه كردن ديكتاتوري مدرني است كه اصلاحطلبان به آن دچار شدهاند و طي آن تنها در صورتي به جمهوريت نظام و رأي مردم تن ميدهند كه نتيجه آن انتخاب خودشان باشند. درغير اين صورت حاضرند كل نظام و ملت را زير پاي خودخواهي و جاه طلبي خويش قرباني كنند و هيچ وقت هم خود را پاسخگوي حيثيت برباد رفته نظام و خونهاي ريخته شده و جان و مال برباد رفته مردم ندانند.
هشدار آقا نسبت به تكرار فتنه ۸۸
دو بند بالا شايد از نگاه برخي، كمي بدبينانه به نظر بيايد اما اولاً آنچه در سال ۸۸ روي داد، به ما ياد داد كه تحليلهاي زياده خوشبينانهاي را كه بوي سادهلوحي از آن به مشام ميرسد، كنار بگذاريم. ثانياً سخنان حضرت آقا در مورد انتخابات سال آينده و هشدار صريح ايشان كه باز مثل سال ۸۸ نشود، نشان ميدهد كه دستهايي پشت پرده، مشغول كارند و اين تئوريپردازيهاي انتخابات آزاد و شفاف فقط يك نمود ظاهري كوچك است. رهبرمان در ديدار با بسيجيان خراسان شمالي فرمودهاند: «انتخابات براى كشور مايه آبروست، مايه افتخار است. همه مراقب باشند كه انتخابات مايه بىآبرويى براى كشور نشود؛ آنطورى كه در سال ۸۸ يك عدهاى سعى كردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود كنند، جنجال سياسىِ طبيعىِ انتخابات را تبديل كنند به يك فتنه كه البته ملت ايران در مقابلش ايستاد و هر وقت هم شبيه آن اتفاق بيفتد، ملت در مقابل آن خواهد ايستاد.» گرچه ورود به فضاي انتخاباتي از هماينك بسيار زود است اما نميتوان با خوشخيالي چشم به روي تحركات برخي بست و اجازه داد كه غافلگير شويم.