خانم كارگردان از "مادری" می گوید

رقیه توكلی یكی از كارگردان‌های جوان سینمای ایران است كه با ساخت فیلم «مادری» بسرعت توانست به نامی آشنا میان سینمادوستان تبدیل شود.

به گزارش نما، در فیلم سینمایی «مادری» شاهد زندگی دو خواهر هستیم که در شهر یزد با یکدیگر زندگی می‌کنند. آنها یک تنه روبه‌روی مشکلات و مسائلی که سر راه دارند، ایستادگی می‌کنند و حرکتی رو به جلو دارند تا این‌که مسائلی سرنوشت‌شان را دچار تغییر و تحول می‌کند. این فیلم روحیات زنانه را بدرستی به تصویر می‌کشد به طوری‌که تقریبا هر زنی با قصه این فیلم ارتباط برقرار می‌کند. به مناسبت اکران «مادری» با رقیه توکلی به گفت‌وگو پرداخته ایم که در ادامه می‌خوانید:

اولین تجربه کارگردانی شماست و به نظر می‌رسد با وجود این‌که تلاش کرده اید نگاه اجتماعی در آن داشته باشید، اما وجه زنانه حاکم بر فیلم بر وجه اجتماعی غالب است. دلیل این اتفاق چیست؟

‌ زنان جزو همین اجتماع هستند و از آنجا که خودم زن هستم دلم می‌خواست در اولین کارم یک مساله اجتماعی زنانه را مورد واکاوی قرار بدهم.

و جالب اینجاست که در بیان این نگاه اجتماعی زنانه اصلا جانبدارای نکردید. به این معنا که مردان قصه‌تان هم منفی نیستند و همراه زنان در جریان قصه پیش می‌روند!

بله، دقیقا. مرد فیلم من (هومن سیدی) مردی عاطفی است که او هم برای پایداری زندگی‌اش می‌جنگد. در واقع تمام آدم‌های این فیلم برای احساسات و عواطفشان ارزش قائلند و پای آن می‌ایستند.

آیا قرار است در ادامه فیلمسازی‌تان، سینمایی مبتنی بر روایت داستان‌های زنانه داشته باشید؟

تعداد فیلمسازان زن در کشور ما کم است و قطعا یک زن شناخت دقیق‌تر و عمیق‌تری نسبت به همجنس خودش و مشکلات و دغدغه‌هایش دارد. بنابراین شما هرگز نمی‌توانید فیلمساز زنی را پیدا کنید که در فیلمش زنان پررنگ نباشند. البته الان که مشغول نگارش فیلمنامه دومم هستم، زنان داستانم به پررنگی فیلم مادری نیستند. نمی‌دانم شاید به این خاطر باشد که زمان نگارش مادری، خودم هم درگیر همان عواطف احساسی بودم و الان با تغییراتی که در زندگی‌ام ایجاد شده نگاهم تغییر کرده است.

یکی از ویژگی‌های فیلم «مادری» این است که قصه پیرامون تک تک شخصیت‌هایش جریان دارد. شما چقدر به خصوصیات روانی شخصیت‌ها به لحاظ پرداخت در فیلمنامه بویژه در مواجهه با عشق و تاثیرات آن در جامعه پرداختید؟

من با تک تک آدم‌های فیلم مادری زندگی کرده‌ام و آنها برایم وجود واقعی داشتند. وقتی می‌خواستم هر کدام از این شخصیت‌ها را روی کاغذ بیاورم سراغ همان وجه از ویژگی‌های روانی و رفتاری که در واقعیت ازشان سراغ دارم، رفتم که در نهایت فیلمم کاملا واقعگرایانه باشد. نمی‌دانم موفق شدم یا نه، اما تلاشم بر این بوده است.

مادری از معدود فیلم‌هایی است که در تهران و لوکیشن‌های تکراری نمی‌گذرد و به قولی فیلم آپارتمانی نیست. چرا بافت تاریخی یزد را برای فیلمبرداری کار در نظر گرفتید؟

من متولد و بزرگ شده یزد هستم و صرفا برای تحصیل در دانشگاه به تهران آمدم. حتی همین الان هم که با شما صحبت می‌کنم یزد هستم. من در این شهر نفس کشیدم و با فرهنگ و کوچه پس کوچه‌های این شهر بخوبی آشنا هستم. یزد شهر من است و اگر من در یزد فیلم نسازم چه کسی بسازد؟

چه شد که فکر کردید هانیه توسلی و نازنین بیاتی می‌توانند در نقش دو خواهر آنقدر با هم در تقابل شخصیتی باشند و چرا اینها لهجه یزدی ندارند؟

گلنار و نوا خواهرانی هستند که یکی در تلاش برای حفظ رابطه عاطفی اش و دیگری در تلاش برای بیرون آمدن از این رابطه است و اتفاقا تضاد میان این دو خواهر در خصوص عشق، مهم‌ترین مساله این فیلم است. البته فارغ از این مسائل هر دو خواهر مسئولیت‌پذیر، مهربان و ساده هستند، مثل تمام زنان ایرانی. خیلی برایم مهم بود که نقش این دو خواهر را چه کسانی بازی می‌کنند و در عین حال می‌دانستم که هر بازیگر غیر یزدی هر چقدر هم که سعی کند نمی‌تواند بخوبی لهجه یزدی را ادا کند و همین باعث اعتراض مردم یزد می‌شود. کما این‌که هنوز که هنوز است مردم یزد نسبت به لهجه شخصیت‌های فیلم «یه حبه قند» اعتراض می‌کنند. به همین خاطر این نکته را در فیلم ذکر کردم که خانواده داستان ما به یزد مهاجرت کردند و بنابراین توقع لهجه‌ای از آنها نمی‌رود. وقتی خانم بیاتی را به عنوان خواهر کوچک‌تر این قصه انتخاب کردم، بهترین گزینه برای خواهر بزرگ‌تر خانم توسلی بود که هم به لحاظ ظاهری شبیه هم بودند و هم با معیارهایی که من برای نقش گلنار در ذهن داشتم همخوانی داشتند.

زمان اکران فیلمتان را مناسب می‌دانید؟

‌ قرار بود فیلم «پشت ابرها» به کارگردانی مجید مجیدی اکران شود که ایشان از اکران فیلمشان انصراف دادند و به جایش «مادری» اکران شد. روزهای اول اکران مادری همین که در این بلبشوی اکران، فیلمم به عنوان یک فیلم اولی اکران می‌شد خیلی خوشحال بودم، اما الان نه، چون می‌بینم که در اکران اواخر سال بشدت به فیلم ضربه می‌خورد، ولی چون کارگردان فیلم اولی هستم چاره‌ای ندارم و صدایم به جایی نمی‌رسد. الان در جامعه ما فیلمسازی بخصوص برای زنان، کار بشدت دشواری است. بخصوص این‌که از شهر سنتی مثل یزد هم باشی. می‌خواهم بگویم اگر در چنین مناسبات پیچیده‌ای هیچ حمایتی در کار نباشد نسبت به جوانانی مثل من ظلم بزرگی است. به نظرم برای هر فیلمساز جوانی حمایت کلید طلایی است. چون با حمایت است که انگیزه‌های یک فرد شکوفا می‌شود.

۱۳۹۶/۱۲/۱۵

اخبار مرتبط