حمله نظامی ائتلاف آمریکا به مراکز تحقیقاتی سوریه حاکی از آن است که این عملیات یک ترفند هالیوودی برای احساس غرور در جامعه جهانی پس از شکست آخرین سنگرهای غوطه شرقی بوده است. تبدیل سوریه به سرزمین سوخته اولین راهبرد جبهه عربی، عبری و غربی بود؛ اما اکنون که در این عرصه نبرد سرزمینهای سوخته را هم از دست دادهاند، به دنبال جبران روانی شکستها هستند.
شلیک ۱۱۰ موشک به مراکز علمی و تحقیقاتی پیامهایی برای دشمنان و دوستان سوریه دارد:
1ـ دشمنان سوریه دریافتهاند که نهایت توان آمریکا در حمله کوتاهمدت و جنگ روانی طولانیمدت است و به این ترتیب آمریکا توانایی تبدیل این سناریو به حصول نتیجه در عرصه سیاسی و امنیتی را نداشته و شلیک دهها موشک هم نتوانست نتیجهای را در برداشته باشد.
2ـ دشمنان سوریه دریافتهاند که این آخرین مُشت پرزور ائتلاف آمریکایی از بقیه حملات مستقیم و غیر مستقیم کم اثرتر بود و ترس رویارویی با آمریکا در میان جبهه مقاومت هم فرو ریخت.
3ـ همانگونه که بیبیسی گفته است: «اکنون بشار اسد در بهترین وضعیت ممکن در طول بحران سوریه قرار دارد.» دشمنان سوریه باید پیام دیگر این حملات پر شدت و کم اثر را این بدانند که محبوبیت اسد نه تنها در سوریه، بلکه در میان مسلمانان جهان و حتی ملتهای غربی رو به افزایش خواهد گذاشت؛ زیرا در مقابل ائتلافی از قدرتهای بینالمللی که رفتار دوگانهای در حمایت از صلح دارند، مقاومت کرده و پیروز و سرفراز بیرون آمده است.
4ـ همانگونه که روزنامه صهیونیستی «یدیعوتآحارونوت» نوشته: «موشکهای آمریکا پیشرفته و هوشمند اما «بیتأثیر» بودند، این حمله هرگز تأثیری بر استقامت بشار اسد و قدرت او در استمرار پیروزیهایش نخواهد داشت»، این مسئله در میان دشمنان سوریه قوت گرفته که پس از امروز دیگر حربهای برای تهدید و ایجاد تمکین سوریه وجود نخواهد داشت.
اما این حملات پیامی برای دوستان سوریه و جبهه مقاومت به دنبال داشت: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ». محققاً کسانی که در جبهه مدافعان حرم جنگیدند، با نصرت الهی پس از هفت سال به پیروزیهای بزرگی رسیدهاند و آخرین هدیه الهی در این مسیر، فرو ریختن ابهت و قدرت ائتلاف پوشالی آمریکا و سوختن آخرین کارت این کشور برای هراسآفرینی در جبهه مقاومت بود.