نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد، در یک گفتوگوی تلفنی با ترزا می، همتای انگلیسی خود، گفته است: «سیاست مرتبط با تسلیحات شیمیایی که در خصوص دولت بشار اسد در سوریه اتخاذ شد، باید به منظور جلوگیری از دستیابی دولتهای حامی تروریسم به قدرت هستهای نیز بهکار گرفته شود.» وی در توضیح این جملات و برای شفاف شدن منظورش از دولتهای حامی تروریسم اضافه میکند: «مهمترین عنصر تضعیف خاورمیانه، ایران است و بشار اسد باید بداند وقتی به ایران و نمایندگان آن اجازه میدهد حضوری نظامی در سوریه داشته باشند، سوریه و استقرار منطقه را با خطر مواجه میکند.» این جملات نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس در حالی که حملات آمریکا، انگلیس و فرانسه بدون هیچ دستاورد ملموسی به نقطه پایان آن رسیده است و فارغ از آنکه تا چه حد بیاساس است، نشاندهنده سردرگمی و بههمریختگی در ائتلاف سعودی، غربی و صهیونیستی در منطقه و آشفتگی این ائتلاف از شکستهای متعدد است، که البته با نگاهی به اوضاع منطقه بیتردید به آنها حق خواهید داد تا این حد مستأصل باشند و اظهاراتی چنین ـ که در صورت عملیاتی شدن آن به پایان رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد ـ را بر زبان بیاورند؛ چرا که موج جدیدی از مبارزات علیه اشغالگران در سرزمینهای اشغالی آغاز شده است و تظاهرات حق بازگشت بر ارکان قدرت رژیم صهیونیستی لرزه انداخته است، جریانهای سیاسی و جنبشهای اسلامی و مقاومت اکنون بیش از پیش متحد شدهاند و با دیگر نیروهای مقاومت در منطقه و به ویژه با جمهوری اسلامی ایران روابط خود را بازسازی کردهاند تا عملاً توطئه تفرقه میان جریان مقاومت با شکست مواجه شود، گروههای تروریستیـ تکفیری در منطقه شکست خوردهاند و در آستانه تسلیم کامل در برابر نیروهای مقاومت هستند، دولت قانونی اسد برخلاف خواست این جبهه همچنان در قدرت است، نظرسنجیها و پیشبینیها از انتخابات آینده عراق حکایت از پیروزی جریانهای حامی مقاومت دارد، توطئه روبهروی هم قرار دادن نخستوزیر این کشور با حزبالله به منظور فروپاشی دولت در لبنان با شکست مواجه شده، روسیه به منزله یک قدرت جهانی و دارای حق وتو در کنار محور مقاومت قرار گرفته و حربه استفاده از سازمان ملل برای تحمیل خواستههای جبهه غربی، عربی و صهیونیستی به منطقه را از بین برده است. موارد مذکور تنها بخشی از تغییر بزرگ در غرب آسیا است؛ لذا طبیعی است شاهد خودزنیهای اینچنین سران رژیم صهیونیستی و همپیمانانش باشیم.