بازیای که از پروفایل چند سلبریتی مشهور شروع میشود و کاربران گمنام و کانالهای دروغپرداز به آن دامن میزنند، بازی کثیف و البته تکراری که این بار با مطرح کردن موضوع اعدام یک مجرم شکل گرفت که به سرقت مسلحانه از یک طلافروشی دست زده بود. بهمن ورمزیار، جوانی 27 ساله که چهار سال پیش به همراه سه نفر دیگر به سرقت مسلحانه از یک طلافروشی اقدام کرده بود، هنگامی که همدستان او بلافاصله با تلاش پلیس دستگیر شده بودند، تسلیم و طلاهای به سرقت رفته را بازگرداند تا پس از بررسی پرونده به دلیل «محاربه از طریق اقدام به سرقت مسلحانه و استعمال مواد مخدر» به اعدام محکوم شده و قرار بود روز سهشنبه 27 فروردین 97 به دار مجازات آویخته شود؛ اما در فاصله کوتاهی به اجرای حکم مانده، تصاویری احساسی از مادر متهم مبنی بر درخواست عفو برای وی منتشر شد و این مسئله با همراهی یک سلبریتی در صفحه شخصی و پس از آن با وارد شدن دیگر سلبریتیها و صفحههای گمنام و کانالهای دروغپرداز به موضوع اول فضای مجازی تبدیل شد و با داغ شدن این موضوع در فضای مجازی به ناگاه تصاویر دیگری از مادر وی منتشر شد که اعلام کرده بود با عفو «بهمن ورمزیار» موافقت شده است و به همین دلیل از رهبر معظم انقلاب و رئیس دستگاه قضا تشکر کرد! موضوعی که اگرچه بلافاصله از سوی کامران حمزه، دادستان همدان تکذیب و اعلام شد تنها به دلایل قضایی کمی دیرتر این حکم اجرا خواهد شد؛ اما با توجه به موجی که به مدد سلبریتیها و صفحههای پر تعداد دیگر ایجاد شده بود، شنیده نشد! یا به عبارت بهتر مانع از شنیده شدن آن شدند تا پس از اجرای حکم در سحرگاه 28 فروردین ماه، پرده دوم بازی شروع شود که عبارت بود از هجمه به رهبر معظم انقلاب و دستگاه قضا به علت عدم بخشش این سارق مسلح !!!. به عبارتی دیگر، به سادگی هرچه تمامتر جای درست و غلط جابهجا شد و در اتفاقی شگفت به دستگاه قضایی برای برخورد با فردی که با اقدام مسلحانه دست به سرقت زده بود، حمله شد و اینگونه وانمود شد که گویا در حق بهمن ورمزیار ظلم شده است! اگرچه این ماجرا با همه آسیبهایش گذشت، اما سؤال اینجاست تا چه زمانی با نواقصی چون عدم اطلاعرسانی دقیق و سریع جریان رسانه و فضای مجازی، نظارت نداشتن بر فضای مجازی و بیاطلاعی و موجسواریهای چهرههای شناخته شده باید شاهد تکرار چنین آسیبها و بازیهای کثیف باشیم؟