از روزی که ترامپ خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد تا امروز، خبر ادامه برجام با اروپا همچنان مورد توجه رسانههاست. گویا دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان مأموریت یافته است با سفر دورهای از پکن و مسکو خود را به بروکسل برساند تا ضمن شرکت در نشست وزرای خارجه تروئیکای اروپا، درباره نحوه ادامه برجام منهای آمریکا رایزنی کند. درباره وضعیت هستهای ایران و شرایط جدید پیش آمده از زوایای گوناگون بحثهای بسیاری مطرح شده است؛ اما در همه این تحلیلها آنچه نباید مغفول بماند، ضرورت توجه بنیادین به منافع ملی و اتخاذ راهبردی هوشمندانه و منطبق با منافع ملی است. بررسی مسیری که درباره مذاکرات معطوف به موضوع هستهای تاکنون پیمودهایم و حوادثی که در این راه برای کشور پیش آمده، نشاندهنده آن است که اقدامات و مواضع برخی مسئولان و متولیان موضوع هستهای ایران از راهبرد معین و قاعدهمند پیروی نمیکند؛ برای نمونه در سال 92 برخی مسئولان آمریکا را کدخدا و اروپا را در حکم رعیت میدانستند و از این رو میگفتند برای حل مسئله هستهای باید به سراغ کدخدا رفت، اما در سال 97 و لحظاتی پس از اعلام کنارهگیری آمریکا از برجام میگویند «خوشحالیم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است»! به عبارتی، میتوان گفت، درباره حلوفصل معادله هستهای، نه از راهبرد مشخصی تبعیت شده و نه منطبق با منافع ملی اقدام شده است؛ یعنی تعلقات و منفعتهای سیاسی و حزبی بر منافع ملی غالب شده است. اینکه پس از فراز و نشیب فراوان در مذاکرات هستهای، کشور به نقطهای که در سال 82 قرار گرفته بود، بازمیگردد و مسئولان مذاکرات هستهای ناچارند مشابه 15 سال گذشته، بار دیگر با تروئیکای اروپا کار مذاکرات هستهای را پیش ببرند، معنایش آن است که به راهبرد منطبق با منافع ملی و رویکردهای عقلانیتگرا و تجربهمحور، که رهبر معظم انقلاب از آغازین روزهای پدید آمدن مسئله هستهای تا به امروز بر رعایت آن اصرار میورزیدند، توجه دقیق صورت نگرفته است. بنابراین، امروز که در چنین نقطهای قرار گرفتهایم، ضرورت دارد به راهی که پشت سر گذاشته و تجربیاتی که اندوختهایم، نگاهی بیفکنیم و با ترسیم نقشه راه جدید که مطابق با منافع ملی کشور و توصیههای راهبردی رهبر حکیم انقلاب باشد، قدم در مسیر دشوار و سرنوشتساز پیش رو بگذاریم.