برنامه‌هسته‌ای بهانه تحریم‌ «ایدئولوژی جمهوری‌اسلامی» است

به گزارش نما به نقل از فارس، اندیشكده فرانسوی «روابط بین‌الملل» در مقاله‌ای نوشته «كلمنت ترم»، تفاوت در ایدئولوژی را بزرگ‌ترین دلیل تقابل جمهوری اسلامی و رژیم صهیونیستی می‌داند و می‌نویسد كه جهان در آستانه دیدن خاورمیانه‌ای جدید با محوریت اسلام و مقابله با اسرائیل قرار گرفته كه با امنیت این رژیم و نتیجتاً منافع غرب در تضاد است. سیاست ایران‌هراسی اسرائیل نیز در همین راستا و برنامه هسته‌ای صرفاً بهانه‌ای برای فشار بر این كشور است.

* برای درک موضع ایران در قبال رژیم صهیونیستی، آگاهی از آموزه‌های امام خمینی ضروری است

جنگ لفظی بین ایران و اسرائیل به خودی خود ثبات اندک امنیتی منطقه خاورمیانه را هم تهدید می‌کند. این تقابل لفظی بین دو طرف پس از انقلاب اسلامی سال 1979 آغاز شد. آیت‌الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی یکی از دشمنان سرسخت اسرائیل بود و آن را «رژیم صهیونیستی» می‌خواند. با توجه به تأثیر جاودانه وی بر سیاست‌های ایران حتی 33 سال پس از انقلاب، باید نوشته‌های او را بخوانیم تا بتوانیم موضع امروز ایران را در قبال جنگ بین اسرائیل و فلسطینیان درک کنیم. ضدیت با صهیونیسم همچنان یکی از عوامل تعیین‌کننده در جایگاه ایران بین سایر کشورها است.



* جنگ نظامی و سیاسی علیه سوریه به دلیل تعلق این کشور به محور مقاومت علیه اسرائیل است


پس از آغاز قیام در سوریه در بهار سال 2011، تهران در قبال بهار عربی، آن را «بیداری اسلامی» خواند. ایران که انقلاب‌های کشورهای عربی را ادامه انقلاب اسلامی سال 1979 می‌دانست، قیام سوریه را از این قاعده مستثنی کرد. بنا به اظهارات رسمی دیپلماتیک مقامات ایران، مبارزه نظامی و سیاسی با سوریه به این دلیل است که حکومت اسد عضوی از «محور مقاومت» علیه اسرائیل متشکل از سوریه، حزب‌الله لبنان و جمهوری اسلامی ایران است.



* خاورمیانه جدید بر مبنای نفرت از اسرائیل بنا شده است

برای درک این تمایل ایران به حمایت از حکومت اسد، باید همان عامل ضد صهیونیستی را در نظر بگیریم که سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی را از انقلاب 1979 تا کنون رقم زده است. ایران نمی‌خواهد مهم‌ترین متحد منطقه‌ای خود را از دست بدهد؛ متحدی که یکی از بزرگ‌ترین دشمنان رژیم صهیونیستی در خاورمیانه نیز هست. خاورمیانه جدیدی که پس از بهار عربی در سال 2011 شروع به شکل‌گیری کرده است.



* هدف اصلی غربی‌ها از دخالت در خاورمیانه تأمین امنیت اسرائیل است که با روند دموکراسی‌سازی کشورهای عربی در تناقض است

این واقعیت‌ها در جنگ داخلی سوریه و تقابل محور شیعی با محور سنی نمود پیدا کرد. محور شیعی شامل حزب‌الله لبنان، ایران و علوی تحت حمایت روسیه و چین است. محور سنی هم از اخوان‌المسلمین سوریه، ترکیه، حکومت جدید در مصر و قطر تشکیل شده که تحت حمایت کشورهای غربی هستند. غربی‌ها علاوه بر حمایت از دشمنان سوریه، دو هدف اصلی دیگر را هم دنبال می‌کنند: اولاً، کشورهای غربی از جنبش‌های دموکراتیک منطقه‌ای در مقابل رژیم‌های عرب حمایت می‌کنند؛ البته به استثنای نظام پادشاهی بحرین. دوماً، غربی‌ها به دنبال کاهش نقش منطقه‌ای جمهوری اسلامی و همچنین تضعیف سیاست ضد اسرائیلی ایران در خاورمیانه هستند. آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در اصل به دنبال تأمین امنیت اسرائیل هستند که با به قدرت رسیدن جنبش‌های اسلامی در مصر و احتمالاً سوریه به دست خواص سیاسی نوظهور و از طریق دیپلماسی سازنده در تضاد است.



* تهدید به جنگ بین اسرائیل و ایران را باید در چارچوب رقابت برای نفوذ منطقه‌ای تحلیل کرد

با این حال، از دیدگاه تل‌آویو بزرگ‌ترین تهدید منطقه‌ای علیه اسرائیل، به اصطلاح «تهدید موجودیتی» جمهوری اسلامی ایران است. به نظر می‌رسد مقامات اسرائیل این تهدید را بیش از حد بزرگ کرده‌اند. علی‌رغم تفاوت فراوان در قدرت نظامی ایران و اسرائیل، دو طرف بر سر قدرت منطقه‌ای در خاورمیانه رقابت شدیدی دارند. در قالب همین چارچوب ژئوپولیتیک است که می‌توان صحبت‌های اخیر بین اسرائیل و تهران درباره جنگ و از بین بردن طرف مقابل را تحلیل کرد.



* جنگ اصلی بین ایران و اسرائیل جنگ بر سر ایدئولوژی است و نه سیاست

به عقیده من رقابت امروز ایران و اسرائیل بر سر قدرت منطقه‌ای در حقیقت بر اساس تنش‌های ایدئولوژیکی بین دو طرف است نه عوامل فرهنگی. احساسات ضد اسرائیلی بین مردم ایران به اندازه احساسات ضد عربی گسترده نیست؛ از طرف دیگر، چالش‌های امنیتی اصلی اسرائیل نیز مستقیماً با اسلامی بودن انقلاب ایران در ارتباط نیست، بلکه به توانایی این کشور در حل مسئله فلسطین مربوط است.



* برنامه هسته‌ای صرفاً بهانه‌ای برای تحریم‌ها علیه ایدئولوژی جمهوری اسلامی است

بنابراین به نظر می‌رسد چالش ایدئولوژیک اصلی در همسایگی اسرائیل و علیه این رژیم، به قدرت رسیدن جنبش‌های سیاسی زیرمجموعه اخوان‌المسلمین در نتیجه تحولات بهار عربی است. تهدید اسرائیل به جنگ علیه ایران را باید تلاش این رژیم برای فشار به آمریکا و متحدان اروپایی‌اش جهت افزایش تحریم‌های اقتصادی با هدف تضعیف برنامه هسته‌ای ایران دانست. با توجه به دو رویی تحریم‌های غربی علیه ایران باید گفت این استراتژی دیپلماتیک اسرائیل تا حد زیادی موفق بوده است. اکنون کسی نمی‌داند تحریم‌های غربی جهت مقابله با برنامه هسته‌ای ایران هستند یا برای تغییر حکومت در این کشور؛ زیرا برنامه هسته‌ای در سال‌های اخیر تبدیل به عاملی حیاتی برای دولت ایران شده است.



* ترور دانشمندان هسته‌ای ایران از جمله مواردی است که نشان می‌دهد اسرائیل تا چه اندازه در تقابل ایدئولوژیکی با ایران جدی است


این استراتژی رقابتی ممکن است ثبات خاورمیانه را تهدید کند و موجب درگیری جدیدی در این منطقه متلاطم شود. گفتگوی سیاسی همچنان بهترین گزینه برای حل مسئله هسته‌ای ایران است. گفتگوهای تهدیدآمیز درباره برنامه هسته‌ای همچنین روشی برای نفوذ تل‌آویو در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا است. نه اوباما و نه رامنی هیچ‌کدام نمی‌توانند در مقابله با برنامه هسته‌ای ایران «ضعیف» ظاهر شوند.



* تهدیدات لفظی بین اسرائیل و ایران پتانسیل تبدیل شدن به تقابل نظامی را دارد

حتی اگر این جنگ لفظی بین تهران و تل‌آویو فقط تبلیغات دیپلماتیک بین دو رقیب منطقه‌ای به دنبال مشروعیت باشد؛ باز هم این احتمال وجود دارد که این تبلیغات دیپلماتیک به درگیری مستقیم نظامی هم منجر شود. از آن‌جا که اسرائیل از پایان دهه 1980 تا کنون دارد جهان را از نزدیک شدن ایران به یک تهدید هسته‌ای می‌ترساند، ممکن است در نهایت ممکن است تصمیم بگیرد تا بر اساس همین موضع دیپلماتیک خود عمل کند. جدیت این رویکرد را می‌توان در نقش سرویس‌های امنیتی اسرائیل در ترور دانشمندان وابسته به برنامه هسته‌ای ایران و همچنین چندین حمله سایبری به تأسیسات هسته‌ای این کشور مشاهده کرد.



* تفاوت ایدئولوژیکی بین جمهوری اسلامی و رژیم صهیونیستی، بزرگ‌ترین عاملی است که دو طرف را به سمت جنگ سوق می‌دهد


افزایش تنش‌ها بین دو طرف تا کنون منجر به بروز یک جنگ تمام عیار نشده است. از طرفی رویکرد دفاعی و استراتژی دیپلماتیک آمریکا در دوره اوباما به گونه‌ای بوده که سرعت افزایش تنش‌ها بین اسرائیل و ایران را کاهش داده است؛ اما از طرف دیگر، شکاف ایدئولوژیکی بین هویت ضد صهیونیستی جمهوری اسلامی و ایران‌هراسی اسرائیل مهم‌ترین عاملی است که دو طرف را به سمت نبرد نظامی سوق می‌دهد.



* عامل تعیین‌کننده در تقابل بین اسرائیل و ایران، وابستگی یا عدم وابستگی اسرائیل به حمایت نظامی آمریکا است


اگرچه مبادله تهدیدات شدید بین تل‌آویو و تهران هنوز موجب حمله نظامی اسرائیل علیه تأسیسات هسته‌ای ایران نشده است؛ اما هنوز یک سؤال بدون جواب باقی مانده است: آیا اسرائیل می‌توان بدون حمایت نظامی آمریکا به ایران حمله کند؟ پاسخ این سؤال، به دلایل سیاسی و نظامی می‌تواند نتیجه تقابل بین اسرائیل و ایران را مشخص کند.

۱۳۹۱/۷/۲۸

اخبار مرتبط