دکتر اسدالله بادامچیان- در دوران اردوان پنجم اشکانی، امپراطوری در روم بنام کارا کالا در سال 211 میلادی به سلطنت رسید.
کارا کالا تصمیم گرفت جهانگشایی کند و راه تزویر و فریب را پیش گرفت. او پادشاه خسرون – را به رو دعوت کرد که به میهمانی او بیاید. چون این پادشاه بنام آبکار یا اکبر، به روم آمد. او را غافلگیرانه دستگیر کرد و به زندان انداخت و کشورش را اعلام کرد که به روم ملحق شده است.
سپس پادشاه ارمنستان را به میهمانی فرا خواند. ارامنه، قبول نکردند زیرا تجربه آبکاررا داشتند وی لشگری به طرف ارمنستان فرستاد ولی این سنگر روم شکست خوردند.
سپس او چون نمیتوانست اردوان پادشاه اشکانی ایران را به روم دعوت کند حیلهای جدید بکار برد. وی به ترکیه فعلی آمد و هیأتی به سفارت نزد اردوان اشکانی با هدایا فرستاد و نامهای به اردوان نوشت و در آن طبق نوشته تاریخنویسان رومی مرقوم داشت:
شایسته امپراطور روم نمیدانم که دختری از تبعههای رومی را ملکه نماید و داماد کسی شود که پادشاه نیست.
امپراطوری روم و شاهنشاهی ایران دو دولت قدرتمند جهان هستند اگر این دو با هم وصلت کنند. دیگر دو دولت نخواهد بود که حدود و مرزی بین آنها باشد بلکه یک حکومت متحد خواهد شد که دیگر حکومتها در برابر آنها عرض اندام نمیکنند و اطاعت این دو دولت متحد را خواهند پذیرفت و ما یک دولت جهانی تشکیل خواهیم داد.
تجارت بین دو کشور رونق میگیرد و دو ملت روم و ایران در آرامش و آسایش بسر خواهند برد.
اردوان ابتدا این پیشنهاد را نپذیرفت و پاسخ داد زن و شوهری که زبان یکدیگر را نمیدانند و دو فرهنگ دارند و اخلاق و عادات جداگانه دارند خوشبخت نمیشوند و بهتر است امپراطور با دختری از نجیبزادگان رومی ازدواج کند.
ولی کاراکالا اصرار کرد و دوباره هیئتی با هدایا فرستاد و سوگند یاد کرد که نیت او دوستی و اتحاد بین دو ملت و پرهیز از جنگ بین دو ملت است و بالاخره اردوان پذیرفت، و قرار شد امپراطور خود به ایران بیاید و همسرش را با شکوه شایسته امپراطور شاهنشاه به روم ببرد و صلحی جاویدان برقرار شود.
کاراکالا با گارد ویژه امپراطوری به ایران آمد و تاپایتخت اشکانیان در محل تیسفون همه جا مورد پذیرایی و احترام و استقبال با شکوه ایرانیان قرار گرفت.
تا به بیرون پایتخت رسید و قرار شد در دشت بیرون دروازه مستقر شود و مراسم جشن عمومی برگزار گردد و سپس او به قصر اردوان آمده همسرش را با خود به روم ببرد.
ایرانیها و رجال حکومت ایران و سرداران ارتش اشکانی لباسهای تشریفات میهمانی عروسی به تن کرد. بدون اسلحه در مراسم جشن عروسی شرکت و به جشن و پایکوبی مشغول شدند که ناگهان گارد ویژه امپراطوری روم با اشاره کاراکالا با شمشیرهای آخته به ایرانیان حملهور شدند و آنها را کشتند و میخواستند اردوان را بکشند که وی با سواره ویژه سلطنت از معرکه گریخت. ولی اکثر سرداران و رجال ایران در این کشتار ناجوانمردانه کشته شدند زیرا لباسهای تشریفات اشکانی، حتی فرصت دفاع موثر را از آنها گرفت وی عدهای را نیز اسیر کرد. غنائم و اسلحهها و طلاهای میهمانان را غارت کرد. سپس عقبنشینی کرد زیرا دید اردوان را نتوانسته بکشد و با سپاه همراهش نمیتواند در برابر حمله لشگر ایران، پیروز شود او در عقبنشینی در سر راه خود شهرهای ایران را غارت نمود، مردم را کشت و زنان و جوانان را به اسارت برد. و شهر راما را خراب کرد و آرامگاههای پادشاهان اشکانی را تخریب و اموال و تزئینات هر آرامگاه را به سرقت برد و حتی برخی مورخین نوشتهاند جنازه پادشاهان اشکانی را از قبر بیرون آورد و تحقیر کرد.
سال بعد چون رومیها متوجه شدند که اردوان دارد به قصد انتقام به روم لشگرکشی میکند و جنگ قطعی و شکست روم حتمی است، خودشان کاراکالا را که به تفریحگاه برای عیاشی رفته بود، کشتند و جانشین او امپراطور ماکرینوس پیشنهاد صلح کرد و اینکه اسرای ایرانی را پس دهد و اموال را مسترد دارد.
اردوان 4 شرط گذاشت که امپراطور نتوانست بپذیرد و جنگ آغاز شد. و پس از سه روز جنگ رومیها شکست خوردند و امپراطور فرار کرد و در مذاکرات آتشبس تمام شرایط اردوان را پذیرفت و پنجاه میلیون دینار رومی غرامت پرداخت. این یک نمونه از بکارگیری حیلهها و عهدشکنی و زیرپا گذاشتن تعهدات و تفاهمها از طرف حاکمان غرب است. فاعتبروا یا اولی الابصار